۱. پادکست ویژه تازه واردها
ثروت تنها یکی از ده ها مزیت تجارت است و شما علاوه بر آن، پتانسیل های بی نظیری از رشد در زندگی را تجربه خواهید کرد تا آنجایی که کارشناسان، تجارت را در رشد فردی و اجتماعی ذوابعاد می دانند.
۲. مقاله ویژه تازه واردها
۳. جلسه شورای سیاستگذاری آراد برندینگ
⏰ ۱۶ دقیقه
۴. چه کنیم موفقیت هایمان مقطعی نباشد
⏰ ۶۲ دقیقه
۵. دفاتر خارجی آراد برندینگ پاکستان، نیجر و سومالی
⏰ ۳ دقیقه
فرم استفاده از ظرفیت دفاتر خارجی
۶. نماینده نیجر در ایران
⏰ ۱ دقیقه
۷. آراد نگاری
⏰ ۲ دقیقه
ارسال مستندات به T.me/Arad102
۸. نماینده تاجیکستان در کارخانجات تامین آراد برندینگ
⏰ ۱ دقیقه
۹. استراتژی تجاری چرخشی
دو آیه در کتاب خدا هست که تجارت را نسبت به جریان های دیگر استثناء می کند.
یک آیه را روز گذشته نوشتیم آنجا که خداوند فرمود:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ
ای کسانی که ایمان آورده اید اموالی که بینتان هست را به باطل نخورید مگر اینکه تجارتی کنید که از شما رضایتی باشد. سوره نساء آیه ۲۹
و بلافاصله خداوند در ادامه همین آیه می فرماید:
وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا
و یکدیگر را نکشید یقینا خداوند به شما رحیم و مهربان است.
پس در این آیه خداوند تجارت را برای خوردن اموال استثناء کرده و فرموده اموال بینتان را به باطل نخورید مگر اینکه تجارتی با رضایت انجام دهید.
و آیه دیگری که خداوند تجارت را استثناء کرده است همان آیه ای بوده که چند روز پیش درباره قرض بیان کردیم.
اگر یادتان باشد گفتیم هر پولی که بین دو نفر رد و بدل می شود باید نوشته شود و کاتبی باشد و دو شاهد بر آن شهادت دهند.
جالب اینجاست که خداوند می فرماید حتی این مورد نوشتن و کاتب و دو شاهد باید برای کوچکترین پول ها هم لحاظ گردد آنجا که می فرماید:
وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَىٰ أَجَلِهِ
و بدتان نیاید از اینکه بخواهید مکتوبش کنید عددهای کوچک یا بزرگش را تا زمانی که مشخص می کنید پرداخت صورت پذیرد. سوره بقره آیه ۲۸۲
سپس خداوند می فرماید چرا باید این نوشتن ها صورت پذیرد.
ذَٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَىٰ أَلَّا تَرْتَابُوا
این نوشتن ها به عدل نزد خدا و محکم بودن شهادت دادن ها و اینکه درباره یکدیگر به شک و شبهه نیفتید بهتر است.
بلافاصله اینجا سبکی از تجارت را استثناء می کند و می فرماید:
إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا
مگر تجارتی که بینتان می چرخد و حاضر است پس عیبی بر شما نیست اگر آن را ننویسید.
به کلمه تدیرونها فکر کنید.
ها که در آخر آنست اشاره به تجارت دارد که مونث است.
ت در ابتدا برای مضارع مخاطب است.
شما را یاد چه کلمه ای می اندازد؟
بعید می دانم درست حدس زده باشید اما آفرین همین است.
دایره.
تجارت دایره ای یعنی چه؟
یعنی تجارتی که دوباره در آن دست بچرخد.
من شخصا در پادکست های مهندس شعبانی شنیده ام که ایشان بارها درباره قیمت دادن اینگونه گفته اند که قیمتی بدهید که دست بچرخد.
این در بین بازاری ها یک اصطلاح است یعنی قیمتی که تجارت انجام شود.
دقیقا معنای رضایت هم همین است.
شما با یک مشتری تجارتی انجام دادید.
