شما تازه وارد هستید و اگر بخواهیم شما را در تجارت به کشاورزی تشبیه کنیم مانند بذری می مانید که تازه بر روی زمین آراد قرار گرفته است.
اگر بخواهید بر روی زمین بمانید و با هر کسی در ارتباط باشید آن افراد شما را مانند بادهایی از این سو به آن سو می برند و هیچ وقت شما تبدیل به درخت تنومندی که ثمره و میوه ای داشته باشد نمی شوید.
پس لازم است ابتدا بذر را در درون خاک بکاریم تا مدتی هیچ چیزی نبیند.
سیر خلقت انسان و میوه
خداوند نطفه را هم در درون شکم مادر ۹ ماه از دیدن هر چیزی غیر از مادر دور می گرداند.
همه اینها به این دلیل است که این بذر یا نطفه خودش را بگیرد و وقتی مدتی گذشت آن وقت سر از خاک بیرون می آورد و سپس به ادامه مراحلش تا میوه دادن می پردازد.
و یا نوزاد از شکم مادر متولد می شود و به سیر تکاملی اش در دنیا ادامه می دهد.
شما هم به عنوان یک تازه وارد باید خود را به محاصره آراد و آرادی ها در بیاورید و از غیر اینها دوری کنید.
مردم شما را ناامید می کنند و آراد امید می دهد.
اگر هزار نفر از اطرافیانتان بفهمند که شما می خواهید تاجر شوید شاید کمتر از ۵ نفرشان باور کنند و بقیه تکذیبتان خواهند کرد.
اما در آراد چون ده ها و صدها نفر ضعیف تر از شما وارد شدند و امروز تاجران موفقی هستند ما باور می کنیم که شما تاجر می شوید.
اطرافیانتان شما را می بینند و می گویند نمی توانی تاجر شوی.
آراد قدرت خودش را می بیند و می گوید تاجرت می کنم.
فقط یک شرط دارد.
خودت را در دل خاک آراد بکار و اجازه نده هیچ بادی به تو بوزد تا زمانی که محکم شوی.
آنگاه سر از خاک بیرون بیاور.
محکم شدن هم به این نیست که تجارت کنی.
به اینست که یقین کنی هیچ راهی جز تجارت برای ثروتمند شدن نداری.
به اینجا برسی که تحت هیچ شرایطی از تجارت و آراد دور نخواهی شد.
آن وقت خواستی در ارتباط با دیگرانم قرار بگیری مانعی ندارد.
هر چند در این فاصله اینقدر با آراد و آرادی ها انس گرفته و تفاوتشان را با جامعه حس کرده ای که دیگر میل و رغبتی برای بودن در جمع دیگران نخواهی داشت.
فقط چند ماه اول ورودت به آراد خودت را محاصره کن می بینی که تاجر شدنت قطعی است.
