در نظر اکثر مردم اینگونه جا افتاده است که شغل رسول خدا که درود خدا بر او و خاندانش باد چوپانی بوده است.
حال آنکه در مطلب قبل که درباره
قریش نوشتیم و انصافا هم کامنت های بسیار علمی و تحقیقاتی در انتهای آن از سوی شما بزرگواران ارائه شد مشخص گردید که شغل اجداد، پدربزرگ پدری و عموهای رسول خدا تجارت بوده است و نیز در اخبار موثق است که شغل پدربزرگ مادری و دایی هایی پیامبر رحمت که همان برادران آمنه سلام الله علیها هستند نیز تجارت بوده است.
حال سوال اینجاست چگونه می شود پسری که فخر عرب و عجم است و نشانه های تیزهوشی و ذکاوت و خصائل نیکویش از تمام اطرافیانش برتر است و در همان ایام کودکی نمود داشته است در چنین شغل باکلاس و باپرستیژی وارد نشود و شغل ساده چوپانی را برگزیند و بی سواد هم بماند؟
آیا این افترا و بهتان به رسول خدا نیست؟
آیا لقب امین را از امانتداری ثروتمندان و تاجران دیگر به دست آورده است و یا اینکه چون چند گوسفندی را به دستش سپرده و صبح آنها را به چرا برده و شب سالم برگردانده است امین نام گرفته است؟
آیا سایر چوپان ها که گوسفندها را می برند شب هنگام می کشند یا می دزدند که پیامبر خدا چون اینگونه نبوده امتیاز خاصی را به او اختصاص داده اند؟
و آیا این سخن جناب ابراهیم علیه السلام نیست که خداوند آنرا در کتابش سوره ابراهیم آیه ۳۷ اینچنین آورده است؟
پروردگارا یکی از فرزندانم را ساکن کردم در یک وادی و مکانی که هیچ زراعتی در آن نیست نزدیک خانه پر از احترامت.
آیا ابراهیم علیه السلام غیر از اسماعیل علیه السلام را منظور نظر داشته است؟
آیا آن وادی بی آب و علف که خانه خدا در آن است مکه نبود؟
پس به تایید خداوند از کلام ابراهیم مکه زراعت و علفی نداشت که چوپانی در آن مرسوم باشد و اگر اندک چوپانی هم بوده مخصوص شتران بوده است.
و حتی امروزه نیز گوسفندانی که در ایام حج قربانی می کنند به عربستان وارد می شوند و تولید داخلی عربستان نیست.
مردی که زینت خاندانش بوده و خاندانی که از کوچک و بزرگشان تاجرند و منطقه ای که زراعتی ندارد و سرسبزی در آن نیست و همسری که بر می گزیند و او هم بزرگترین تاجر زمانه خویش است و همه امورات تجارتش را به این مرد می سپارد چگونه می شود که در ذهن ما اینگونه جا می افتد که چوپان بوده است؟
آیا خدیجه سلام الله علیها متوجه نبود که نباید تجارت عظیمش را به یک چوپان بسپارد؟
آیا هیچ انسان عاقل و حتی کم عقلی می آید و هشتاد هزار شترش را در اختیار یک چوپان بی سواد بگذارد سپس بگوید من و هر آنچه مال من است متعلق به توست؟
ای مردم
پیامبرتان چوپان باشد برایتان افتخار بیشتری به همراه دارد یا تاجر باشد؟
از سایرین سوال کنید کدام دین و آیین برایشان جذابتر است؟
آیینی که نفر اولش یک چوپان بی سواد است یا یک تاجر فرهیخته؟
از امام صادق روایت شده درباره اُمّی بودن رسول خدا که مردم به اشتباه آن را بی سواد ترجمه می کنند.
فرمودند چون پدر ندیده و یتیم پرورش یافته خداوند او را اُمّی یا همان مادری خوانده است.
و چون مکه، ام القریٰ یعنی مادر همه شهرهای آن زمان در میان اعراب بود و او اهل مکه بود او را امی نامید.
خدا رحمت کند مجید مجیدی را برای ساخت فیلم پیامبرمان که نشان داد عبدالمطلب پدربزرگ پیامبر که چون متولد شد به تمام مردم اطعام نمود سپس برای پنهان کردن او در ایام کودکی از فتنه و دشمنی یهود، چند صباحی او را در بیابان های اطراف مکه با گوسفندانی فرستاد تا او را ایمن نگاه دارد.