می خواهید بدانید از تجارت با شما رضایت داشته یا نه؟
از کجا بفهمیم؟
این مشتری دفعه بعدی هم خریدی انجام می دهد.
خریدش را از شما انجام می دهد؟
اگر بله یعنی از خرید قبلی رضایت داشته که دوباره دایره تجارتش را حاضر است با شما انجام دهد.
کلمه حاضره که بعد از تجارت آمده است به معنای دست به نقد است و بارها آراد به این نکته تاجرانش را توجه داده که تا پول نگرفتید بار نفرستید.
این یعنی همان تجاره حاضره.
شما برای اینکه یادتان بماند با خودتان بگویید حاضر باشد اول پول بدهد.
و اگر این تجارتش را دایره ای با شما انجام داد می شود تجاره حاضره تدیرونها بینکم.
اما اگر همین مشتری خرید بعدی اش را از دیگری انجام داد معنی اش چیست؟
یعنی از تجارتی که با شما داشته رضایت نداشته است و یا رضایتش از دیگران بیشتر بوده است.
چون رضایت هم یک امر نسبی است.
حالا سوال اینجاست که آیا خداوند رضایت در تجارت یا چرخشی بودنش را واجب کرده به گونه ای که ترک آن موجب حرام بودن تجارت قبلی شود؟
خیر.
چون خداوند هر مسئله ای را بخواهد حرام اعلام کند و یا وعده عذابی بر آن بدهد حتما با فعل نهی آن را بیان می کند در حالیکه رضایت در تجارت و یا چرخشی بودن تجارت یک توصیه است که ای تاجر اگر می خواهی تجارتت قوی تر شود حواست به این موضوع باشد.
از کجا بفهمم چقدر به این نکته که خداوند فرموده عمل کرده ام؟
خیلی ساده است.
ببین کدام مشتری هایت قدیمی ترند.
به طور مثال آراد تاجرانی دارد که از همان روزهای اولی که برندینگ را مطرح نمود تا به امروز در کنارش هستند.
این یعنی همان رضایت.
شما هم در اطراف خودت بنگر که از روز اولی که تجارت را شروع کردی و مشتری هایی داشتی چقدر از آنها هنوز هم از تو خرید می کنند.
به طور مثال اگر سه سال است تجارت می کنی و می بینی هیچ کدام از سال اولی هایت را نداری و فقط سال دومی و سومی داری معلوم می شود که سال اول چندان به این نکته رضایت و دایره ای و چرخشی بودن تجارت عمل نکردی.
پس برای فهمیدن رضایت خودتان را چندان به زحمت نیندازید که باید بروم و در بیاورم رضایت دارد یا ندارد.
چون اولا رضایت یک امر قلبی است و تنها خداوند بر قلوب مردم آگاه است و حتی اگر شما بروی و از او بپرسی آیا رضایت دارید جوابی که می شنوید جواب واقعی نیست.
چقدر برای خودتان پیش آمده که به رستورانی رفتید و غذایی جلوی شما آوردند که اصلا رضایت نداشتید و وقتی خواستید خارج شوید از شما پرسیدند غذا باب میلتان بود و شما هم گفتید بله در حالیکه اصلا باب میلتان نبود.
و یا برعکس از غذا هم خوشتان آمد اما گفتید اگر بگویم باب میلم بوده پررو می شوند پس بگویم نه خیلی هم مثل قبل جذاب نبود.
پس با پرسیدن هم به جواب درست نمی رسید.
در ثانی بارها تاکید می کنم که تاجر پادشاه است و مشتری ملکه.
زشت است پادشاه خودش را سبک کند و سوال کند ملکه آیا از من راضی بودید انگار او در مقام بالاتری قرار گرفته است.
سوال پرسیدن ندارد.
راضی بوده باشد دوباره خرید می کند.
وقتی دیدی راضی نبوده خرید نمی کند.
حالا اگر دیدی خرید نکرد باید بفهمی که رضایت نداشته است یا رضایت نسبی باب دلش را کسب نکرده است و اینجاست که پیگیری ها کمک می کند.