اخبار سه شنبه ۱۶ بهمن

اخبار سه شنبه ۱۶ بهمن

۱. تبریک ولادت امام زین العابدین علیه السلام

⏱️ ۱ دقیقه

 

۲. جشنواره شعبانیه به روایت استاد تالیا

⏱️ ۷۰ دقیقه

 

۳. پادکست ویژه تازه واردها

در پرزنت آنلاین محصولمان به نمایندگان خارجی آراد برندینگ چه نکاتی را در نظر بگیریم؟

دانلود پادکست پرزنت آنلاین

 

۴. مقاله ویژه تازه واردها

از جمله تفاوت های مهم اینست که انجام خدمات جشنواره بر عهده مدیران ارشد و انجام خدمات پروموشن بر عهده کارمندان است و تفاوت های دیگری که در این مقاله به آنها اشاره شده است.

 

۵. مدیریت توسعه فردی

⏱️ ۱۶ دقیقه

 

۶. خدمات منتورهای صادراتی

⏱️ ۲ دقیقه

 

۷. نشست تجاری نماینده ترکیه با تاجران آرادی پروموشن ۹ و بالاتر

⏱️ ۷ دقیقه

 

۸. سفر کنیا ۲ سال پیش

⏱️ ۳ دقیقه

 

۹. جشنواره ایها - ۱۰ روز تا پایان جشنواره

این روزها یکی از موضوعات محل سوال تاجران مخصوصا پروموشن بالاترها اینست که چرا تاجر آرادی که پیشتر پروموشن ۱ داشته و اکنون در جشنواره ۲ می گیرد مشمول جشنواره و مزایای متعدد آن در سال ۱۴۰۴ می شود اما تاجری که پروموشن ۹ دارد اما در جشنواره وارد نمی شود ندارد؟

من مطمئنم یکی از دلایل همین است که برایتان می نویسم با اینکه نه این صحبت را از مدیران ارشد شنیده ام نه اینکه کسی از قول ایشان خبری به من داده است اما این بزرگواران را می شناسم و از روی این شناختم می گویم.

تاجران پروموشن ۱ تا ۴ پتانسیل خاصی برای صادرات در لیست خدمات پروموشن ندارند و منطقی هم هست چون هزینه منابع انسانی در مباحث صادراتی بالاست و آراد نمی تواند بحث صادرات را به پروموشن زیر ۵ اختصاص دهد.

آراد با خودش اینگونه می اندیشد که تاجر آرادی پروموشن ۱ تا ۴ کیست؟

از دو حالت خارج نیست.

۱. یا واقعا پول لازم برای افزایش پروموشن به بالای ۵ را ندارد.

۲. یا این پول را دارد اما باورش به تجارت و صادرات چندان محکم نیست که بخواهد آن را خرج پروموشن ۵ و بالای آن نماید.

آراد دنبال بهانه است برای خوبی کردن.

دید با طرح پروموشن نمی تواند تاجرانی که پول اندکی می پردازند را وارد صادرات نماید چون واقعا صرفه اقتصادی ندارد و با شکست مواجه خواهد شد.

اما حال که می بیند در خدمات ویژه جشنواره قرار است مدیران ارشد زحمت موضوع را بکشند آنها را هم در صادرات بازی می دهد چون اینجا بحث حقوق کارمند و موضوعات شبیه اینها نیست.

پس این بهترین فرصت است برای تاجران آرادی زیر پروموشن ۵ تا آنها هم بتوانند طعم شیرین صادرات را بچشند و از خدمات ویژه ای که مربوط به صادرات است بهره مند شوند بدون آنکه کارمندان قرار باشد مشغول شوند.

امیدواریم تاجران آرادی پروموشن ۵ و بالاتر این موضوعات را درک نمایند که چون خدمات ویژه لطف مدیران ارشد است اگر بر فرض عدم ورودشان به جشنواره به آنها نرسید نباید دلخور شوند یا حس کنند در حقشان ظلم شده است چون آنها خدمات خود را مانند گذشته و حتی با کیفیت تر در سال بعد دریافت می نمایند.

این لطفی بود که به جشنواره ایها شد و نباید محل دو دستگی و ناراحتی شود و باید همان اتحاد گذشته حفظ شود.

جدول زیر اعضای ثبت شده جشنواره در روز گذشته را معرفی می نماید.

