اینکه شما بخواهید فایل های آموزشی که بعضی از مجموعه ها صادراتی جهت یادگیری تجارت آماده می کنند را صرفا گوش بدهید، و بعد دست به عمل بزنید، کار خوبی نیست. باید از ابتدا در جریان کار قرار بگیرید. مانند کسی که می خواهد شنا یاد بگیرد. از همان ابتدا باید وارد استخر شود و شنا کردن را یاد بگیرد. وگرنه اگر بیرون استخر ایستاده باشید و آموزش تئوری دریافت کنید هیچ وقت شنا کردن را یاد نخواهید گرفت.
یا مثلا اسب سواری را در نظر بگیرید. اگر شما بخواهید اسب سواری یاد بگیرید، نمی توانید روی زمین بنشینید و اسب سواری یاد بگیرید. باید سوار اسب شوید. چون دنیای متفاوتی است.
در مورد بسیاری از شغل ها همین است. اگر امروزه دانشجو و دانشگاهی های ما بیکار هستند و نمی توانند برای خودشان کار پیدا کنند، به این دلیل است که مدل اجرایی ندارند. فقط تئوری یاد گرفته اند. اگر این موضوع هم زمان با انجام کارهای عملیاتی بود، فرد کار را درست یاد می گرفت.
مجموعه های صادراتی
بعضی از مجموعه های صادراتی هستند که از ابتدا اصولی کار می کنند و هر کسی که بخواهد با آنها کار کند باید عملیاتی کار کند. یعنی به آنها مشتری می دهند. هم زمان تاجر آموزش ها را پیگیری می کند. سوالاتش را می پرسد. مشاوره می گیرد. و قاعدتا برای این موضوع باید هزینه ای هم پرداخت کند. اصطلاحا هزینه فرصت به آن گفته می شود.
یعنی ابتدای کار یک سری هزینه هایی را انجام می دهد، مشتری به دست می آورد ولی نمی تواند معامله ای انجام دهد. البته قرار نیست در همان ماه اول مشتری به شما پول دهد، شاید در ماه های بعدی معامله ای هم انجام گیرد.
به هر صورتی که هست، شما باید وارد عمل شوید و ادامه دهید تا یاد بگیرید. مثلا شما برای آنکه بخواهید یک مسافرت ساده خارجی بروید. حداقل باید 2000 دلار خرج کنید. مثلا تا امارات بروید و برگردید. البته امارات نزدیک است اگر بخواهید به کشورهایی که ویزای آنها 200-300 دلار و بیشتر است، باید بیشتر از این ارقام خرج کنید.
با چنین وضعیتی کسی که می خواهد کار کند و یک سفر 4 روزه می رود و برمی گردد، 30 میلیون تومان خرج می کند اما دلش نمی سوزد. چرا؟ چون اعتقاد دارد که تجربه ای به دست آورده است. در حالی که در این سفر مشتری هم به دست نیاورده است. بعد از 10 بار رفتن به این سفر، بالاخره مشتری به دست می آورد. یعنی شخص چند صد میلیون خرج می کند و به نتیجه می رسد.
کسانی که یک ماه طرح شتاب خود را از دست داده اند، 5/7 میلیون تومان ضرر کرده اند، احساس می کنند که هزینه بسیار زیادی را از دست داده اند.
شما اگر بخواهید یک کلاس آموزشی ساده در دانشگاه شرکت کنید. مثلا دانشجویی که 9 سال پزشکی می خواند. هر ترم 30 میلیون تومان خرج می کند. این همه سال کار می کند و خرج می کند تا بعد 9 سال به درآمد 20-25 میلیون برسد. این در صورتی است که اگر دکتر عمومی شود.
با چنین شرایطی فرد کار می کند، هزینه می کند تا بعد 10 سال به سوددهی برسد. شما اگر می خواهید که تجارت کنید، یک سال یک برنامه ریزی خوب و منظم، سرمایه گذاری مناسب داشته باشید. یک معامله تمامی هزینه هایتان را برمی گرداند.
شرایط کنونی و صادرات
در چنین شرایطی که نسبت ارز بسیار بالا است و صادرات می تواند سود خیلی خوبی داشته باشد. اگر شما در سال 10 هزار دلار هم درآمد داشته باشید، به مراتب در ایران از نظر مالی و اقتصادی برای خودتان پادشاهی می کنید. جایگاهی را به دست می آورید که هیچکس در این شرایط بیکاری نمی تواند داشته باشد.
در چنین فرصتی که هیچکس نمی تواند جای دیگری برود، به هیچ صورتی نمی تواند معامله کند. این یک مزیت است. زمانی دغدغه های تاجران این بود که خارجی ها نمی توانند ویزای ایران بگیرند و آمدنشان به ایران سخت است. نگران هستند. می ترسند.
اما در حال حاضر به دلیل شرایط کرونا، مردم دنیا به کشورهای دیگر هم نمی توانند راحت سفر کنند. در چنین شرایطی که مردم دنیا رفت و آمدشان سخت است، و بیشتر در بستر اینترنت کار می کنند. کسی که در صادرات و این مدل کار نکند، در حال از دست دادن زمان است.
امروز فرصت طلایی برای کسانی است که می خواهند با اینترنت و روش های موجود دیگر صادرکننده شوند. مشتری شما باید در هر صورت غیرحضوری تعیین تکلیف کند. چون نمی تواند حضوری بیاید. بعد از مدتی شما اینها را از دست می دهید و دغدغه این را دارید که 10 مشتری از دست داده اید. حالا چه کنم؟
ادامه دهید تا وقتی که نتیجه خوبی به دست آورید.