قاعده CIF فقط فقط برای حمل به شیوه دریایی یا آبراه های داخلی استفاده می شود، در جایی که بیشتر از یک شیوه حمل قرار است مورد استفاده قرار گیرد که معمولاً وقتی که کالا به متصدی حمل در یک ترمینال کانتینری تحویل داده می شود به این صورت است که از قاعده CIP استفاده کنیم.
تامین کالایی که تحت این قاعده تعریف شده یعنی به موضوع فروش چند باره یک کالا در یک زنجیره سریالی فروش محدود می شود که طی آن خریدار اولیه کالا را در جریان حمل کالا را به خریدار دیگری می فروشد و خودش در نقش فروشنده قرار می گیرد.
? بنادر تحویل و مقصد در CIF
براساس قاعده «Cost Insurance & Freight» دو بندر اهمیت ویژه ای دارند بندری که در آنجا تحویل کالا بر روی کشتی صورت می گیرد و بندری که بعنوان بندر مقصد مورد توافق قرار گرفته است مثلاً بندر عباس و بندر بمبئی.
وقتی که کالا در بندر حمل یا در بندر تحویل روی کشتی حمل قرار می گیرد، ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود یا با تامین کالایی که اینگونه تامین شده ریسک از فروشنده به خریدار منتقل شده.
با این وجود فروشنده می بایستی قرارداد حمل و نقل کالا از بندر تحویل تا بندر مقصد را با متصدی حمل یا شرکت حمل و نقل ببندد بنابراین برای مثال کالا در بندر عباس برای حمل به بمبئی روی کشتی قرار می گیرد، در اینجا تحویل با بارگیری شدن کالا در بندر عباس انجام می شود و همراه آن ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود و فروشنده می بایستی قرارداد حمل از بندر عباس تا بمبئی با متصدی حمل بسته باشد.
? آیا در قاعده CIF بندر حمل یا بندر تحویل می بایستی نامبرده شوند؟
با وجود اینکه در قرارداد فروش همیشه بندر مقصد مشخص می شود، مثلاً نوشته می شود CIF Mumbai port یا CIF Southampton port و... با وجود اینکه در قرارداد فروش همیشه بندر مقصد مشخص می شود بندر حمل که در آنجا ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود، بعنوان مثال بندر عباس هست، ممکن است مشخص نشود اگر بندر تحویل یا بندر حمل برای خریدار حائز اهمیت باشد به طرفین اکیداً توصیه می شود که بندر تحویل یا بندر حمل را تا حد امکان در قرارداد فروش دقیقاً مشخص کنند.
? مشخص کردن بندر مقصد در نقطه تخلیه
به طرفین تاکید می شود که نقطه مقصد در بندر مقصد را تا حد امکان دقیقاً مشخص کنند، چراکه هزینه ها تا آن نقطه برعهده فروشنده هست.
فروشنده می بایستی قرارداد یا قرارداد های حملی که فرآیند حمل از محل تحویل تا بندر مقصد نام برده شده را یا نقطه توافق شده در آن بندر را چنانچه چنین نقطه ای در قرارداد فروش مورد توافق گرفته باشد پوشش می دهد را انجام دهد.
چند متصدی حمل ممکن است در این مورد داشته باشیم، ممکن است که حمل توسط چندین متصدی حمل در بخش های مختلف مسیر دریایی صورت بپذیرد، مثلاً قسمت اول حمل توسط یک متصدی حمل، اپراتور کشتی یا Feeder کشتی هایی که محموله را از بندری به بندر دیگری جابه جا می کنند تا در آنجا محموله ها توسط کشتی های اقیانوس پیما ادامه مسیر پیدا کند.
مثلاً از «هنگ کنگ» به «شانگهای» صورت می گیرد و سپس توسط یک کشتی اقیانوس پیما حمل از هنگ کنگ به ساوثهتون انجام می شود.
