مجتبی میرزاپور، از مدیران استراتژی مجموعه بزرگ آرادبرندینگ می باشد که طی یک فایل صوتی صحبت های ارزنده ای با عنوان؛ ایران و محیط کسب و کارهای خدماتی، با مخاطبان داشته است که در ادامه می خوانید:
اصولا کسب و کارها را می توان به دو دسته کلی کارهای یدی و کارهای فکری تقسیم نمود.
همه ما با کارهای یدی آشنایی داریم مشاغلی چون بنایی، نجاری، رانندگی و بسیاری از این قبیل مشاغل که برای انجام آنها از اعضاء بدن کمک می گیریم تا به واسطه انجام آن کارها درآمدی کسب نماییم.
این دسته از مشاغل بعضاً معایبی دارند، مثلاً اینکه پرداختن به این نوع کارها نیاز به تخصص و مهارت خاصی ندارد و کسی که به این نوع شغلها مشغول است تا هنگامی که اعضاء بدنش توان و قدرت کافی دارد می تواند از عهده انجام این گونه مشاغل برآید.
اما پس از مدتی به خاطر کهولت سن و فرسودگی اعضاء بدن، دیگر آن فرد قادر به انجام این دسته از شغلها نیست و لذا درآمدش هم به میزان تلاشهای قبلی نخواهد بود و بالطبع کم یا قطع خواهد شد و دیگر نمی تواند درآمد جدیدی داشته باشد،
پس مجبور است که در طول سالهایی که کار میکند به قدری فعالیت نماید که بتواند در سنین پیری از منابع اندوخته شده استفاده نماید تا گذران زندگی کند.
البته بحث بیمه کاری هم هست و این هم در حد یک حقوق مستمری می باشد و باید قبل از بازنشستگی و یا از کار افتادگی مبلغی را ماهانه به بیمه بپردازد تا بعدا بتواند از حقوق مستمری استفاده نماید.
در این میان برخی از مشاغل هستند که نیاز به قدرت تفکر و تعقل دارند.
در این نوع مشاغل نیاز به استفاده تخصصی از اعضاء بدن برای انجام کارها نیست و بلکه کار اصلی را فکر و مغز انجام می دهد.
در این نوع شغلها حتی اگر عضوی از بدن از کار افتاده و سالم نباشد، فرد می تواند به واسطه درآمدی که از کار فکری دارد، افرادی را به استخدام خود در آورد تا کارهای یدی او را انجام دهند و او فقط امور کار را نظاره و مدیریت خواهد نمود.
کارهای فکری به مرور زمان نه تنها کیفیت خود را از دست نمی دهند، بلکه در طول زمان با افزایش قدرت تعقل و فکر، کارها با کیفیت مطلوبتری انجام می شود.
در گذشته شغلهای خدماتی وجود نداشتند، اما بعد از صنعتی شدن جهان و افزایش جمعیت، افراد این قابلیت را نداشتند که تمام کارها را به تنهایی انجام بدهند.
به همین دلیل کارخانه هایی راهاندازی شد که صاحبان آن هم توانستند محصولات جدیدی تولید کنند و هم مصارف روزانه انسانها را به حد زیادی تولید نمایند تا همگان از این محصولات بهره مند شوند.
به مرور زمان که صنایع صنعتی بیشتر شد، نیروها و کارگران نیاز به زمانی داشتند که به کارهای دیگر خود بپردازند، اما با گسترش شهرنشینی، آپارتمان نشینی و صنعتی شدن، مردم کمبود زمان و محدودیت مکان را بیشتر احساس کردند.
انسانها کارهایی را که در گذشته انجام می دادند، حالا دیگر قادر به انجام آن نبودند.
فردی که نیاز به دوخت یا تعمیر لباس داشت باید هزینه اولیه ای صرف تهیه دستگاه چرخ خیاطی می نمود و بخشی از منزل را اختصاص به استقرار این دستگاه می داد تا روزی که نیاز به استفاده از آن داشت، بکار بگیرد.
اما به مرور خیاط خانه هایی دایر شدند و دوزندگانی که این کار را در مواقع لزوم و نیاز افراد، به سرعت انجام می دهند و هزینه ای که در قبال انجام این کار از شما دریافت می کنند به مراتب کمتر از خرید دستگاه چرخ خیاطی می باشد.
با توجه مثال فوق، به چند نکته در مورد مشاغل خدماتی می توان اشاره کرد؛
نکته اول در صرفه جویی زمان می باشد، اینگونه که با پرداخت هزینه اندک به عنوان دستمزد، نیاز خیاطی شما برطرف شده و باقی زمان صرف کسب و کار و درآمد زایی بیشتر می گردد و به واسطه بخشی از آن درآمد می توانید لباسی را تعمیر و یا نو تهیه کنید.
نکته دوم صرفه جویی در مکان می باشد، از این رو که دیگر نیازی نیست بخشی از منزل را به قرارگرفتن دستگاهی اختصاص داد که چه بسا ماهها نیاز به استفاده از آن پیش نیاید.
نکته سوم صرفه جویی در هزینه اولیه می باشد، مثلاً برای واکس زدن به کفش دیگر لازم نیست لوازم واکس کفش تهیه و در گوشه ای از منزل نگهداری شود، بلکه با مراجعه به کفاش این کار به آسانی انجام خواهد شد.
و نکته چهارم در افزایش کیفیت کار می باشد، اینگونه که به ندرت ممکن است پیش بیاید که بخواهید لباسی را بدوزید، چون آموزش حرفه ای آن را شاید ندیده باشید، اما فردی متخصص مثل خیاط، وقت این کار را برای شما انجام میدهد طبیعتاً با کیفیت مطلوب تری کار ارائه می شود، در نتیجه کیفیت کار هم افزایش می یابد.
ادامه این دست از نکات کاربردی و سخنان آموزشی از سوی اساتید و مشاوران مجموعه در بخش های بعدی جهت بهره مندی مخاطبان و علاقمندان منتشر خواهد شد.