همه ما انسان ها وقتی در یک پدیده ای نفع ببینیم به سمتش می رویم و اگر نفعی نبینیم یا ضرر ببینیم هیچ میلی برای انجامش نداریم.
آراد نمی خواهد همه مردم ایران تاجر شوند چون تجارت ویژه خردمندان، فرزانگان، اهل ادب و شغل شیران است و طبیعتا همه مردم ایران اینگونه نیستند و جامعه به رفتگر شهرداری و پاک کننده دستشویی هم نیاز دارد.
اما آراد معتقد است دلیل فقر کشور اینست که تعداد تاجران به اندازه معقول یک جامعه ۹۰ میلیونی نیست.
اگر ۱۰ درصد واجدین شرایط کار کشور یعنی حدود ۵ میلیون نفر تاجر بودند ایران گلستان می شد.
پس ورود مردم به تجارت در نظر آراد نفع است.
حال فرقی نمی کند این نفع مادی یا معنوی یا هر گونه دیگری باشد.
آنچه مهم است اینست که آراد این را نفع می بیند و در راستی این نفع می کوشد.
دقیقا به همین دلیل است که رسانه های کشور تجارت و کلا پولدار بودن را زشت و منفور نشان می دهند.
شما فکر می کنید تهیه کنندگان فیلم های سینمایی و سرمایه گذاران آنها از پولدارهای جامعه هستند یا از فقیران؟
از تاجران هستند یا از کارمندان؟
چرا تاجران و پولدارهایی که تهیه کننده و سرمایه گذار هستند فیلم هایی می سازند که تجارت و پول را زشت نشان می دهند؟
جواب واضح است.
چون آنها دقیقا خلاف آراد می اندیشند.
آنها ورود مردم به تجارت را به ضرر خود می بینند.
از اینرو می کوشند تا با بخشی از ثروتی که دارند مردم را از تجارت و ثروتمند شدن دور کنند تا مردم در فقرشان بمانند و ثروت آنها زیادتر بماند.
بیچاره مردمی که عاشق اینها هستند.
چقدر خردمند از مشاهده چنین حالتی می سوزد و به درد می آید اما مردم سخنش را نمی شنوند و خیرخواهی اش را درک نمی کنند.
آرادی ها چه دیدگاهی دارند؟
آرادی ها سه دسته اند.
دسته ای که مانند آراد می اندیشند که زیاد شدن تاجران کشور را به نفع خویش می بینند.
دسته دومی هم هستند که مانند سرمایه گذاران سینما و رسانه فکر می کنند و به ضرر خویش می بینند.
دسته سومی هم هستند که اصلا برایشان فرقی نمی کند که مردم فقیر باشند یا ثروتمند.
مردم بمیرند یا خوشحال باشند برایشان یکسان است.
فقط خودشان برایشان موضوعیت دارند و فقر و ثروت کشور هیچ اهمیتی برایشان ندارد.
بنگاه های تجاری چه نگاهی دارند؟
حال سوال اینجاست که بنگاه های تجاری چه دیدگاهی دارند؟
حرف ما اینست که لااقل بنگاه های تجاری باید مانند آراد فکر کنند.
یک بنگاه تجاری وقتی می تواند در تمام عرصه های تجاری رشد و بالندگی داشته باشد که تعداد اعضایش زیاد باشد.
شما بنگاهی را حساب کنید که ۱۰۰ عضو فعال در تجارت دارد و بنگاهی که ده عضو فعال دارد.
کدام بنگاه تجاری موفق تر است؟
علاقه آراد برای اینکه می خواهد تاجران و کارمندانش صاحب بنگاه باشند برای اینست که آنها نیز منافع خویش را در ورود مردم به تجارت ببینند و دیگر شاهد این چند دستگی ها در آراد نباشیم.
فرق کسی که نفعش را در تجارت با مردم می بیند با آنکه نمی بیند.
مثالی می زنیم تا بهتر درک شود.
آراد هر شب فیلم های کوتاهی تولید می کند که فقر و فلاکت را می کوبد و ثروت و تجارت را ارج می نهد.
کسی که نفعش را در تجارت مردمی می بیند آیا این فیلم ها را استاتوس و استوری می کند یا نمی کند؟
اما کسی که ضررش را در اینها می بیند از این کار آراد بر افروخته می شود.
کسی هم که نه ضرری می بیند نه سودی نه خودش تبلیغ کننده می شود و نه بر افروخته می شود.
رفتارهای ما باورهای ما را نشان می دهد.
اگر می گفتیم به ازای هر استوری ۱ میلیون تومان می گیرید بیش از ۹۰ درصد آرادی ها استوری می کردند.
اما چون این را نگفتیم در حال حاضر کمتر از ۲ درصد آرادی ها این کار را می کنند.
معلوم می شود هنوز این درک در آرادی ها پدیده نیامده است که نفع ورود مردم به تجارت برای خودشان بسیار بیشتر از یک میلیون تومان برای هر استوریست.
خدایا بر درک های ما بیفزا و فهم های ما را متعالی کن.