سال های سال که عمرت در بی خبری و غفلت و سرگرمی بگذرد کمتر کسی معترضت می شود اما همینکه نیت می کنی برای رسیدن به زندگی بهتری تلاش کنی سیل طعنه ها و کنایه ها به سمتت سرازیر می گردد.
اگر ما یک راننده ساده ای بودیم هیچگاه کسی ما را بی عقل نمی خواند مگر شما شنیده اید که مردم راننده ها را بی عقل بدانند؟
اگر بنا و نجاری بودیم در نظر مردم بی عقل نبودیم.
اگر کارگر و کارمندی بودیم در نظر مردم بی عقل نبودیم.
و هر شغل دیگری اگر می داشتیم بی عقل نبودیم اما همینکه بنای رشد را از مسیر تجارت گذاشتیم به بی عقلی متهم می شویم.
گویا خیلی ها نشنیده اند که تجارت، عقل را زیاد می کند و کنار گذاشتن داد و ستد، موجب نقصان عقل می شود.
پس بدانید که طعنه شنیدن ها و کنایه خوردن ها از جایی شروع می شود که تو می خواهی دیگران را به مسیر رشد، ندا دهی و آنان را به این سمت و سو دعوت کنی.
از زیادی طعنه ها ناراحت نشوید.
بسیاری از مردم انتظار دارند چون شما را به راه تباه و تاریکی دعوت می کنند اجابت کنید و شما آنقدر باادب هستید که وقتی راهشان را اجابت نمی کنید هیچگاه به تحقیر و توهین و طعنه و کنایه ی طرف مقابل مشغول نمی شوید.
اما چون شما آنان را به راه سعادت و خوشبختی می خوانید نه تنها اجابتتان نمی کنند بلکه با بی ادبی به تحقیر و تمسخر و کنایه و متلک پرانی شما می پردازند.
هیچگاه ناراحت نشوید و خدا را به جهت این موهبتی که به شما داده و از آنان دریغ کرده شکرگزار باشید و بدانید که دلیل مسخره کردن ها و به بازی گرفتن های مسیر شما اینست که بسیاری از آنان از عقل و خرد بهره اندکی دارند پس آنان را به جهت کم بودن فهم و درکشان ببخشید و با خود بگویید که بچه خردسالی این سخن را به من گفته هر چند که سنش زیادتر از این حرف هاست.
انتقام چه چیزی را از ما می گیرید؟
گاهی چنان در طعنه زدن و کنایه پراکنی به ما غلیظ می شوند که آدمی گمان می کند در طلب انتقامی نزد ما آمده است.
در دلمان می گذرد که مگر با شما چه کردیم که می خواهید از ما اینگونه انتقام بگیرید؟
آیا جز این بود که راه ثروت را در مسیر تجارت دیدیم؟
آیا غیر از این بود که رشد در تجارت را از طریق اینترنت و تلفن و حضور هموارتر یافتیم؟
و یا پسران و دخترانمان حجاب بیشتری به نسبت به جامعه دارند؟
و یا در مسیر تفکراتی مان پایبند به سنت های پیامبرانی هستیم که شاید به نظر شما ۱۴۰۰ سال از زمانشان گذشته و نسخه هایشان بی کاربرد شده است؟
و اینها همه در حالیست که اثبات درستی راهی که می رویم در باورهای ما و هم در باورهای خودتان به صورت گسترده ای قابل مشاهده است.
ما به باورهایمان خیانت نکردیم و این شما بودید که از باورهای خودتان هم دور شدید و پیمانی که با عقاید خودتان داشتید را هم شکستید.
چه زمان های زیادی که به خودتان قول دادید انسان مفیدی برای کشورتان می شوید و نشدید.
گفتید پولدار می شوید و نشدید.
گفتید پدر و مادرتان را در ایام پیری یاری می کنید و نکردید.
گفتید برای همسر و فرزندانتان زندگی مرفهی می سازید و نساختید.
قول دادید که دست دوستان بچگی تان را می گیرید و نگرفتید.
روزی خواهد آمد که همه گفته های قبلی تان را برایتان حاضر می کنند آنگاه می بینید که نه تنها برای آنان کاری که قرار بود انجام بدهید را ندادید بلکه قول هایی که به خودتان دادید را هم عملی نکردید و تنها به خوشی های لحظه ای و اخبارهای بی فایده و فیلم و سریال های سرگرم کننده و خیلی های کارهای بی ارزش دیگر مشغول شدید.
ما در مسیر آرمان های خودمان حرکت کردیم و شما در مسیر آرمان های خودتان هم حرکت نکردید.
این پاسخ ماست به طعنه زنندگان.
بدتر از اینها می دانید چیست؟
دردناکتر از طعنه ها و کنایه هاشان هم وجود دارد اما نه برای ما بلکه برای خودشان.
اینکه از امید به پیشرفت مایوس شده اند و هیچ راهی به سمت سعادت نمی بینند.
گویا مردگانی هستند زنده که فقط در انتظار خلاصی و نابودی خود نشسته اند.
هیچ راهی به سمت نور و روشنی نمی یابند و هیچ خیرخواهی در زندگیشان برایشان خیرخواهی نمی کند و اگر خیرخواهی هم باشد خیرخواهیش آنگونه نیست که بتواند آنان را از سختی هایشان برهاند.
چنان سرگرم لذت های زودگذر خود شده اند که لذت های بزرگ را نمی بینند و چنان در راه غلط خود به یقین رسیده اند که بعید است از آن خارج شوند.
