۱. ما آراد را دوست داریم آراد ما را دوست ندارد.
این عبارت دقیقا کامنت یکی از آرادی ها بود که روز گذشته ثبت گردید.
یک سوال را به خودتان پاسخ دهید.
شما کسی هستید که هر جایی بروید و هر کسی را ببینید عاشقش می شوید و او را دوست خواهید داشت؟
خیر یقینا اینگونه نیستید.
حتما باید او کاری انجام دهد که شما را عاشق خودش کند تا او را دوست داشته باشید.
اینکه شما آراد را دوست دارید نشان از این دارد که آراد کارهایی کرده که شما را دوستدار خویش نموده است.
همه آن کارها را فهرست نمایید.
اگر با دقت به آنها نگاه کنید می بینید همه آنها را با عشق و محبت برایتان انجام داده است حتی اگر پولی هم دریافت نموده باشد.
مانند آشپزی که درست است پول می گیرد اما با عشق غذا را درست می کند.
بماند که آراد در بسیاری از فعالیت هایش هیچ پولی هم دریافت نکرده است.
اگر دوست داشتن آراد به شما نبود شما هیچ وقت آراد را دوست نمی داشتید.
پس ابتدا این آراد بوده که محبتش را به شما نشان داده سپس شما به آراد علاقه مند شدید.
حال چه شده که گمان می کنید شما آراد را دوست دارید و آراد شما را دوست ندارد؟
دست از این تفکرات بچه گانه بردارید.
۲. یک تفاوت ناموفق ها با موفق ها
تا دلتان بخواهد آراد زیاد دیده تاجران موفق را و تا دلتان بخواهد آراد زیاد دیده کسانی را که به هیچ موفقیتی نرسیده اند و ناکام مانده اند.
و همواره بررسی کرده که موفق ها چگونه اند و ناموفق ها چگونه.
همواره موفق ها را شبیه هم و ناموفق ها را شبیه هم دیده است.
شما اگر می خواهید جزء موفق ها باشید شبیه آنها رفتار کنید و اگر می خواهید جزء ناموفق ها باشید شبیه آنها رفتار کنید.
انتخاب با خودتان است.
کامنت زیر را با هم می خوانیم که یک نمونه از رفتار ناموفق هاست سپس درباره اش صحبت می کنیم.
به این قسمت کامنت دقت کنید:
" آیا تدابیری اتخاذ شده که تدابیری اتخاذ شود برای پشتیبانی از کسانی که در جلسه دورهمی نیستند و شاغلند و عمدتا هم نمی توانند بیاید تا آنها از متن جلسات مطلع باشند؟ "
فرد ناموفق همیشه می خواهد تا دیگران خودشان را به گونه ای تنظیم کنند تا با شرایطش سازگار شود.
برعکس تاجر موفق همیشه خودش را با شرایط دیگران تنظیم می کند.
اصلا نقش تاجر چیست؟
ارتباط بین تولید کننده و مشتری.
مشتری شرایطی برای خودش دارد و تولید کننده هم شرایطی برای خودش دارد.
مهمترین وظیفه تاجر اینست که بتواند شرایط این دو گروه که در نگاه اول هیچ شباهتی با هم ندارد را به یک نقطه مشترک برساند.
به طور مثال تولیدکننده دوست دارد اول پول را بگیرد بعد محصول را تولید کند و با خیال راحت به دست مشتری برساند.
مشتری دوست دارد اول محصول را نزد خود ببیند و سپس پول بدهد.
خواسته تولیدکننده ۱۸۰ درجه با خواسته مشتری متفاوت است.
حالا تاجری را در نظر بگیرید که همواره می خواهد دیگران خودشان را تغییر دهند تا با شرایط او سازگار شود.
آیا چنین کسی اصلا می تواند اتحادی بین تولیدکننده و مشتری برقرار نماید؟
اما تاجری را در نظر بگیرید که همواره یاد گرفته خودش را تغییر دهد و شرایط را به احاطه خود در آورد.
این تاجر است که می تواند تولید کننده و مشتری را به نقطه ای واحد برساند و قرارداد ببندد.
در کامنت ذکر شده تاجر عزیزمان با خودش بسته که هیچ تغییری نمی خواهم به سبک زندگی ام بدهم بلکه این آراد است که باید تغییر کند.