نام و نام خانوادگی - پروموشن
سیدمهدی موسوی فر پ ۱۱
حسین امیدی نژاد پ ۱۰
ابوالفضل توحیدی راد پ ۹
سیدحسین حسینی پ ۹
احمد عباسی مقدم پ ۷
ابوالفضل اصغری پ ۶
وحید ناصحی پ ۶
انسیه افشاری پ ۶
فردین همت نژاد فرخی پ ۵
ابراهیم طاهرزاده جزی پ ۵
رحیم محمودی پ ۴
روح اله سلیمانی پ ۴
دادشاه سلطانی قلعه پ ۴
مصطفی پیری زادلیلان پ ۴
فرشته اصلانی پ ۴
رضا پورزینلی پ ۳
زینب ابنوی پ ۳
مجتبی خسرو پناه پ ۳
یوسف حیدری پ ۳
سیدصدر صدری پ ۳
نسرین منصورآبادی پ ۳
فرشته عشقی پ ۳
سعید رئیسی پ ۲
جواد بهلولی نیری پ ۲
غلامرضا هادی نژاد پ ۲
محسن غلامی پ ۱
مینا نیک زاددستنائی پ ۱
محمدرضا حسامی نیا پ ۱
نورالدین فلاحی پ ۱
سیدمحمد سرپرست پ ۱
سعید چالاک پ ۱
ابراهیم احمدی پ ۱

 

۱۰. آیاتی که کارگران و کارمندان فهمی از آن ندارند.

بسیاری از آیات در کتاب خدا هست که اگر کارگر باشی یا کارمند هیچ درک و فهمی از آنها نخواهی داشت و مجبوری فقط به جهت اجبار از اینکه کتاب خالق است آنها را بپذیری در حالیکه قلبت نمی تواند درستی آنها را شهادت دهد.

دقت کردید وقتی می خواهید به یک هتل وارد شوید بعد از نام هتل به چه چیزی نگاه می کنید؟

آفرین دقیقا درست است به ستاره هتل.

وقتی می بینید ۵ ستاره است حساب کار دست تان می آید که اینجا باید شبی خدا تومان هزینه کنید.

صاحب هتل هم دقیقا همین ستاره اش را زیر نام هتلش می زند که به همه بفهماند که اگر در سبد مالی فلان محدوده هستی وارد هتل من شو وگرنه برو یک هتل ضعیف تر.

دقیقا این رفتار هتل داران فطری و برگرفته از قرآن است.

خداوند دقیقا بعد از سوره حمد در همان اولین آیات کتاب ستاره قرآن را مشخص می کند و می فرماید:

ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ

این کتاب که هیچ شکی در آن نیست هدایت است برای متقیان. سوره بقره آیه ۲

یعنی همان لحظه اول قبل از اینکه بخواهی ورق بزنی و ادامه اش را بخوانی مشخص کرد که فلانی اگر متقی نیستی کتاب را ببند و ادامه نده.

چون این کتاب برای متقیان محل هدایت است.

و یا در جای دیگری فرمود:

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا

و نازل کردیم از قرآن هر آنچه شفا و رحمت است برای مومنان و برای ظالمان جز خسارت زیاد نمی کند. سوره اسراء آیه ۸۲
و یا در جای دیگری فرمود:

إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ

یقینا این قرآن هدایت است برای کسانی که می خواهند محکم بایستند و بشارت است برای مومنان. سوره اسراء آیه ۹

بعد برایت سوال می شود این مومنان چه کسانی هستند بلافاصله جواب می دهد:

الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا

همان هایی که کارهای نیکو انجام می دهند که یقینا برایشان اجر بزرگی است. ادامه سوره اسراء آیه ۹

یا در همان سوره بقره آیه ۲ بلافاصله بعد از آنکه فرمود هدایت است برای متقیان صفات متقیان را بیان داشت و فرمود:

الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ

همان هایی که به غیب ایمان می آورند و نماز بر پا می دارند و از آنچه روزی شان کردیم انفاق می کنند. سوره بقره آیه ۳
اگر یادتان باشد دو مطلب در چند روز اخیر نوشتیم که تاجران سه کار انجام دهند و دقیقا همان سه کار به ترتیب و پشت سر هم در همین آیه هم تکرار می شود.
قرار بود تاجران چه کار کنند تا تجارتشان کساد نشود؟
  1. قرآن بخوانند.
  2. نماز بر پا دارند.
  3. انفاق کنند.

در همین آیه هم نماز و انفاق را گزینه دوم و سوم می بینید اما به جای قرآن بخوانند آمده است به غیب ایمان بیاورند.

