|
تجارت، مسیر رشد و ثروت |
رفراندوم دیروز برای این نبود که آراد تغییر روش دهد بلکه آراد می خواست بداند آیا شما اعتماد به مدیران ارشد دارید یا اعتمادتان به منتخبان خودتان است؟
و نتایج چقدر حیرت انگیز بود.

۹۹ و ۴ دهم درصد اصل مدیران ارشد فرع شورا

سهم مشارکت: ۷۲ درصد تاجران ۲۷ درصد کارمندان ۱ درصد نمایندگان
مرخصی نویسنده
مطلب دیروز که از همین جا هم لینکش را دوباره می گذارم بسیار سنگین بود و حس می کنم نیاز به مرخصی و رفتن به سفری دارم.
موافقتش را شب گذشته از مهندس قربانی گرفتم که بعد از این مطلب چند روزی در خدمتتان نباشم.
امیدوارم مطلب فتح تجارت جهانی با ۱۱۶ عضو شورا و ۱۱۰۶ بنگاه تجاری را با دقت بخوانید، بفهمید، باور کنید و به کار ببندید تا رستگار شوید.
به یاد مظلوم اول و آخر
امام صادق علیه السلام فرمود دو سوم عقل در تجارت است تا کسی تجارت نکند هیچگاه این دو سوم عقلش کامل نمی گردد.
چه می خواهم بگویم؟
ما یک شرکت اقتصادی هستیم و فقط درباره اقتصاد تمرکز داریم.
وجود همه ما پر از خطا و عیب و ایراد است و بزرگانمان هم مانند کوچک هایمان از این قاعده مستثنی نیستند.
اما به لطف تجارت، عقل هایمان رشد کرده است و بیش از ۹۹ و ۴ درصدمان می دانیم که نباید اصل را به کسانی واگذار نماییم که حتی منتخب خودمان هستند.
و فهمیدیم اگر این کار را بکنیم هم آراد را نابود می کنیم و هم زندگی همه آرادی ها متلاشی می شود.
یک سوال در ذهنم هست که پاسخش را می خواهم.
ما فهمیدیم که باید اصل کار به دست کسانی باشد که تعلیم دیده هستند نه کسانی که منتخب خودمان هستند.
ما فهمیدیم و رسول خدا نفهمید العیاذ بالله؟
چگونه گروهی از مسلمانان بر این باورند که پیامبر خدا که جان عالم همه به فدایشان باد و در ایام نزدیک تولدشان هستیم و چند روزی هم از سالگرد ازدواجشان با حضرت خدیجه سلام الله علیها می گذرد و این زن و شوهر بزرگ تاجران جهان از ابتدا تا انتها بودند در حالی امتشان را تنها گذاشتند که کسی را برای اصل زندگی مردم تعیین نکردند و اصل و فرع زندگی مردم را به انتخاب خودشان سپردند؟
و یا حقیقت اینست که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، جانشینی برای خود و در دست گرفتن اصل زندگی مردم برگزیدند اما مردم آن زمانه که عقلشان پر از نقص و نفسشان پر از خباثت بود نظر پیامبر خدا را نشنیدند و امر خلافت را در میان خودشان به مشورت گذاشتند.
و ای کاش علی امیر مومنان را هم در این مشورت سهمی می دادند.
ما آرادی ها درک کردیم که اگر قرار باشد اصل و فرع به منتخبان خودمان واگذار شود چه سختی ها که بر ما وارد خواهد آمد و چه نابودی ها که به همراه خواهد داشت اما مردم آن زمانه نفهمیدند که ثمره کنار گذاشتن علی علیه السلام که جانشین رسول خدا بود و انتخاب کسانی که منتخب خودشان بودند چه بیچارگی هایی برای همه مردم جهان به همراه خواهد داشت.
نه تنها اشتباهات آن سه نفر که حتی بعد از آنها همه ظلم هایی که بنی امیه ها و بعد از آن بنی عباس ها و تا همین امروز صهیونیست های کودک کش مرتکب شدند همه و همه بر گردن همان هایست که انتصاب الهی و تعیین پیامبر خدا را نادیده گرفتند و اصل و فرع زندگی مسلمین را به منتخبان خودشان سپردند.
از همه جنگ ها بگیرید تا تجاوز بر نوامیس و کشتن کودکان و غارت اموال و ریختن خون های ناحق همه و همه بر گردن آنهاست و فردای قیامت باید نزد پروردگارشان بازخواست شوند.
ما از همینجا می فهمیم که آنها حتی به توصیه های مکرر رسول خدا درباره ورود به تجارت هم عمل نکردند وگرنه عقلشان به چنین نظری نمی رسید که اصل را از علی امیر مومنان جدا کنند.
آنها در تجارت وارد نشدند که حسین پسر پیامبر خدا را به ثَمَنی اُوکَس و بهایی اندک به یزید سگ باز، میمون باز، دائم الخمر پسر آن زن جگرخواره فروختند و آن فجایع را در کربلا به بار آوردند.
بر ما واضح است که هیچ تاجر راستگو و امانتداری در میانشان نبود که عقلش به این موارد ساده و پیش پا افتاده که در نظر همه ما آرادی ها مسلم است برسد و لااقل برای کشتن دردانه پیامبر خدا بهایی بیشتر از سود معاملات تجاری شان مطالبه نماید و به مبلغی حدود ۲۰ میلیون تومانی امروز، آخرتش را نفروشد.
یا رسول الله
تو شاهد باش که اگر ما آرادی ها در آن عصر و زمانه می زیستیم حداقل به مردم آن زمان می گفتیم که سپردن اصل و فرع زندگی مان به کسی که منتخب خودمان است کار کاملا اشتباهیست و نابودی زندگی هایمان را همراه دارد.
اگر ما آرادی ها بودیم یقینا پسرعمویت که همه جانت بود تنها نمی ماند.
پس حال که دست زمانه ما را به تاخیر انداخت و اجل، اجازه یاری علی بن ابیطالب را به ما نداد بر ما منت بگذار و یاری فرزندت قائم را روزیمان کن و تعجیل فرجش را از پرودگارت بخواه که شفاعت شما نزد پروردگارمان شفاعتی مقبوله است.