اما اگر می گفت باید تدبیری اتخاذ کنم و در شغل سابقم که یک صدم تجارت هم در آن پول نیست کمرنگ شوم مثلا از آنجا مرخصی بگیرم تا در دورهمی حاضر شوم چه می شد؟
یا مثلا باید با برخی از اعضای این دورهمی ها رفیق شوم و از آنها بخواهم از جلسه فیلم بگیرند و برایم بفرستند.
و ده ها فکر دیگر که همه آنها نیازمند اینست که تاجر خودش را تغییر دهد.
ناموفق ها هیچ تغییری به خودشان نمی دهند و فقط انتظار دارند آراد تغییر کند.
در حقیقت تمام بارها را از دوش خودشان بر می دارند و بر دوش دیگران می اندازند.
حالا بر فرض که آراد پذیرفت و خودش را تغییر داد.
شما با این روحیه با تولیدکنندگان متکبر و مشتریان پرتوقع ایرانی و خارجی چه خواهید کرد؟
همین جمله را به مشتری یا تولیدکننده تان بگویید: آقای فلانی الان به من زنگ نزن چون من در شغل دیگری هستم و وقتی به من زنگ بزن که من در آن شغل نباشم.
چنین جملاتی را به آنها بگویید چنان شما را بلاک می کنند که نفهمید از کجا خوردید.
پس به جای تغییر دادن دیگران خودتان را تغییر دهید.
عذر می خواهم اینگونه می گویم ولی مگر آنها یک دختر ترشیده یا زن خراب هستند که شما همه زندگی تان را بچینید و وقتی دیگر هیچ کاری نداشتید به آنها سر بزنید و بخواهید با آنها خوش بگذرانید؟
شان و منزلت تجارت اینست که اول باشد نه اینکه دوم و سوم قرار گیرد.
اگر تجارت را با ازدواج مثال بزنیم باید بگوییم که تجارت زن صیغه ای و موقت کسی نمی شود هر چند شاید بپذیرد که در کنارش زن موقت دیگری هم داشته باشید اما باید قبول کنید که همسر دائمتان باید فقط تجارت باشد نه اینکه بقیه را دائم کنید و تجارت را موقت در نظر بگیرید.
۳. کامنت طولانی ننویسید برای بار nام.
جمله ای هست ورد زبان ناموفق های بدگو: من به همه آموزش های آراد عمل کردم و موفق نشدم.
عزیز دلم نمی خواهد به همه عمل کنی.
دو چیز ساده از شما خواستیم و همین دو چیز را انجام نمی دهید بقیه پیشکش.
اول اینکه گفتیم پروفایل شبکه های اجتماعی و تجارتخانه تان تجاری باشید و عکس گل و بلبل و شعر و سمبل نگذارید.
در دفتر کاری باشد و میزی و دری و تخته ای تا کسی که می بیند بگوید بله عکس و قیافه اش می خورد که تاجر باشد.
دوم اینکه خدا خیرتان بدهد که کامنت می گذارید اما طولانی نگذارید.
ما که پای سایت خوابیده ام و همه کامنت ها را می خوانیم کامنت های طولانی را نمی خوانیم یقینا دیگران بیشتر نمی خوانند.
کامنت خوب کامنتی است که بین ۲ تا ۵ خط باشد وگرنه کامنت های طولانی که چند نمونه اش را می آوریم خوانده نمی شوند.
تازه ادامه دارد ... اینها خوانده نمی شود.
وقتتان را الکی هدر می دهید با اینهمه نوشتن
۴. ورود به تجارت با فیلتر یا بدون فیلتر
برخی از آرادی ها معتقدند آراد باید روز اول برای ورود به تجارت فیلتر بگذارد و هر کسی را وارد تجارت نکند.
نمونه اش را در کامنت زیر می خوانیم.
این شخص یقین دارد آراد به زودی این فیلترگذاری ها را انجام خواهد داد.
این در حالیست که آراد در طول ۱۸ سالی که از عمرش می گذرد بیش از هزار بار این پیشنهاد را شنیده و حتی یک بار هم به آن فکر نکرده است چه برسد به اینکه بخواهد آن را اجرایی کند.
دلیلش هم بسیار واضح است.