امام صادق علیه السلام فرمود: بعضی از آیاتی که خداوند در کتابش نازل فرمود آشکار است مانند آنکه فرمود ما شب و روز را برایتان خلق کردیم و برخی غیب است مانند آنچه از قیامتش وعده داده است و مومن کسی نیست که به آیات آشکار خداوند ایمان بیاورد چرا که کافران نیز آن آیات را قبول دارند بلکه مومن کسی است که به غیب ایمان بیاورد.

و نیز از امام رضا علیه السلام روایت است که فرمود: برخی از سخنان ما اهل بیت آشکار است که همه مردم از کافر و مومن به درستی آن شهادت می دهند و اینها به جهت تذکر و یادآوری است برای مردم و برخی از آنها غیب است و تنها مومنان به آن ایمان می آورند.

به طور مثال شما می شنوید که معصومین می فرمایند: مسواک بوی بد دهان را می برد و شما را نزد مردم محترم می سازد.

این حدیث غیب است یا آشکار؟

خب معلوم است که آشکار است و اینها به جهت یادآوری است برای مومنان.

نمی توانید بگویید من به این حدیث پیامبر ایمان آوردم و خوشحال باشید.

خب بزرگوار النگوهایت نشکند.

اینکه مسواک بوی بد دهان را می برد را گاو پرست هندی هم قبول دارد و شاخ فیل نشکاندی که پذیرفتی.

اما می شنوی که رسول خدا فرمود: روزی بر ده قسم است که نه قسم آن در تجارت است.

آیا این سخن غیب است یا آشکار؟

آفرین این غیب است.

یا امام صادق علیه السلام می فرماید: دو سوم عقل در تجارت است و کسی که آن را رها کند هیچگاه دو سوم عقلش کامل نگردد.

این سخن غیب است یا شهود و آشکار؟

آفرین غیب است چون کسی ندیده که دو سوم عقل در تجارت باشد.

پس یادتان باشد منظور از ایمان به قرآن و هنر مردان خدا اینست که به آیات غیبی قرآن و سخنان پیامبر و اهل بیت ایمان بیاوریم وگرنه آنچه شهودی و آشکار است را همه ایمان می آورند.

برگردیم به بحث اصلی مان.

پس دیدیم که خداوند در سر در کتابش دقیقا شبیه همان هتل داران مشخص کرده که فلانی این کتاب برای متقیان و مومنان است.

اگر اهل این حرف ها هستی بسم الله وارد شو که هدایت می شوی.

اگر اهل این ها نیستی کتاب را ببند چرا که برای تو جز خسارت و زیان مضاعف چیزی ندارد.

در جنگ خوارج گروهی نماز شب خوان و حافظ قرآن جلوی امیر مومنان علی علیه السلام صف کشیدند و در مقابل حضرتشان ایستادند.

آنها کسانی بودند که با آیات قرآن بر انکار امام می پرداختند.

امام فرمود: آیا اینها این سخن خداوند را نشنیده اند که فرمود: 

ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ

آیا این ها سخن رسول خدا را نشنیدند که فرمود: به خدا سوگند این علی پسر ابیطالب امام و پیشواست بر متقیان.

چگونه با کتاب خدا بر من احتجاج می کنند در حالیکه خداوند فرموده:

وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ

و هر چیزی که در قرآن جمع شده است را در امامی آشکار بر شمرده ایم. سوره یس آیه ۱۲

آیا اینها امامی آشکارتر از من سراغ دارند که ظاهر و باطن و غیب و شهود قرآن را برایشان بشکافد و تبیین نماید؟

همه اینها برای آن بود که بگوییم وقتی توجهی به سخنان قرآن و شکافندگان قرآن نداریم و کار خودمان را می کنیم طبیعی است که بسیاری از آیات قرآن هیچ معنایی برای ما ندهد.

چون ورودی کتاب هم تاکید شده این قرآن برای این گروه ها کاربرد دارد و برای سایر مردم کاربردی ندارد و چه بسا زیان آور هم هست.

حال به چند حدیث شما را توجه می دهیم و تحقیق و تفحص درباره درستی و غلطی آن را به خوانندگان واگذار می کنیم.

به امام صادق علیه السلام خبر دادند: فلانی تجارت را رها کرده است امام سه مرتبه فرمود این کار شیطان است این کار شیطان است این کار شیطان است.

