پول دست مردم است پس باید ببینیم مردم پولشان را خرج چه می کنند و ما کجا ایستاده ایم و همین نکته به ظاهر ساده دلیل اصلی ثروتمند شدن مردم برخی کشورها و فقیر شدن گروه دیگری از کشورهاست.
نویسنده قصد دارد خواننده را درباره تاثیر رقابت در مشاغل مختلف آگاه کند تا نشان دهد در تجارت کمترین رقابت شغلی وجود دارد و جالب اینجاست که رقابت در تجارت موجب افزایش ثروت تاجران می شود.
۸. نشست تجاری نماینده امارات با تاجران آرادی پروموشن ۹ و بالاتر
⏰ ۷ دقیقه
۹. حضور نماینده هندوستان در ایران
⏰ ۱ دقیقه
۱۰. گره ذهنی دوم درباره روزی دست خداست.
روز گذشته درباره یک گره ذهنی این سخن حق که روزی دست خداست مطالبی به عرض رسید.
امروز اگر خداوند توفیق دهد می خواهیم درباره گره ذهنی دوم با هم به گفتمان بنشینیم و یقینا کامنت های شما بزرگواران که به متن اضافه می شود این خبر را تبدیل به خرد جمعی برای سایر خوانندگان آرادی عزیز می نماید.
گره ذهنی دوم درباره کلمه روزی است.
ما در آراد وقتی صحبت از رزق یا روزی می کنیم فقط و فقط منظورمان پول است با اینکه می دانیم هر آنچه در یک روز به ما برسد حتی اگر مادی هم نباشد روزی نام دارد.
اما چون رسالت آراد اقتصاد و تجارت است از اینرو نمی خواهیم خارج از رسالتی که داریم و به جهتش دور هم جمع شده ایم صحبت کنیم.
پس در همین ابتدای امر معنی کلمه را با هم یکسان نماییم که در ادامه به اختلاف نخوریم.
خداوند تبارک و تعالی به جهت حکمتی که در خلقتش داشته است هر چیزی را که آفریده برای آن واحدی در شمارش و اندازه گیری قرار داده است.
به طور مثال واحد شمارش انسان نفر نام دارد.
واحد شمارش گاو و گوسفند رأس است.
و بشر نیز به پیروی از این الگو هر وقت محصولی خلق کرد برای آن واحدی قرار داد. نظیر آنکه برای هواپیما کلمه فروند و برای کشتی کلمه ناو و برای هر کلمه ای واحدی قرار داده شد.
شما زمانی که بخواهید جرم یا به اصطلاح عامیانه وزن یک محصول را بدست آورید، از واحدی به نام گرم یا کیلوگرم یا تن استفاده می کنید.
همه جای این عالم مردم می دانند که ۱ کیلوگرم یعنی چقدر.
و یا زمانی که بخواهید اندازه یک جسمی را حساب کنید از متر یا کیلومتر یا سانتی متر استفاده می کنید.
حالا اینجا گروهی هستند که می گویند ما نمی خواهیم از کیلومتر استفاده کنیم و می خواهیم از مایل استفاده کنیم.
یا در گذشته از کلمه فرسنگ یا فرسخ استفاده می کردند که مجال پرداختن به این کلمات در این متن نیست.
یا وقتی می خواهید درباره دمای هوا صحبت کنید از واحدی به نام سلسیوس استفاده می کنید و می گویید مثلا دمای بدن انسان باید ۳۷ درجه سلسیوس باشد.
عده ای هستند که می گویند ما سلسیوس نمی خواهیم استفاده کنیم و می خواهیم از فارنهایت استفاده کنیم.
خلاصه هر گروهی برای خودشان واحد اندازه گیری دارند و طبیعتا اینکه از کدام استفاده کنیم با هم تفاوت های بسیاری دارد هر چند ما غیر متخصصان آن علم متوجه نشویم.
حالا می رسیم به گره ذهنی دوم.
واحد اندازه گیری روزی که گفتیم دقیقا منظورمان پول است چیست؟
این را با دقت فکر کنید و جواب دهید.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
احتمال زیاد می دهم که اکثر شما اشتباه گفته باشید.
ابتدا این عکس را با هم ببینیم.
دنانیر جمع دینار است که به اندازه مشخصی از طلا گفته می شود.
دراهم جمع درهم است که به اندازه مشخصی از درهم گفته می شود.
خداوند واحد اندازه گیری پول را طلا و نقره می داند.
اما اکثر مردم این واحد پولی را تغییر دادند.