آیا چنین فردی با چنین ثروت و جایگاهی، نوه پدر از دست داده اش را - که همه می دانیم نوه از فرزند هم عزیزتر است - چوپانی بی سواد تربیت می کند؟
آیا این انصاف است که پدران و مادران ما که حتی بعضا سواد درستی هم ندارند ما را به مدرسه بفرستند و در یادگیری علم ما جدیت داشته باشند اما عبدالمطلب که بزرگ قریش بوده است و اینگونه آورده اند که هیچ ولی و سرپرستی به خیرخواهی عبدالمطلب برای محمد صلوات الله علیه نبوده است در تربیت پیامبر او را با گوسفندانی به چوپانی رها کرده باشد؟
شغل پیامبر ما تجارت بوده است و گوشه ای از سفرهای تجاری رسول خدا نیز در فیلم محمد رسول الله مجیدی به تصویر کشیده شد.
طبیعیست که هر گروهی برای آنکه پیامبر را مصادره کنند شغلش را به نام خویش بزنند و یا در این باره سکوت نمایند.
حتی گفته شده پیامبر ما معلم بوده است و معلمی شغل انبیاست.
در اینکه همه پیامبران معلم انسان ها بوده اند هیچ شکی نیست اما شما یک سند ارائه کنید که پیامبر ما یا پیامبران دیگر برای تعلیم به مردم یک درهم و دینار گرفته باشند.
پس معلمی رسالت انبیا بوده است نه شغلی که به واسطه آن کسب درآمد کنند.
می خواهید بدانید شغل مشترک تمام پیامبران چه بوده است؟
وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ
سوره فرقان آیه ۲۰ خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید:
و ما نفرستادیم قبل از تو از پیامبران مگر آنکه همه آنها یقینا طعام می خوردند و در بازارها تحرکی داشتند.
خداوند با این آیه خواسته به ما بفهماند که اگر پیامبر هم باشی نیازهای دنیایی داری و خداوند از بین نیازها خوردن طعام را برگزیده چرا که ممکن است کسی باشد که مسکنی نداشته و زیر سقف آسمان زندگی کند و یا حتی لباسی نپوشد و یا سالی یکبار هم لباس عوض نکند و از دیگران بگیرد اما نیاز به خوراک و طعام هر روزه است پس پیامبران هم این نیاز را داشتند.
پیامبران برای رفع این نیاز راه هایی داشتند.
خداوند نفرمود طعام می خوردند و بنایی می کردند یا نجاری یا کارگری یا معلمی یا هر شغلی دیگری.
فرمود و یمشون فی الاسواق.
اسواق جمع سوق به معنی بازار است.
مشی یعنی راه رفتن.
یمشون یعنی مسیر داشتن.
و یمشون فی الاسواق به معنای تحرک در بازار است و این تحرک یعنی عده ای از آنان به تجارت مشغول بودند و عده ای از آنها به بیع یا همان خرید و فروش.
خداوند در اشتراک پیامبرانش به تجارت و تحرک در بازار اشاره فرموده و به چیزهای دیگری که در ذهن خیلی ها نقطه مشترک پیامبران است هیچ اشاره ای نشده است.
ای تاجران و کارمندان آرادی
خداوند شما را جزای خیر دهد که در تجارت ورود کردید و سنت فراموش شده پیامبرتان را احیا نمودید.
دیگران عذر دارند از اینکه بگویند پیامبر اسلام تاجر بوده است.
چرایش هم بماند برای فردای قیامت.
اگر هر یک از شما عزیزان آرادی به تیره و طایفه خودش بفهماند که پیامبر اسلام تاجر بوده است و انتساب وجود مبارکش به چوپانی دروغی بیش نیست یقینا پیامبر را خوشنود نموده چرا که بهتان عظیمی را از جنابش دور نموده است.
و هر کس پیامبر خدا را خوشنود کند یقینا خداوند برکتش را در مال و جان و همسر و فرزندانش ساری و جاری خواهد نمود.
ما آرادی ها زیادیم و اگر همت کنیم حتما موفق به این رسالت عظیم خواهیم شد.
نیت کن از همین امروز.
که من مثلا به ده نفر یا بیست نفر یا صد نفر یا دویست نفر از اطرافیانم این را می رسانم که پیامبر خدا تاجر بوده است.