در جای دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که خود را اجیر دیگری می کند در حقیقت خودش را از مجرای روزی رسانی خداوند جدا نموده و روزی اش را به دست بنده خدا می سپارد پس دیگر دعایش برای افزایش رزق به درگاه خداوند شنیده نمی شود چرا که خداوند او را آزاد آفرید اما او خودش را بنده دیگری نمود پس باید به جای درگاه خداوند به درگاه کسی که خودش را اجیر او نموده است دعا کند تا روزی اش را افزایش دهد.

یعنی بزرگواری که خودت را کارمند و کارگر دیگری کردی و زمان و انرژی ات را به او فروختی به جای درخواست دعا از خدا به آستان کارفرمایت برو و آنجا ضجه و ناله کن شاید حقوقت را افزایش دهد شاید هم ندهد.

معاذ بن جبل می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم فلانی در تجارتش سودی نمی کند آیا جایز است که مدتی اجیر دیگران شود؟

امام فرمود نه.

پرسیدم پس در این مدت برای پر کردن شکم خودش و خانواده اش چه کند؟

امام فرمود از دیگران قرض کند و زندگی اش را بگذراند تا خداوند روزی اش را در تجارت فراخ گرداند اما اجیر دیگران نشود که خودش با دست خودش روزی اش را می بندد.

زراره بن اعین می گوید امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای زراره به شیعیان ما بگو خود را به مشاغل سخیف و سطح پایین مشغول نکنند چرا که خداوند آنها را برای شغل های کم درآمد خلق نکرده است پس به آنان سفارش کن تا تجارت کنند.

زراره می گوید به امام عرض کردم بسیاری از آنان سرمایه اولیه شروع تجارت را ندارند.

امام فرمود: قرض بگیرند و تجارت را شروع کنند اما اجیر دیگران نشوند.

و نیز فرمود: التجارة أفضل المكاسب تجارت بافضیلت ترین کسب درآمدهاست.

محمد بن مسلم نقل می کند امام باقر علیه السلام فرمود: أن التجارة أفضل من الراتب یعنی تجارت افضل است از راتب.

پرسیدم منظور از راتب چیست؟

فرمود کسی که به ترتیب و به صورت مرتب هر روز یا ماه حقوقی از دیگری دریافت می کند.

و آنچه در فضیلت تجارت و نهی از کارگری و کارمندی در سخنان پیامبر و اهل بیت پیامبر آمده است بیشتر از آنست که در یک مقاله و متن بگنجد.

خیلی از بزرگواران می گویند ما اینها را قبل از آراد جایی نشنیدیم.

عیبی ندارد.

حالا شنیدید؟

دیگر بهانه ای نیست؟

حالا که شنیدید بروید و این احادیث را به آنهایی که ادعای مذهبی بودنشان گوش فلک را کر می کند نشان دهید تا ببینید هیچ رغبتی به تجارت نشان نمی دهند.

انگار نه انگار که امام آنها ایشان را به چنین فعلی امر نموده است.

پس در جاهای دیگر که مذهبی هستند چه؟

هوای نفسشان با آن سخنان هم جهت است و آن را پذیرفته اند.

اینجا هم جهت نیست و نمی پذیرند.

از اینروست که خداوند هم چون دغلبازی شان را می داند ایمانشان را به پشیزی نمی خرد.

همه این صحبت ها مقدمه بود بر همان تیتری که در ابتدای نوشته ام آوردم.

 

آیاتی که کارگران و کارمندان فهمی از آن ندارند.

