مهندس تالیا زیارکلائی معاونت آموزش و دبیر کل شورای سیاستگذاری مجموعه، در پادکستی دیگر نقش خیرخواهی و در نظر گرفتن منافع مشتری در مذاکرات تجاری را عنوان کردند. مهندس زیارکلائی بیان نمودند: خیلی از افراد این سوال را دارند که آیا ما باید در قبال مشتریهای خود خیرخواه باشیم یا نه؟ و چگونه باید با آنها مذاکره کنیم. افراد زیادی درخواست چنین آموزشهایی را دارند، سایت آرادبرندینگ بخشی در رابطه با آموزش تجارت و صادرات دارد که هر روز یک یا چند کلاس مجازی به صورت کاملا رایگان در آن برگزار می شود و شما می توانید از این کلاسها بهره مند شوید و استفاده کنید. [aparat src="2FcVD"] موضوعات کلاسها مشخص است و شما می توانید هر کدام از آنها را که خواستید ببینید و استفاده کنید.
در قبال مشتری خیرخواه باشید
ایشان در خصوص موضوع خیرخواهی عنوان کردند: خیلی از افراد می گویند مشتری از کجا باید متوجه شود که ما خیرخواه او هستیم و به ما اعتماد کند؟ ما در مذاکره تجاری به دو حالت می توانیم رفتار کنیم. در حالت اول من می توانم فروشنده باشم؛ وقتی که مشتری وارد مغازه می شود و کالایی را می خواهد، یا وارد فروشگاهی می شود و کالاهایی را خرید می کند، آیا فروشنده ها در قبال مشتری خیرخواه هستند؟ خیر یعنی ساختارهای آنها بر اساس مدلی است که شما اصلا با فروشنده صحبتی نمی کنید، وارد مغازه یا فروشگاه می شوید و کالای خود را انتخاب و در صندوق تسویه حساب می کنید. اما در حالت دوم حجم کالا متفاوت است، شما یک بسته پنیر نمی خواهید، شما یک کانتینر پنیر می خواهید، و از فروشنده درخواست می کنید که به شما توضیح دهد که کدام مدل پنیر می تواند برای شما مناسب باشد. حتی شاید مشتریها از شما درخواست توضیح هم نداشته باشند، اما شما که تاجر هستید چندین مدل پنیر را می توانید برای مشتری تامین کنید.
مشتری به دنبال چه کالایی است؟
معاونت محترم آموزش افزودند: دقت کنید در چنین حالتی داستان متفاوت می شود، فروشنده های حرفه ای از حالت فروشندگی خارج و به حالت مشاوره ای تبدیل می شوند و مشتریهای خود را راهنمایی می کنند تا کالایی که مد نظرشان است را انتخاب کنند. این مد نظر بودن در دنیای تجارت یک تعریفی دارد؛ مشتریهای شما نسبت به مصرف کننده ها متفاوت هستند، یعنی یک زمانی من یک مصرف کننده هستم و یک بسته پنیر برای مصرف خودم خریداری می کنم. در زمانی دیگر مصرف کننده نیستم، یک کانتینر پنیر می خواهم و قرار است به یک گروه دیگری آنها را بفروشم، و اینجا ذی نفع هستم. یکی از مهمترین منافع پول است، یعنی باید پول خوبی در آن باشد و برای من به صرفه باشد، و اینکه باید کالا بسته بندی خوبی داشته باشد، آن محصول اعتبار خوبی داشته باشد و معروف و برند باشد تا من بتوانم با این محصول به خوبی شناخته شوم. ایشان تصریح کردند: این موارد بسیار مهم هستند که ما به درستی تشخیص دهیم که مشتری ما چه منافعی دارد و به دنبال چیست.
خیلی از افراد فکر می کنند تنها چیزی که مشتریها به دنبال آن هستند، فقط بحث پول و سود است؛ در حالی که چنین نیست. خیلی از افراد هستند که سود کمتری می گیرند و با گرفتن نمایندگی برای خود کسب اعتبار می کنند؛ وقتی که معتبر شدند در کنار این کالایی که سود کمتری دارد، کالاهایی که سودهای بیشتری دارند و معروف نیستند به واسطه این اعتبار به فروش می رسانند و سود خوبی به دست می آورند.
منافع مشتری را بشناسید
مهندس زیارکلائی تاکید نمودند: ابتدا باید منافع مشتری خودتان را بشناسید، آنها را بنویسید و بعد آنها را تحلیل کنید. شما باید در بیزینس و کسب و کارتان یک تحلیلگر اقتصادی خوب باشید، و بدانید که این منافع به چه دلیل برای مشتری اهمیت دارد. باید مشتری را راهنمایی کنید و بهترین راه را به او پیشنهاد دهید؛ در این صورت است که اگر صحبتهای شما منطقی باشد، مشتری به آنها فکر خواهد کرد که آیا شما درست گفتید یا نه؟ اگر شما در کارتان صداقت داشته باشید و مشتری هم آن را باور کند و به کار گیرد، بعد از آن هر چه شما بگویید به شما چشم خواهد گفت.
وقتی مشتریها از شما در مورد کالایی نظر می گیرند، یعنی اینکه آنها متوجه شده اند که شما از لحاظ هوش اقتصادی و امر معاش از آنها بالاتر هستید و کافی است که مشتریها به شما چشم بگویند و هر چه که شما گفتید را انتخاب کنند. در اینجا است که فروش بسیار راحت می شود، و شما می توانید در فروشهای عمده بازار درآمدهای بهتر و بیشتری داشته باشید. ایشان در خاتمه سخنان خود اظهار نمودند: لازم است که شما بزرگی خودتان را اثبات کنید و منافع طرف مقابل را نیز ببینید و راهکار درست دهید؛ و زمانی که این اتفاقها رخ دهد، مذاکرات بسیار بسیار راحت تر پیش خواهد رفت.