در کشور ما واحد پول چیست؟
در آمریکا چیست؟
شاید بگویید خب این چه گره ذهنی است.
با دقت اگر بخوانید متوجه می شوید.
شما اشیاء را با متر اندازه می گیرید یا متر را با اشیاء؟
می گویید خب اشیاء را با متر اندازه می گیریم.
حالا اگر متر در طول زمان تغییر کند چه اتفاقی می افتد؟
مثلا ۱ متر که پیشتر ۱۰۰ سانتی متر بوده است فردا روز بشود ۸۰ سانتی متر.
چه اتفاقی بر سر محاسبه اشیاء می افتد؟
می گویید همه چیز به هم می ریزد.
کسانی که متخصص علم اندازه ها هستند می گویند این یک فاجعه در این زمینه است.
حال اگر واحد اندازه گیری پول تغییر کند چه می شود؟
همه محاسبات اقتصادی بهم می ریزد.
دروغ و فریبکاری و کلاهبرداری زیاد می شود.
چون شما پولی را به بانک می دهید و او به شما می گوید فلان درصد سود می دهم و شما خوشحال و خندانید از اینکه پولتان زیاد شده است.
در حالیکه واحد پولی ریال در طول زمان تغییر می کند و شما که نمی توانید هر روز و هر لحظه آن را محاسبه کنید.
حال بیایید یک کار کنید.
واحد پولی را همان واحدی در نظر بگیرید که امام باقر علیه السلام همان کسی که شکافنده علم پیامبران بود برایتان در نظر گرفت یعنی طلا و نقره.
شاید کسی از شما بگوید این احادیث ممکن است جعلی باشد.
اگر از کتاب خدا برایتان آیه ای بیاورم قبول می کنید؟
زینت داده شده برای مردم محبت دوست داشتنی هایی از زنان و فرزندان و خمره هایی پر از طلا و نقره و اسب هایی نشان دار و چهارپایان و زمین های کشاورزی. اینست متاع و کالای زندگی دنیا و آنچه نزد خداست سرانجامی نیکو دارد. سوره آل عمران آیه ۱۴
بین تمام مواردی که در این آیه خداوند به آنها اشاره نموده است تنها ۲ مورد از آنها ثبات دارد و سایر آن ها متغییر است.
شما وقتی درباره زنان صحبت می کنید زن داریم تا زن.
وقتی درباره فرزند صحبت می کنید فرزند داریم تا فرزند.
وقتی درباره اسب صحبت می کنیم تفاوت هایی بینشان هست از زمین تا آسمان مانند ماشین ها.
چهارپایان و زمین های کشاورزی هم گونه های مختلف و متنوعی دارند.
اما تنها دو چیزی که ثبات دارند و دقیقا خداوند آن ها را در وسط آیه قرار داده است کلمات الذَّهَبِ به معنای طلا و الْفِضَّةِ به معنای نقره است.
شما اسب را با طلا و نقره می خرید یا طلا و نقره را با اسب؟
پول می دهید که زن بگیرید یا زن می گیرید که به شما پول بدهند؟
پس به راحتی ثابت می شود که واحد اندازه گیری مد نظر خداوند طلا و نقره است.
می دانید قسمت دردناک ماجرا کجاست؟
سیستم کفر جهانی واحد اندازه گیری خداوند را از طلا و نقره به دلار تغییر داد.
شما در سایت ها می خوانید قیمت امروز طلا بر حسب انس جهانی.
بعد می بینید این قیمت بر حسب دلار محاسبه می شود.
یعنی می گویند ۱ گرم طلا فلان قدر دلار است.
و این بزرگترین فریب اقتصادی بشر در قرن های اخیر است.
در حالیکه باید قیمت دلار بر اساس طلا مشخص می شد نه قیمت طلا بر اساس دلار.
و از یهودیان کسانی هستند که کلمه ها را از جای خود منحرف می کنند و می گویند شنیدیم و نافرمانی می کنیم و می شنوند مانند کسی که نمی شنود و به زبانشان به صورت توهین آمیزی می گویند باشد شنیدیم در حالی که به دین خدا طعنه می زنند.
پیشتر درباره رَاعِنَا با هم صحبت کردیم و گفتیم مانند اینست که با کسی حرف می زنید و به صورت کاملا دروغین به شما می گوید باشه حق با توئه. در حالیکه می دانید اصلا معتقد نیست که حق با شماست و وقتی از پیش شما خارج شد و با دیگری برخورد نمود می گوید فلانی حرف مفت می زند و من اصلا قبولش ندارم.
