تجارت بهتر است یا تولید؟

تجارت بهتر است یا تولید؟

سود در تجارت بهتر است یا در تولید؟ سود در تولید بیشتر است؛ چون شما در تجارت به تولیدکنندگان هم سود می‌رسانید. پس شک نداشته باشید که تولید سود بیشتری دارد، ولی امکان رشد در تجارت ساده‌تر از رشد در تولید است. درست است که برای رشد کردن در تولید می‌توانید کارخانه دومتان را تاسیس کنید، اما این کارخانه دوم به سوله، مجوز و خط تولید هم نیاز دارد. برای اینکه بفهمیم تجارت بهتر است یا تولید، هر کدام را براساس پارامترهای مختلفی می‌سنجیم.
پارامتر اول: تاثیر تغییرات دولت‌ها بر کسب و کار
تولیدکننده‌ای را می‌شناسم که ۲۳ سال صادرکننده نخ پنبه‌ای بوده؛ اما الان دو سال است که صادرات این کالا ممنوع شده و در نتیجه انبار او پر مانده است؛ چون دولت یک‌شبه تصمیم گرفته که صادرات نخ پنبه‌ای را ممنوع کند. از تاریخ ۱/۶/۱۳۹۷ صادرات چای ممنوع شده است؛ اما مگر چند سال بود که چای از ایران صادر می‌شد؟ کلیپی پخش شد که یک فعال حوزه چای به وزیر وقت کشاورزی می‌گفت: «خودتان از ما خواستید که برای چای ایران بازارسازی کنیم؛ خودتان گفتید که وارد صادرات چای شویم، حالا راهی را بستید که خودتان شروع کرده بودید؟ ما از فردا باید در زمینه این محصول چه کار کنیم؟» یا دیوانه‌ای مثل ترامپ رییس‌جمهور می‌شود، یک‌مرتبه توافق برجام را به هم می‌زند و مرزهای کشور را می‌بندد، بنابراین دیگر مواد اولیه وارد نمی‌شود، در چنین حالتی تولیدکنندگان چه کار می‌توانند بکنند؟ وقتی در حوزه تولید فعالیت می‌کنید، تصمیمات دولت‌ها بر شما تاثیر می‌گذارد. نه فقط تصمیمات دولت ایران، بلکه تصمیم دولت‌های دیگر هم اثرگذار است. مثلا ده درصد از اقتصاد امارات را سرمایه‌گذاران ایرانی می‌چرخاندند، ولی اماراتی‌ها هفت یا هشت سال پیش تصمیم گرفتند با ایران تجارت نکنند. بنابراین یک‌مرتبه از اولین مقصد صادرات ایران به رتبه سوم رسیدند و چین و عراق جایگاه آن‌ها را گرفتند. اما تصمیات دولت‌ها چه تاثیری در کار یک تاجر دارد؟ اگر تاجر رب باشید و کشور ایران تصمیم بگیرد صادرات رب را ممنوع کند، می‌توانید از ایتالیا صادر کنید. درست است که کار سخت‌تر می‌شود و حاشیه سود پایین‌تر می‌آید، ولی می‌توانید از کشور دیگری استفاده کنید. یا اگر صادرکننده پنبه باشید، با ممنوعیت صادرات از ایران، می‌توانید از ازبکستان صادر کنید و محدودیتی نخواهید داشت. اما تولیدکننده پنبه چنین راه حلی ندارد. پس اگر بخواهیم تجارت و تولید را مقایسه کنیم، تاثیر دولت‌ها، تصمیمات و رفتارهای سیاسی آن‌ها بر تجار بسیار پایین است، ولی تولید در چنین شرایطی به معنای ریسک کردن است. بنابراین با بررسی این پارامتر به این نتیجه می‌رسیم که باید تاجر شویم.
پارامتر دوم: مدت زمان لازم برای شروع کار
فرض کنید من تصمیم می‌گیرم تولیدکننده شوم و پولش را هم دارم، حداقل یک سال و نیم طول می‌کشد تا بتوانم تولید را شروع کنم، چرا؟ چون باید سوله بخرم، خط تولید راه‌اندازی کنم و بعد کفش آهنی بپوشم و به سراغ گرفتن مجوزهای لازم بروم. ولی اگر امروز تصمیم بگیرم تجارت کنم، فردا صبح از alibaba.com که یک سایت trade است، اکانت می‌خرم و از این مرحله به بعد اتفاقاتی در زندگی من می‌افتد، بدون اینکه به جایی وابستگی داشته باشم یا از جایی مجوز بگیرم. حتی اگر خودم ساختار تجاری بسازم، سه ماه بعد مشتری خواهم داشت و معامله می‌کنم. پس زمان لازم برای شروع تجارت بسیار پایین‌تر از تولید است و بنابراین با بررسی این پارامتر هم می‌توان گفت که تجارت از تولید بهتر است.
پارامتر سوم: سرمایه اولیه