شمایی که طرفدار فیلتر هستید می شود بگوید پارامتر و شاخصتان چیست؟
مثلا اگر شما صاحب اختیار آراد بودید چه فیلتری را قرار می دادید که اگر مردم داشتند وارد تجارت بشوند و اگر نداشتند تاجر نشوند؟
با همان فیلتر نشان می دهیم تاجران موفقی را که فیلتر شما را روز اول نداشتند ولی امروز تاجران موفقی هستند که زندگی های خود و اطرافیانشان را رشد دادند.
و با همان فیلتر نشان می دهیم انسان های ناموفقی که شرایط شما را داشتند اما ناموفق ماندند.
مثلا می گوید باید لیسانس باشد.
اینقدر تاجران موفق دیپلم داریم که نگو.
اینقدر هم فوق لیسانس داریم که ناموفق بودند که نگو.
مثلا می گوید نباید روستایی باشد و باید شهری باشد.
اینقدر تاجران موفق روستایی داریم و اینقدر ناموفق پایتختی داریم.
می گوید باید سطح مالی اش حداقل بالای فلان عدد باشد.
اینقدر تاجران موفقی داریم که روز اولشان هیچ پولی نداشتند و اینقدر ناموفق های پولداری داریم که به هیچ جایی نرسیدند.
شما هر شاخصی بگویید ما تعداد زیادی مثال نقضش را به شما نشان می دهیم که شاخص شما را داشتند ولی موفق نشدند و مثال هایی نشان می دهیم که شاخص شما را نداشتند و موفق شدند.
جالبتر اینکه تمام کسانی که این پیشنهاد را مطرح می کنند از تاجران موفق ما هستند.
عزیزانی هستند که اگر همان شاخص هایی که می گویند را روز اول بر خودشان اعمال می کردیم نباید وارد تجارتشان می نمودیم 😂
روز اولشان یادتان رفته که اینگونه درباره مردم به ایجاد ممیزی و فیلترگذاری فتوا می دهند.
در آراد رمز موفقیت چهار چیز است که این چهار چیز را همه مردم ایران و جهان دارند و نیاز به هیچ فیلتری نیست.
۱. بشنو، همه می توانند بشنوند مگر آنکه کر باشد که طبعیتا شخص کر خودش وارد تجارت نمی شود و نیاز به فیلتر آراد نیست.
۲. بفهم، همه می توانند بفهمند مگر آنکه دیوانه تیمارستانی باشد که طبیعتا دیوانگان وارد تجارت نمی شوند و نیاز به فیلتر آراد نیست.
۳. باور کن، همه می توانند باور کنند مگر آنکه شکاک و بددل باشد که آراد نمی تواند فیلتری بگذارد تا بر عمق دل ها آگاه شود چرا که تنها خداست که بر باطن قلب ها آگاه است.
۴. به کار ببند، همه می توانند به کار ببندند و این هم نیاز به هیچ فیلتری ندارد.
تنها می ماند یک چیز.
اینکه آن انسان می خواهد این ۴ مرحله را طی کند یا نه؟
هر کسی طی کرده موفق شده و هر کس طی نکرده موفق نشده است.
نیاز به هیچ فیلترگذاری نیست.
۵. عده ای می گویند: دسترسی مستقیم به سرچشمه ممکن نیست.
در مطلب چند روز پیش با عنوان سرچشمه و جویبار یک عزیز دلی منتقد شد که دسترسی به سرچشمه ممکن نیست.
ابتدا متن کامنت را می خوانیم سپس با هم صحبت می کنیم.
در مقاله مذکور گفتیم که سرچشمه سایت آراد برندینگ و مدیران ارشد هستند.
اینکه دسترسی به سرچشمه ممکن نیست سخن کسی است که آراد را هنوز نشناخته است.
سایت که در دسترس همگان هست پس دسترسی به آن ممکن است.
مدیران ارشد هم که همواره در دسترس هستند اما ممکن است دسترسی شان کمی سخت باشد اما ناممکن هم نیست.
از سوی دیگر پاسخ بیش از ۹۰ درصد سوالات و ابهامات و موضوعاتی که تاجران به آن نیاز دارند در این ۳ پلتفرمی که می گوییم آمده است.
به تجربه می گوییم که تمام ناموفق ها این سه پلتفرم را جدی نمی گیرند و چون جدی نمی گیرند دنیایی سوال و ابهام و مشکل در ذهنشان می ماند که می خواهند آنها را از طریق بنگاه ها برطرف نمایند و در این میان دچار انحراف می شوند.