یهودیان کلام خدا را درباره همه چیز تغییر دادند که چون بحث ما درباره پول است از تغییرات پول اینست که واحد را از طلا و نقره به دلار و یورو چرخاندند.
به جای آنکه دلار و یورو مانند اسب و گاو و شتر و هر چیز دیگری با طلا و نقره سنجیده شود شاهدیم که طلا و نقره با دلار و یورو سنجیده می شود.
در ایران واحد پول شد ریال.
به طلا فروش می گویید طلا چند است و منتظرید عددش را به ریال و تومان به شما بگوید.
و این همان فریب بزرگ است.
در حالیکه باید به او می گفتید یک تومان چند گرم طلاست نه یک گرم طلا چند تومان است.
می دانید کجا سرتان کلاه می رود و اگر واحد پول را طلا و نقره می گرفتید فریب نمی خوردید؟
شما فرض کنید از روز اول که وارد دنیای کار و اقتصاد شدید واحد ذهنی پولتان طلا و نقره می بود.
مثلا شبیه من سال ۷۶ وارد بازار کار شدید.
حقوقی را برایتان مشخص کردند مثلا ایکس تومان در ماه.
آن را همان جا به طلا محاسبه می کردید و می گفتید می شود فلان گرم طلا.
سال بعد حقوقی که برایتان مشخص می کردند را دوباره به گرم طلا محاسبه می کردید.
حالا سوال اینجاست که شما وقتی در طول زمان متخصص تر می شوید باید درآمدتان در آن سازمان کمتر شود یا بیشتر؟
می گویید خب طبیعتا بیشتر.
حالا واقعا بنشینید حساب کنید ببینید هر سال حقوقتان با تبدیل به طلا بیشتر شد یا کمتر؟
به طور مثال دستمزد پایه روزانه کارگران در سال ۱۳۹۳ یعنی ده سال پیش معادل ۲۰۲۹۷ تومان است و در همین سال قیمت طلا گرمی ۱۰۲ هزار تومان بوده است یعنی به کارگر در ماه ۶ گرم طلا دستمزد پایه می دادند.
حال در سال ۱۴۰۳ دستمزد پایه روزانه کارگر ۲۳۸۸۷۲ تومان می باشد و قیمت طلا هم ۵ میلیون و ۲۹۴ هزار تومان است یعنی به کارگر ۱ گرم و ۳۵ صدم گرم طلا در ماه می دهند.
ده سال پیش ۶ گرم طلا می گرفت و الان ۱ گرم و ۳۵ صدم گرم طلا می گیرد.
و این در حالیست که در کارگری اش متخصص تر هم شده است.
دردناک اینجاست که مردم این روزها واحد پولی را که خداوند برایشان قرار داده است را به عنوان روشی برای سود کردن می دانند.
چقدر در تبلیغات تلویزیونی می بینید که می گویند اگر می خواهید سود کنید طلا بخرید.
مثل اینست که کسی به شما بگوید اگر می خواهید اندازه اشیا خانه تان بزرگ شود متر در خانه نگه دارید.
کسی این را بگوید می گویید فلانی دیوانه شده است.
متر که متر است.
مگر متر بزرگ می شود.
دقیقا همین موضوع درباره طلاست.
طلا واحد اندازه گیری پول است.
مگر واحد اندازه گیری تغییر می کند؟
این دلار و ریال و بقیه واحدها هستند که با طلا تغییر می کنند نه اینکه طلا تغییر کرده باشد.
اما چون واحد پول را در ذهن مردم تغییر دادند دیگر مردم شدند عروسک خیمه شب بازی.
هر صبح و شام می توانند آنها را به هر طرفی که می خواهند ببرند.
و این می شود نظام سرمایه داری امپریالیسم و کاپیتالیسم که پیشتر در مقاله ای مفصل درباره آنها صحبت کردیم.
حال بروید و گذشته خودتان را شخم بزنید.
پولی از آن شغل ها به دست آوردید.
آن پول را به قیمت طلای آن روز تقسیم کنید و ببینید هر ماه چند گرم طلا می شد.
و همین طور با زمان به جلو بیایید و ببینید سال بعد چند گرم طلا شد.
آنگاه می بینید ای دل غافل چه کلاه بزرگی سرمان رفت.
هر سال که پول کمتری به ما دادند اما چون واحد پولی را تغییر دادند و میزان و ترازوی حقیقی دستمان نبود فریب خوردیم.
