|
صفر تا صد ثروتآفرینی |
انرژی منفی اطرافیان
اگر شما برای رفتن به تهران جاده غلطی را انتخاب کنید، حتی اگر با سرعت بروید، باز هم به مقصد نمیرسید. اگر جاده درستی را انتخاب کنید، اما با سرعت یک کیلومتر یا پیاده از قم به سمت تهران حرکت کنید، چند ساعت طول میکشد تا به مقصد برسید؟ همه جاده قم به تهران را خوب میشناسند، اما بسیاری از دوستان و آشنایان شما چیزی از جاده تجارت نمیدانند. اگر شما به یک کرهای که جاده قم- تهران را ندیده و نمیشناسد، بگویید میخواهید پیاده از قم به تهران بروید، وقتی به راه افتادید، بعد از گذشت دو ساعت به شما زنگ میزند و میپرسد: کجا هستید؟ شما هم میگویید: هنوز در جادهام. او با تعجب میگوید: بعد از دو ساعت هنوز به مقصد نرسیدید؟! دو ساعت بعد دوباره زنگ میزند و میپرسد: کجایید؟ وقتی شما میگویید هنوز به مقصد نرسیدهام، او با تعجب میپرسد: یعنی بعد از گذشت چهار ساعت هنوز به مقصد نرسیدید؟! دو ساعت بعد دوباره زنگ میزند و میگوید: شما که میگفتید این مسیر به تهران میرسد، چطور شد که هنوز به مقصد نرسیدهاید؟! به اینجا که میرسد، خسته میشوید و میگویید: عجب اشتباهی کردم که به او گفتم!
جاده موفقیت هم همینطور است، حتی خود شما هم نمیدانید چه زمانی به مقصد میرسید، اما افراد دیگری را در این ماجرا دخیل کردید و آنها مدام به شما میگویند: شما که از تجارت حرف میزدید، آیا به موفقیت رسیدید؟ بالاخره تاجر شدید؟ و زمانی که پاسختان منفی باشد، میگویند: پس هیچوقت تاجر نمیشوید.
بسیار سخت است که بتوانید خودتان را از این سخنان منفی نجات بدهید، باید گوشتان را بگیرید و ناشنوا باشید تا ناامید نشوید و بتوانید بالا بروید.
در چنین شرایطی بسیار سخت است که به یاد بسپارید چه کسانی موفق شدند و بگویید: وقتی آنها توانستند، چرا من نتوانم؟ آنها هم از این همین جاده رفتند.
پس یاد بگیرید که جمع دوستانتان را در مسائل کاری دخیل نکنید.
شاید این مسائل را بیاهمیت بدانید و بگویید ربطی به پول و موفقیت در تجارت ندارد، اما کاملا مرتبط است.
من تمام آرادیهای موفق را برای شما لیست میکنم، شما فقط یک سؤال از آنها بکنید: آیا دوستانِ این آرادی موفق هم از آرادیها هستند؟ این شخص موفق در طول هفته، در شبانهروز با چه کسانی ارتباط داشته؟ بعد از آن، از ناموفقها هم بپرسید که شما در طول هفته با چه کسانی در ارتباط هستید و آنها چه نوع افرادی هستند؟ چه شاخصههایی دارند؟ از موفقها هستند یا ناموفقها؟
شاخص افراد موفق
آراد حدود هشتهزار عضو دارد. من در همایشها و جلسات مختلف با هر کدام از آرادیها جداگانه صحبت کردم، اما نه بهصورت یک گفتگوی رباتوار، بلکه هر کدام از آنها را جداگانه تجزیه و تحلیل کردم که اگر این فرد موفق شده، چه شاخصههایی داشته است. پس اینگونه نیست که فقط خود ما عامل موفقیتمان باشیم. اگر هر کدام از شما از همین پدر و مادر در ژاپن به دنیا میآمدید، بهیقین امروز شخص دیگری میشدید. اگر هر کدام از شما در آمریکا به دنیا میآمدید، شخص دیگری میشدید، با اینکه شما همان آدم هستید. بنابراین محیط بسیار تأثیرگذار است و ما باید محیط خودمان را اصلاح کنیم. وقتی محیط اصلاح شود، انسان انگیزه پیدا میکند که حرکت کند. [av_notification title='' color='green' border='dashed' custom_bg='#444444' custom_font='#ffffff' size='normal' icon_select='yes' icon='ue80b' font='entypo-fontello' admin_preview_bg='' av_uid='av-puhjsl'] بودن در محیطی که مدام از امکاننداشتن حرف بزنند، مانند این است که تا برای برخاستن نیرو پیدا میکنید، شما را با بیلی بزنند و شما دوباره بیفتید و وقتی کمی نفس میگیرید و میخواهید برخیزید، دوباره شما را بزنند. [/av_notification]
در چنین محیطی نمیتوان کار کرد، چون واقعا شما را خسته میکنند.
اما من دوست دارم که شما با یقین بیشتر، قویتر و حرفهایتر راهتان را ادامه بدهید و کار خودتان را بکنید.
تاثیر کار تیمی در موفقیت
چند درصد از وقتتان را برای کار میگذارید؟ یک بار این را حساب کنید که چند درصد از وقتتان را مشغول کار هستید. اگر میخواهید موفق بشوید، باید یار داشته باشید، باید بالهای بزرگتری داشته باشید تا بتوانید پرواز کنید. یک مگس نمیتواند در ارتفاع پنج کیلومتری پرواز کند؛ چون بالهای کوچکی دارد. با یک تیم پنجنفره میتوانید قویتر جلو بروید یا به تنهایی؟ البته اشتباه اصلی اینجاست که هر پنج نفر در این تیم مدیر باشند، در حالی که یک نفر باید مدیر باشد و بقیه باید اطاعت کنند. اگر رئیس دستور درستی بدهد، تیم جلو میرود، اگر مربی دستور درستی بدهد، تیم جلو میرود و ارتقا پیدا میکند. اما اگر خود مربی هم ضعیف باشد و دستور اشتباهی بدهد، تیم شکست میخورد. اگر در یک تیم هر کس با رأی خودش جلو برود، شکست آنها یقینی است و اگر این اصل را بر مدیران کشور انطباق بدهید، میبینید هر کس با رأی خودش حرکت میکند. در مورد فوتبال کشورمان هم همینطور است؛ مربی استراتژی خودش را تعیین میکند، اما بازیکن به راه دیگری میرود. باید یاد بگیرید که در یک مجموعه فقط یک نفر باید رئیس و مدیر باشد و بقیه اطاعت کنند. اما همین مدیر میتواند از مدیر دیگری یاد بگیرد که رفتار شرکتیاش باید چگونه باشد یا چگونه میتواند رشد کند. اگر میخواهید رشد کنید، مسیر موفقیت فقط همینجاست.