برای تجارت به سرمایه اولیه چندانی نیاز ندارید، چون تقریبا ۹۹ درصد ایرانی‌ها می‌توانند پنجاه تا صد میلیون تومان را فراهم کنند. اگر فکر می‌کنید این حرف اشتباه است، در نظر داشته باشید که پیش‌فروش ایران‌خودرو در پنج دقیقه تمام می‌شود. هر وقت به این نتیجه رسیدید که ایرانی‌ها پول ندارند، شرکت‌هایی مثل ایران‌خودرو، پدیده شاندیز، سایپا و سکه ثامن را به یاد بیاورید. بنابراین ورود به تجارت برای تمام ایرانی‌ها -با این شرط که خودشان بخواهند- معقول است، ولی چند درصد از ایرانی‌ها دو میلیارد تومان پول دارند تا بتوانند به سراغ تولید بروند؟ همچنین به یاد داشته باشید که براساس آمارهای رسمی ۷۵ درصد از صنعت ایران با ظرفیت زیر ۵۰ درصد کار می‌کند؛ یعنی نیمی از توان ۷۵ درصد صنعت کشورمان خوابیده است. امروز وضعیت‌ شهرک‌های صنعتی به‌گونه‌ای است که غبار مرگ همه‌جا را گرفته است. شهرک صنعتی توس مشهد، حسن‌آباد و شمس‌آباد از فعال‌ترین شهرک‌های صنعتی کشور هستند. می‌توانید آن‌ها را بررسی کنید. ساعت ۲٫۵ بعد از ظهر در آزادراه بایستید و تعداد مینی‌بوس‌ها را بشمارید، بعد وضعیت را با ده یا پانزده سال پیش مقایسه کنید. این مینی‌بوس‌ها کارگر جابه‌جا می‌کنند و با بررسی تعداد آن‌ها می‌توانید به درک مناسبی از وضعیت موجود برسید. امروز در کشور خط تولید بیکار داریم، مجوز تولید داریم که از آن استفاده نمی‌شود و کارگران بیکار هم کم نیستند، پس نیازی نیست تعدادشان را بیشتر کنیم.
پارامتر چهارم: کارآفرینی و اشتغال‌زایی
کارآفرین شدن کلمه محبوب ایرانی‌هاست که به شدت روی آن مانور داده می‌شود. مثلا می‌بینید دکتر الف با جمعیتی صحبت می‌کند، به آن‌ها انرژی می‌دهد و بعد به آن‌ها می‌گوید که کارآفرین شوند؛ مثلا دستگاه خشک‌کن میوه بخرند و میوه خشک‌شده تولید کنند یا وارد تولید زالو بشوند، زغال فشرده تولید کنند یا در حوزه تولید ورمی کمپوست فعالیت کنند. این‌گونه فعالیت‌ها امروز در ایران بسیار باب شده است. فقط یک مسئله باقی می‌ماند و آن هم کارآفرین شدن است. کسانی که تاجرند، تقریبا به کسی مستقیم حقوق نمی‌دهند، شاید در نهایت یک دفتر بازرگانی داشته باشند با بیست نیروی کاری، ولی یک کارخانه بسیار ساده حداقل هشتاد کارگر دارد.
تنها راه نجات اقتصاد کشور
اما با تمام این اوصاف، ما شما را دعوت می‌کنیم که وارد تجارت شوید؛ چون معتقدیم اگر ده هزار تاجر داشته باشیم، کشورمان از این وضعیت اقتصادی نجات پیدا می‌کند، تاجرانی که بتوانند در بازار داخل برای محصولات ایرانی برندسازی کنند و کاری کنند که محصولات وارداتی در کشور فروخته نشود. دوم، محصولات ایرانی را به خارج از کشور صادر کنند. ما ایران را یک خانواده در نظر می‌گیریم و معتقدیم یک خانواده زمانی پولدار می‌شود و وضعیت اقتصادی آن بهبود پیدا می‌کند که پول بین پدر خانواده و فرزندش جابه‌جا نشود، بلکه پول کمتری بیرون از خانه خارج کنند و پولی که از خارج وارد خانه می‌شود، افزایش پیدا کند. تجارت تنها راه نجات اقتصاد ماست و پیش از هر چیز، خودمان را نجات می‌دهیم. چون اگر شغلی را انتخاب کنیم که به سرمایه نیاز ندارد، ریسک آن پایین است، امکان رشد آن نامحدود است و درآمد بالایی دارد، اول خودمان را نجات می‌دهیم و به آرزوها و آرمان‌های خودمان می‌رسیم و بعد، به کشورمان هم کمک می‌کنیم.
این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۴.۱۴ / ۵ تعداد رأی: ۲۸

ارسال نظرات (۲ نظر)

نگین محمدنژاد مامالو

تجارت فعالیت کم دردسری می باشد و هم چنین میزان سود بیشتری دارد، تجارت و تولید در کنار یکدیگر مساوی با سود بیشتر هستند.

علی غفوری

ویدیو خوبی بود.

روزی ۱ ساعت کار با ماهی ۱۶ میلیون درآمد