اگر این ۹۰ درصد از سوالات را از طریق این سه پلتفرم دریافت می نمودند آن ۱۰ درصد باقیمانده را به راحتی از بنگاه ها دریافت می کردند و هیچ بنگاهی نیز نمی توانست آنها را به اشتباه بیندازد چرا که می دانند فلان حرف بنگاه خلاف حرف مدیران ارشد در مدرسه تجارت است.
بنگاه هم وقتی می تواند حرف خلاف واقع به فرد بزند که ببینید این فرد هیچ چیزی از مدرسه تجارت نمی داند.
وقتی ببیند این شخص مدرسه تجارت را خورده و کامل می داند بنگاه هم خودش را جمع و جور می کند و حرف ناحساب نمی زند.
دوری از سرچشمه که سایت و مدیران ارشد است بزرگترین دلیل ناموفق هاست.
هر ناموفقی دیدید بررسی کنید می بینید ارتباط عمیقی با سایت و مدیران ارشد ندارد و فقط با بنگاه ها بسته تا موفق شود که این هم نمی شود.
۶. تشکر از بنگاه های تجاری
آراد یک تشکر جانانه می کند از مدیران بنگاه های تجاری که الحق و الانصاف در همین مدت اندک کولاک کردند.
واقعا آراد چقدر خوشبخت است که شما را دارد.
شمایی که چون طرحی مطرح می شود با آنکه هنوز نمی دانید می خواهد شما را به کجا ببرد لبیک می گویید و به میدان می آیید.
خداوند زندگی هایتان را مبارک گرداند که اینگونه استوار پای این جهاد مقدس اقتصادی ایستاده اید.
یقینا تک تک ساعت هایی که از خوابتان زده اید و لحظه لحظاتی که برای پیشرفت زندگی اعضایتان فسفر مغزی می سوزانید نزد خداوند محفوظ است.
این قسمت را نوشتیم فقط به جهت تشکر از شما بزرگواران و یقین داریم تلاش هایتان به چشم تمام آرادی ها آمده و همگان قبول دارند که این طرح با آنکه هنوز ۱۵ روز از اجرایش نگذشته اینچنین پرهیاهو و بانشاط برگزار گردیده است یقینا آینده ای بسیار درخشان و غیرقابل تصور خواهد داشت.
این ها همه در حالیست که در کشوری زندگی می کنیم که یک طرح فقط یک سال نیاز دارد تا از اتاقی به اتاق دیگری برود و بر روی میزی مطرح شود.
اما آرادی ها با تاسی از مدیران ارشد پر از تلاش و تکاپو و رشد و سربلندی هستند.
و این ها همه نوش جان همه ما آرادی ها.
مبارکمان باشد.
۷. هوای تازه واردها را داشته باشید.
مدیران بنگاه های تجاری همانگونه که برای رشد قدیمی ها تلاش می کنند باید هوای تازه واردها را به گونه ای خاص و ویژه داشته باشند.
درست است که آنها روز اول هیچ سودی برای بنگاه شما ندارند و شاید ۶ ماه کمتر و بیشتر طول بکشد تا به سوددهی برسند.
از طرف دیگر می دانیم که رفتارهایشان به دلیل ناپختگی به شدت روی مغزتان است.
حتی این را هم می دانیم که سطح ادب و معرفتشان هم مانند قدیمی ها نیست پس به مراتب تحملشان سخت تر است.
اما همین تحمل کردن ها و همین صبور بودن های شما مدیران بنگاه هاست که رحمت و برکت خداوند را شامل حالتان می کند.
همین که خداوند می بیند شما پای کار یک تازه واردی که حتی سودی برایتان ندارد ایستاده اید و راه درست را از نادرست به او نشان می دهید به ملائکه اش می گوید برای این بنگاه خیر و برکت بنویسید چرا که مدیرانی خالص دارد که هدفشان عزت بخشیدن به مردم است.
و این سخن پیامبر خداست که فرمود: گران قیمت ترین شما کسی است که برای مردم پر سودتر باشد.
پس یقینا خداوند شمایی که هوای تازه واردها را دارید به طور ویژه ای مراقبت می نماید و در مسیر رشد و سعادت قرار می دهد.
اطلاعات تازه واردها را می توانید در خبر تازه واردها که هر روز بر روی سایت قرار می گیرد دریافت نمایید.