جلوی رو و پشت سر
و بسیاری از آنان کسانی هستند که وقتی جلوی ما صحبت می کنند خود را هم جهت نشان می دهند و چون پشت سر می شود ما را غلط می دانند.
آیا قبول دارید که تفکر اکثر مردم با تفکر آرادی ها همراستا نیست؟
ایا قبول دارید اکثر مردم نه اعتقادی به تجارت دارند و نه اعتقادی به خیلی چیزهای دیگر؟
خب سوال اینجاست که اگر ما همسوی با آنان شویم چه می شود؟
می شویم یکی شبیه خودشان.
آیا خودشان از زندگی خودشان راضی و خوشنود هستند؟
آیا شرایط دنیایی خودشان پر از عزت و شکوه و سربلندیست؟ آخرت بماند.
پس چگونه از ما انتظار دارند هم مسیر آنان شویم در حالیکه خودشان از مسیر زندگی شان متنفر هستند؟
سرعت در چه مسیری؟
خوب است انسان سریع باشد اما بستگی دارد.
بستگی به اینکه به چه راهی می رود.
اکثرشان را می بینی که با سرعت به سمت نابودی و هلاکت و فقر و بدبختی پیش می روند و اگر نباشد وجود کسانی که آنان را به راه درست راهنمایی کند در بدبخت کردن خود و اطرافیانشان سبقت می گیرند.
اکثرا برایشان فرقی نمی کند تا از چه راهی به پول برسند.
در بدی کردن پیشتازند و خیرشان کمتر به مردم رسیده است مگر چند نفر اندک از اطرافیان نزدیکشان.
آراد و آرادی ها به جایی نمی رسند.
و همواره شنیدیم که می گویند آخر کار آراد نابودی و فقرست.
و شما آرادی ها به جایی نمی رسید.
و این در حالیست که آراد و آرادی ها روز به روز به مقام های بالاتری می رسند و هرگاه به آنان می گویی که آراد هر روز در حال بالاتر رفتن است می گویند صبر کن تا آخرش را ببینی که چگونه فقیر می شوند.
ما در دلمان می گوییم اگر آخرش همین شود که شما می گویید تازه می شویم شبیه شما.
البته باز ما سال هایی در اوج بودیم و بعد پایین آمدیم و شما همیشه پایین بودید.
ما بالا را هم دیدیم و شما بالا را هم ندیدید.
و لطف خدا درباره آرادی ها زیاد است.
اما سوال اینجاست که چرا چنین فکر کنیم که به پایین می آییم در حالیکه ما آرادی ها در حال انجام سنت پیامبرمان هستیم و چون پیامبرمان فرمود به قدر عقل های مردم با مردم معاشرت کنید مسیر نوین اینترنت را بر مسیر سنتی ترجیح دادیم تا متناسب با عقل و فهم مردم زمانه خودمان رفتار کرده باشیم.
یکدیگر را به انفاق و دستگیری از مردم امر می کنیم و برای کم کردن درد و رنج مردم ایران شبانه روزی در تلاشیم.
چرا خداوند ما را با چنین نیت های خالصانه ای به پایین بیاورد در حالیکه پیشتر با ما چنین رفتاری نکرد؟
اگر بگویید به جهت گناهان رفتاری مان باید بگوییم که این گناه ها در دیگران هم هست و خیلی ها گناهان بیشتری از ما دارند که خداوند در حقشان رئوف بوده است پس چرا در حق ما نباشد در حالیکه همواره از او طلب مغفرت می کنیم و او آمرزنده مهربان است.
اگر بگویید به جهت دلخوری عده ای که در آراد جواب نگرفتند باید بگوییم که اولا به نصایح ما عمل نکردند و مانند خیلی ها به آموزش های ما بی اعتنا بودند و اگر قرار باشد آنکه آراد را جدی می گیرد هم رشد کند و آنکه جدی نمی گیرد هم رشد کند دیگر ارزشی برای آراد نمی ماند.
ثانیا اگر ده نفر از آراد جواب نگرفتند به جایش دیگرانی با آراد جواب گرفتند و برای بیش از صد برابر جواب نگرفته ها تولید اشتغال کردند.
و خداوند کریمتر از آنست که خوبی های زیاد را نبیند و به بدی های کم مواخذه کند در حالیکه او خوبی های کم را زیاد حساب می کند و از بدی های زیاد می گذرد و به مقدار اندکی مجازات می کند.
آیا دعاهای خیر کسانی که آراد را بدرقه می کند دفع شر نفرین هایی که پشت سر آراد هست را نمی کند؟
و مهم است که دعا کننده کیست و نفرین کننده که.
بر بال آراد بنشینید.
آراد پرنده ایست به مقصد بلندی ها.
نمی گوییم بی خطاست و قبول داریم ایرادهای فراوان دارد اما می دانیم که با همفکری ها و شوراها و اتحادمان می توانیم روز به روز از ایرادهایمان کم کنیم و بر خوبی هایمان بیفزاییم.
با توکل بر خدا و به نیت سربلند کردن نام جمهوری اسلامی ایران در عرصه جهاد اقتصادی و با روحیه تلاش و استقامت به بالاترین قله های تجارت جهانی خواهیم رسید.
پس ما را در این نیت یاری کنید و از سرزنش ملامت گران نهراسید.
سست نشوید و اندوهگین نگردید که ما برتریم اگر باور داشته باشیم.
پایان./