۱۱. چرا دو واحد پول؟
از امام صادق علیه السلام سوال شد: خداوند برای پول چه واحدی را در نظر گرفت؟
امام فرمود: درهم و دینار (درهم همان نقره و دینار همان طلا است)
پرسید: چرا دو واحد در نظر گرفت و یک واحد در نظر نگرفت؟
فرمود: به جهت آنکه بعضی از اشیاء گران قیمتند و بعضی ارزان قیمت.
و اگر فقط درهم را قرار می داد مردم برای خرید اشیاء گران قیمت به سختی می افتادند به جهت آنکه باید حجم زیادی از آن را حمل می کردند و اگر فقط دینار را قرار می داد مردم برای خرید اجناس ارزان قیمت به سختی می افتادند چرا که باید طلا را به قسمت های بسیار ریزی تقسیم می کردند چه بسا نمی توانستند آن را اندازه بگیرند.
و نیز سخن خداست که فرمود ما محبتی در دل مردم انداختیم به جمع آوری خمره هایی از پول. (اشاره به همان آیه ۱۴ سوره آل عمران)
اگر فقط طلا را واحد پول قرار می داد آنها که درآمد کمتر داشتند از لذت خمره داشتن محروم می شدند در حالیکه با نقره آنها هم می توانند خمره داشته باشند.
و اگر فقط نقره را واحد پول قرار می داد ثروتمندان باید خمره های زیادی در خانه نگه داری می کردند و خطر دزدی از آنها زیاد می شد چرا که مکانشان آشکار می گردید.
و خداوند نخواست تا گروهی از بندگانش را از این لذت محروم نماید یا برای رسیدن به این لذت آنان را در سختی قرار دهد به این جهت برای آنان هم طلا و هم نقره را واحد شمارش پول قرار داد.
پرسید: بین طلا و نقره کدام برای خداوند عزیزتر است؟
فرمود: طلا.
پرسید: از کجا مشخص می شود؟
فرمود: از آنجا که طلا را در کتابش اول آورده و سپس نقره را بیان فرموده است.
پرسید: آیا می توانم مصلحت این تدبیرش را بدانم؟
فرمود: بدان جهت که ثروتمندان را بر فقرا برتری داده است.
پرسید: دلیل این برتری چیست؟
فرمود: چون آنان سهم بیشتری از زکات و خمس می پردازند و دین خدا را هم با مالشان و هم با جانشان یاری می کنند اما فقرا فقط می توانند با جانشان دین خدا را یاری کنند.
کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و جهاد کردند در راه خداوند به اموالشان و جان هایشان درجات عظیمی نزد پروردگارشان دارند و آنان همان رستگارانند. سوره توبه آیه ۲۰
آیا نمی بینی که خداوند ابتدا جهاد با اموال را اشاره کرده و سپس جهاد با جان را به آن اضافه نموده است؟
ثروتمندان با هر دو می توانند جهاد کنند و فقرا تنها با جانشان و خداوند جهاد با مال را مقدم بر جهاد با جان قرار داده است و درجات این دو را با یکدیگر متفاوت قرار داده است.
سپس امام پرسید در بین زنان کدام زنان برترند؟
گفت: زنان پیامبر.
پرسید: از بین همسران پیامبر کدام همسر برتری دارد؟
گفت: خدیجه سلام الله علیها.
فرمود: آفرین درست گفتی، دلیل این برتری را می دانی؟
گفت: نه نمی دانم
امام فرمود: چون اموال زیادی داشت و همه آنها را در راه پیامبر خدا و دینش انفاق کرد.
۱۲. بارها این دو آیه را خواندیم ولی پولدار نشدیم.
و بارها به ما گفته شد اگر می خواهید خداوند ثروت تان را زیاد کند آیه ۲ و ۳ سوره مبارکه طلاق را بخوانید.
زمانی که می خواندید و به اینجای آیه می رسیدید:
قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا
یقینا خداوند بر هر چیزی اندازه ای قرار داده است. سوره طلاق آیه ۳
با خودتان درباره اندازه پول چه می گفتید؟
خدایا من اندازه شلوارم و دور بازویم و سایز کمرم را با متر می گیرم.
اندازه وزنم را با کیلوگرم مشخص می کنم.
اندازه دمای هوا را با درجه سلسیوس محاسبه می کنم.
اندازه پولی که هر روز از تو می خواهم را با چه محاسبه کنم؟
دلار، ریال، با چه؟
این ها که من در آوردی هستند و تازه چند سالی اختراع شده اند.
بندگان صالحت پیش از این ابداعات بشری با چه محاسبه می کردند.