از سوی دیگر در میتینگ ها حاضر می شوند و یا در کامنت ها می آیند و می نویسند و می توانید پیدایشان کنید و با آنها ارتباط بگیرید.
اگر برنامه های حضوری هم بگذارید احتمالا در برنامه هایتان می آیند.
زمانی که حضورتان را در اخبار سایت نظیر پخش زنده، معرفی بنگاه، ارسال مستندات عکس و فیلم و آموزش های کاربردی پررنگ تر نمایید خودشان نیز با شما ارتباط می گیرند.
هوایشان را داشته باشید که خداوند هوایتان را خواهد داشت.
آراد هم نظارت خواهد کرد تا بنگاه هایی که هوای تازه واردها را بیشتر دارند مورد لطف بیشتری قرار دهد.
۸. تازه واردها حتما عضو بنگاه ها شوند.
همانگونه که توصیه تازه واردها را به مدیران بنگاه ها نمودیم لازم است تا به تازه واردها هم توصیه کنیم حتما عضو بنگاه ها شوند.
اکثر قدیمی ها که مدیران بنگاه شده اند و خبر داریم که برخی هم در حال چیدمان خود هستند و در کمتر از یک ماه آینده بنگاهشان را ثبت خواهند کرد.
می ماند تازه واردها.
یادتان باشد که دست خدا با جماعت است.
اگر تنها بمانید یقینا طعمه شیطان خواهید شد.
وقتی می گوییم شیطان فکر نکنید درباره موجود چهارشاخی صحبت می کنیم که هنوز ندیده اید.
شیطان همان فامیلی است که به شما می گوید نمی توانی تاجر و ثروتمند شوی.
شیطان همان دوستی است که وقتی می گویی می خواهم تاجر شوم تو را مسخره می کند.
شیطان هر کسیست که می گوید تو برای فقر آفریده شده ای و فقیر از دنیا خواهی رفت.
شیطان هر کسیست که می گوید خداوندی که بی نیاز و ثروتمند است از ثروتش برای تو و امثال تو سهمی قرار نداده است.
اینها همان جنود و لشکر شیطانند.
و نمی توانید به تنهایی در مقابلشان بایستید و حتما شکست خواهید خورد.
مگر اینکه شما هم صاحب لشکری باشید و یا در سپاهی قرار بگیرید تا بتوانید با آنها بجنگید.
بنگاه ها دقیقا نقش همان لشکری را ایفا می کنند که شما را در مقابل جنود شیطان محافظت می نمایند.
پس لطفا تنها نمانید که هلاک می شوید.
خودتان را در محاصره لشکر خودی که همان بنگاه های تجاری هستند در آورید و در این موضوع سهل انگاری نفرمایید.
این را هم باید بگوییم که آرادی ها واقعا فرق دارند.
اینها مردمانی خوش قلب و پرعاطفه هستند که نه تنها برای رشد دادنتان منتی بر شما ندارند بلکه لذت می برند از اینکه شما را رشد دهند.
پس بدون هیچ ترس و واهمه ای و بدون هیچ نگرانی و اندوهی به جمعشان بپیوندید که عزت و برکتتان در همین است.
۹. خبر خوشی که نمی توانم کاملش را بگویم.
در هفته جاری یا هفته بعد از آن یک اتفاق خوبی در آراد رقم خواهد خورد که یقین کامل داریم که همه شما آرادی ها به طرز عجیبی خوشحال خواهید شد.
این خبر خوش نماد تشکر آراد از آرادی هاست به جهت حضورشان در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام اما خبر کاملا تجاریست و هیچ ارتباط مذهبی ندارد و تنها دلیلش تشکر از آرادی هاست.
این اتفاق که نمی توانم کاملش را بگویم چون خودم هم واقعا کاملش را نمی دانم و سربسته چیزهایی شنیده ام این طور است که قمی ها و کسانی که به قم نزدیکترند به شدت نفع خواهند برد.
و چون قرار است یک طرح پایدار باشد شرایط را به گونه ای رقم خواهد زد که خیلی از آرادی ها زندگی شان را به قم خواهند آورد ان شاءالله.
البته قرار است اتفاق به گونه ای رقم بخورد که با پوشش پخش زنده آنهایی که در قم نیستند و یا نمی توانند به قم بیایند هم سهمی از این رشد و شکوفایی داشته باشند و بی بهره نمانند.