خداوند یک دیالوگی را در کتابش بین ملائکه و کسانی که زندگی ضعیف و سختی در دنیا دارند می آورد.
جالب است با هم بخوانیم.
إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ ۖ
یقینا ملائکه زمانی که جان عده ای را که به خودشان ظلم کرده اند می گیرند به آنها می گویند با خودتان چه کردید؟ سوره نساء آیه ۹۷
باز هم عده ای عشق آخرت می گویند منظور فلان گناه کبیره است.
یعنی اینها را جان به جان کنی می خواهند همه آیات را به آخرت ربط بدهند.
یقینا که گناهان کبیره و صغیره جز ظلم به نفس هست.
اما اینکه گوشت نداری بخوری ظلم به خویشتن نیست؟
اینکه سالی می گذرد و خانواده ات را به یک سفر نمی بری ظلم به خویشتن نیست؟
اینکه لباس خوب برایشان نمی خری ظلم به خویشتن نیست؟
اینکه یک گوشی خوب، یک مبل خوب، یک یخچال خوب نداری ظلم به خویشتن نیست؟
ظلم زنا و شراب و بی نماز ظلم به خویشتن است؟
در حالی که دقیقا در همین آیه ثابت می کنم که ظلم به خویشتنی که خداوند در این آیه به آنها اشاره می کند همان ظلم هایی است که از نظر مادی و بی پولی به خودمان می کنیم نه مباحث معنوی.
ادامه آیه را که بخوانیم بهتر درک می کنید.
ملائکه از اینها می پرسند چرا اینقدر به خودتان ظلم کردید.
این ها چه جوابی می دهند؟
 قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ ۚ
می گویند ما در زمین ضعیف شمرده شدیم.
آیا زناکار ضعیف شمرده شده است؟
آیا شرابخوار ضعیف شمرده شده است؟
شما که ادعای آخرت دوستی تان می شود آیا نشنیده اید این سخن امیرمومنان علی علیه السلام را که فرمود: فقیر ضعیف و حقیر شمرده می شود.
پس سخن اینها چه بود مبنی بر ظلم هایی که به خودشان کردند؟
سخنشان این بود که ما ضعیف شمرده شدیم.
پس اشاره خداوند و ملائکه به ظلم هایی هست که در اثر ضعفشان از آنها سر زد نه از اثر پولداری و سرمستی و گناهانی که سوپر میلیاردرها مرتکب می شوند بلکه صحبت بر سر ظلم هاییست که ضعفا به خود و خانواده هایشان می کنند.
ملائکه اینجا جواب می دهند.
قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا ۚ
می گویند آیا زمین خدا وسیع نبود که در آن مهاجرت کنید. ادامه سوره نساء آیه ۹۷
خب الان یک کارگر این ها را می خواند.
می گوید خب من در روستای دوغوز آباد سفلی کار می کنم با قانون کار.
مهاجرت کنم بروم مرکز استان آیا قانون کار افزایش پیدا می کند؟
خیر قانون کار ثابت است و فقط خرج ها زیاد می شود پس این آیه غلط است یا خیلی خوب بگوید اینست که کاربردی برای من ندارد.
یا کارمندی این آیه را می خواند.
می گوید خدایا دلت خوش است من چگونه مهاجرت کنم در حالیکه کارفرمای من اصلا شرایط چنین موضوعی را به من نمی دهد.
بر فرض هم که بدهد و من را از شهرستان به تهران بفرستد حقوق که فرق چندانی نمی کند برعکس زندگی سخت تر هم می شود.
کارمندان تهرانی می دانند که شرایط رفاه کارمندان شهرستانی به مراتب بهتر است اما تهرانی ها به دلیل اینکه سال ها در تهران بودند و یک کلاس ظاهری خاصی دارند حاضرند با سختی آنجا زندگی کنند اما پیش فک و فامیل این قپی را بیایند که من تهران زندگی می کنم. 
تهران را هم یک جوری با قر می گویند که انگار در لس آنجلس زندگی می کنند.
یعنی این فخر فروشی تهران اگر نبود بالای ۹۰ درصد کارمندان و کارگران ساکن در تهران به شهرستان می رفتند.
پس کارمند و کارگر فهمی از این آیات ندارد.
و چقدر خداوند از مردم خواسته که در آیات قرآن تفکر کنند.
وقتی می شنوی که خداوند به ضعفا می گوید چرا مهاجرت نکردید؟
اولین معنایش اینست که ای ضعیف تو نباید کاری را دست بگیری که نتوانی مهاجرت کنی؟
باید شغلت به گونه ای باشد که بتوانی مهاجرت کنی.
شما در کارمندی و کارگری به راحتی می توانید مهاجرت کنید؟
خیلی از شما می دانید که رشد در تجارت و کنار آراد در تهران و قم است.
اما چرا نمی توانید به آنجا بروید.
چون کارمند و کارگر هستید و اداره و سازمانی که در آن کار می کنید اجازه مهاجرت را به شما نمی دهد.
لطفا ناراحت نشوید در حقیقت شما را به بردگی گرفته اند و حق مهاجرت که ساده ترین حق یک انسان است را به آنها فروختید.
ملائکه به این دسته از ضعیفان می گویند آیا زمین خدا وسیع نبود که در آن مهاجرت کنید؟
اولا می گویند چه مهاجرتی وقتی قانون کار در همه جای این کشور یکسان است.
ثانیا امکان مهاجرت به خارج از کشور را هم نداریم چون پولی در بساط نداریم.
ثالثا خودمان را هم به کارفرمایمان فروختیم و اجازه مهاجرت به ما نمی دهد.
پس این آیه برای ما هیچ کاربردی ندارد.
پس سخن خدا را به کنار می گذارند و خیلی اهل قرآن باشند به سراغ آیه بعدی می روند و اصطلاحا به این آیه ردی می دهند یعنی انگار که اصلا آن را نخوانده اند.
دوباره خداوند برای آنکه مردم را تشویق به مهاجرت کند سه آیه جلوتر می فرماید.

وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً ۚ 

و هر کس در راه خدا مهاجرت کند زمین خدا را وسیع و پرروزی می یابد. سوره نساء آیه ۱۰۰
دوباره این کارمند و کارگر می گوید خدایا بیخیال.
من هر جا مهاجرت کنم باز همین قانون کار را می دهند چه زمین وسیعی چه رزق زیادی؟
دلت خوش است خدا.
خب بزرگوار دقت کند فرمود فِي سَبِيلِ اللَّهِ یعنی در راه خدا.
کدام پیامبر خدا کارگر و کارمندی کسی بود؟
یوسف علیه السلام پیامبر زیبای خدا که زندانی فرعون بود یک درخواست ساده از آن کسی که از زندان آزاد شد کرد تا از فرعون بخواهد.
خداوند فرمود ای یوسف چون درخواستت را از من خدا مطرح نکردی و از بنده من مطرح کردی به سال های زندانی ات اضافه می کنیم.
تو هر روز و هر ساعت در کارمندی ات از کارفرمایت درخواست می کنی و اصلا اجازه درخواست از خدا را از خودت سلب نمودی انتظار داری خداوند تو را از زندان بدبختی ها خارج کند؟
سبیل الله یعنی راه خدا یعنی راه پیامبر خدا.
پیامبر تو کی اجیر و جیره خوار دیگری بود؟
تمام مورخین آورده اند که محمد هیچگاه اجیر کسی نبوده است و چون خدیجه خواست سرمایه اش را به او بسپارد با او نیز به صورت مضاربه کار کرد به این صورت که سرمایه از تو باشد و تجارت از من و سود را با هم نصف می کنیم.
سپس خداوند برای تشویق بیشتر مردم به مهاجرت می فرماید:
وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ
و هر کس از شما خارج شود از خانه اش و مهاجرت کند به سوی خدا و رسولش سپس در این مسیر بمیرد اجرش با خداست. ادامه سوره نساء آیه ۱۰۰
اجر را دنیایی معنی می کنید یا آخرتی؟
اکثرا دوباره اینجا اجر را آخرتی معنا می کنند.
سوال اینجاست که اگر کسی در راه تجارت از شهر و دیارش خارج شود سپس در میانه راه بمیرد خداوند اجر آخرتی اش را می دهد.
این خانواده اش که بیچاره شده اند چه کنند؟
آیا خداوند این خانواده را سرپرستی می کند در دنیا؟
چگونه؟
بسیاری از شما بزرگواران در سنین پیری به تجارت پیوسته اید.
و ممکن است شیطان به سراغتان بیاید و بگوید تو وقت چندانی نداری و تاجری حرفه ای از تو در نمی آید.
تو به همین زودی ها می میری.
و امثال این کلمات.
من می گویم اولا خداوند عمرتان را طولانی گرداند و بیش از ۱۲۰ سال عمر کنید.
اما صحبت اصلی ام اینجاست.
آیا تاکنون به این فکر کرده اید اگر فقط یک تجارت داشته باشید نوه هایتان هر جا بنشینند و از آنها سوال شود پدربزرگ یا مادربزرگتان چه کاره بود که از دنیا رفت؟
و آنها بگویند پدربزرگم تاجر بود یا مادربزرگم تاجر بود.
می دانید چه کلاس و ابهتی برایشان دارد؟
و می دانید همین جمله چقدر در آینده زندگی نوه هایتان و نسل های بعد از نوه هایتان تاثیر گذار خواهد بود.
نسلتان به جای اینکه قرن پشت قرن کارگر و اجیر و برده دیگران باشد به تجارت روی می آورند.
بعدها در جایی از تاریخ نوشته می شود.
این نسل از فلان سال که جدشان یا جده شان تجارت کرد از کارگری به تجارت روی آوردند.
و چه دلخوشی برای یک پدربزرگ و مادربزرگ بالاتر از دیدن افتخارات نوه و نتیجه و نبیره و ندیده.