نقشه گنج را جدی نگرفتید.
ما از اینکه نتوانستید موفق شوید غصه می خوریم اما اگر به حرف هایمان گوش ندهید نمی توانیم برایتان کاری انجام دهیم.
وقتی بررسی می کنیم می بینیم همه شما یک نقطه اشتراک دارید و آن اینکه نقشه گنجی که به شما دادیم را رعایت نمی کنید.
یک جورهایی حس می کنید خودتان بلدید و نیاز به راهنما ندارید.
بر اساس عقل خودتان جلو می روید و وقتی هم که نتیجه نمی گیرید نمی پذیرید که این راه نیاز به راهنما داشت و مشکل اصلی ناموفق بودن شما عدم پیروی از راهنماست.
اگر نقشه گنج را جدی می گرفتید یقینا موفق می شدید.
نقشه گنج این بود که بشنو، بفهم، باور کن سپس به کار ببند تا پولدار شوی.
شما عزیزان در هر چهار مرحله دچار اختلاف سلیقه ای با مدلی که آراد پیشنهاد می کند هستید و طبق همان سلیقه خودتان پیش می روید.
به طور مثال آراد می گوید یک ماه فقط بشنو و هیچ کاری نکن.
شما در همان ماه اول می خواهید تجارت انجام دهید.
هنوز شنیدن، فهمیدن و باور در شما قوی نشده وارد میدان عمل می شوید.
بعد به طور مثال یک مشتری با حرف هایش برجکتان را نابود می کند سریع پنچر می شوید و دیگر تجارت را سبک می گیرید.
اگر سه ماه اول خوب می شنیدید، می فهمیدید و باور می کردید هزار نفر هم تکذیبتان می کردند سست نمی شدید.
یا هنوز به ماه سوم نرسیده اید و باور در وجودتان محکم نشده با فامیلی که هیچ چیزی از تجارت نمی داند مشورت می کنید و او شما را سرد می کند.
ناامید شده و دست به هیچ عملی نمی زنید.
نه ماه عمل که باید تلاش می کردید می گذرد و بعد از یکسال که از زندگی خیر ندیدید دوباره به سمت آراد بر می گردید و می گویید یک سال گذشته و سود نکردم.
نمی گویید که در ماه سوم به تجارت و خودم شک کردم و بیخیال تجارت شدم و هیچ تلاشی نکردم و زندگی ام را در امور دیگر صرف نمودم.
یعنی همه ماه هایی که در تجارت نبودید را هم به پای آراد فاکتور می کنید.
خب همین ها همه یعنی عدم توجه به نقشه گنجی که گفتیم.
حال که برگشتید عیب ندارد ما واقعا خوشحالیم.
این بار از اول خود را یک تازه وارد تصور کنید و نقشه گنج را جدی بگیرید.
سایت آراد برندینگ مرجعتان باشد نه افراد مختلف
یک موضوعی که در شما پررنگ است اینست که با افراد خودتان را وفق می دهید نه با مرجع.
مرجع آراد برندینگ، سایت است که تمام کارها در آن مورد نظارت و بازرسی قرار می گیرد.
شما مرجع که همان سایت است را جدی نگرفتید و با آن انس نداشتید.
به جای آن با افراد مختلف به صورت تلفنی یا چت کارهایتان را پیش می بردید.
سایت را کنار می گذارید و به تلفن مشغول می شوید و این بزرگترین خطا در یک رفتار سازمانی است مخصوصا تجارت که ظرافت های ویژه ای دارد.
عادت کنید بی دلیل بپذیرید.
نمی خواهیم برای متن بالا که نوشتیم دلیل بیاوریم چون شما ذهنتان باید یاد بگیرد اینقدر دنبال دلیل نباشد.
دلیل را کسی می خواهد که آن را با عقلش تنظیم کند و سپس اگر خوب بود بپذیرد و اگر خوب نبود رد کند.
اگر شما در تشخیص درست و غلط قوی بودید حتما موفق می شدید پس همین که موفق نشدید یعنی ذهنتان از نظر تشخیص خوب و بد ضعیف است.
چه بسیار غلط ها را که درست می دانید و چه بسیار درست ها که غلط می پندارید.
دلیل می خواهید که چه شود؟
که با عقلتان تطبیق دهید و تصمیم بگیرید؟
خب این که می شود همان راه غلط قبلی.
با مسیر تکراری که به مقصد جدید نمی رسید.
تمرین کنید از اعتماد به عقل خودتان دست بردارید.
کافیست به خودتان بگویید سال ها با عقل خودم پیش رفتم و چیزی نشدم.
حال یک سال به عقلی که اینهمه تاجر موفق پرورش داده است تکیه کنم تا موفق شوم.
برای ما سخت نیست ارائه دلیل اما اینهمه دلیل آوردن و دلیل شنیدن، سرعت شما را به شدت کند می کند.
یک سال یا بیشتر گذشته و موفقیت را ندیدید.
دیگر وقت زیادی برایتان نمانده است.
مدتی بی دلیل و با اطاعت کامل حرکت کنید تا زودتر موفق شوید.