سؤالی که در اینجا پیش می آید اینجاست که آیا ریسک در هنگ کنگ به خریدار منتقل می شود یا در شانگ های؟
تحویل در کجا صورت می گیرد، طرفین ممکن است در این خصوص در قرارداد فروش توافق لازم را انجام داده باشند، با این وجود در جایی که چنین توافقی صورت نگرفته باشد پیشفرض این است که ریسک زمانی منتقل می شود که محموله در اختیار اولین حمل کننده قرار بگیرد یعنی کشتی حامل از هنگ کنگ به شانگهای که در نتیجه باعث افزایش بازه زمانی که ریسک از بین رفتن یا ورود خسارت به کالا طي آن برعهده خریدار هست می شود، اگر چناچه طرفین بخواهند که ریسک در مرحله ای بعد تر از فروشنده به خریدار منتقل شود مثلاً شانگهای می بایستی این مطلب را در قرارداد خرید و فروش خودشان درج کنند.
? وضعیت بیمه در قرارداد CIF
همچنین فروشنده می بایستی قرارداد پوشش بیمه ای مربوط به ریسک از بین رفتن یا ورود خسارت به کالا را بر عهده خریدار می باشد را از نقطه تحویل کالا حداقل تا نقطه مقصد کالا را منعقد کند.
البته این در مواقعی که برطبق قوانین کشور مقصد بیمه می بایستی از طریق بیمه گران داخلی آن کشور تهیه شود ممکن است منجر به بروز مشکلاتی شود.
در چنین شرایطی طرفین می بایستی تحت قاعده CFR قرارداد خرید و فروش خودشان را تنظیم کنند، لازم است خریدار بداند که در قاعده CIF فروشنده ملزم به تهیه پوشش بیمه ای حداقلی نظیر کلاس C یا شرایط مشابه آن می باشد و الزامی برای تهیه بیمه با پوشش جامع تری نظیر کلاس A ندارد، یعنی «جناب فروشنده کم هزینه ترین بیمه را می تواند برای حمل بار تهیه کند» در هر صورت طرفین می توانند توافقی در خصوص پوشش بیمه ای جامع تری داشته باشند.
و هزینه های تخلیه، اگر فروشنده براساس قرارداد حمل متحمل هزینه ای در خصوص تخلیه در نقطه مشخص شده در بندر مقصد نامبرده شده بشود فروشنده نمی تواند این هزینه ها را بصورت جداگانه از خریدار مطالبه کند، مگر اینکه در این خصوص توافق دیگری را داشته باشند.
? وضعیت ترخیص برای صادرات در قاعده CIF
فروشنده می بایست اگر لازم باشد کالا را برای صادرات ترخیص کند، با این وجود فروشنده هیچ مسئولیتی در خصوص ترخیص کالا برای واردات یا «ترانزیت کالا» از کشور ثالثی که کالا از آنجا عبور می کند یا پرداخت هرگونه عوارض یا انجام هرگونه تشریفات برای واردات کالا را ندارد.
در مثالهای عینی که برای محاسبه قیمت براساس قواعد اینکوترمز در فایلهای مختلفی من و سایر همکاران و اساتید بزرگوار صحبت کردند می توانید به آنها مراجعه کنید و با مثالهای عددی که زده ایم نحوه محاسبه دقیق قیمت خود را ملاحظه بفرمایید، تمرینش کنید یاد بگیرید که دقیق بتوانید محاسبه کنید و به مشتری خود دقیقاً اعلام بفرمایید چون اگر اشتباه شود قیمت بالا تر یا حتی پایین تر محاسبه شود و بعد ها متوجه بشوید که چه هزینه هایی را باید متحمل بشوید آن موقع تجارت شما به مشکل می خورد و حتماً این اتفاق نمی افتد یا اگر هم این اتفاق بخواهد بیافتد با پیگیری های مختلف و زمان طولانی را طی خواهد کرد.
امیدوارم که این مجموعه فایل های مربوط به اینکوترمز 2020 که من سعی کردم همه موارد را خدمت شما عرض کنم مورد استفاده شما قرار بگیرد و در قرارداد های شما و Proforma invoice های شما از آنها استفاده کنید حتی در مذاکرات تان.