کارخانه ای که صادر می کند به یک کشور دیگر و خط تولید آن همیشه در حال فعالیت است. به جای دو شیفت کار کردن، سه شیفت کار می کند، اگر ۱۰۰ کارگر دارد، به ۲۰۰ کارگر افزایش می دهد. ما به هیچ عنوان این چنین شرایطی در شهرک های صنعتی در سراسر کشور شاهد نیستیم.
بعد اشتغال
در شهرک های صنعتی سراسر کشور، ظرفیت تولید از ظرفیت مصرف داخلی بیشتر است و کسانی که تولید می کنند، قدرت فروش ندارند. ما باید به عنوان تاجر بتوانیم به وضعیت اقتصاد کشورمان کمک کنیم.
بعد فقر
ما در صادرات به دلار، یورو، دینار و ارزهای مختلف، کسب درآمد می کنیم و به ریال بی ارزش ایران خرج می کنیم اما وقتی در بازار داخل کار کنیم، ریال دریافت می کنیم.
اتفاق هایی که در سال ۹۷ افتاد، مبین خیلی چیزها در اقتصاد کشور بود. به دلار و یورو هزینه می کردیم و به ریال پول در می آوردیم. با بالا رفتن دلار، قیمت همه چیز از جمله کوبیده، قطعات ماشین، خونه و... نیز بالا می رفت. درست است که به یک دیگر هیچ ربطی ندارند اما قیمت همه چیز افزایش پیدا کرده بود. پس صادرات از لحاظ فقر زدایی نیز موثر است. وقتی که ارز وارد کشور شود و مقدار سرمایه کشور زیاد شود؛ طبیعتا فقر در کشور نیز کم می شود.
مقایسه اقتصاد ایران و آلمان
کشورآلمان طبق آمار وزارت بازرگانی، حدود ۱ تا ۱٫۵ میلیون تاجر دارد. کل سیستم دولتی و اداری این کشور ۱۰ الی ۱۵ هزار نفر کارمند است. از لحاظ آمار، جمعیت کشور ایران و آلمان شبیه به یکدیگر است و ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد.
در ایران فقط ۳ الی ۴ میلیون کارمند دولتی داریم. وضعیت پیشرفت یک جامعه را دقیقا تعداد تاجران آن کشور تعیین می کنند. کشور آلمان هر سال از کشورهای همجوار، کارگر وارد می کند. آلمان اقتصاد پنجم جهان است. کشوری که چند سال قبل در جنگ جهانی دوم نابود شد و هم اکنون نیز خیلی از مردم دنیا نسبت به آن ها دیدگاه خوبی ندارند. کشور ما نیز این شرایط را تجربه کرده است. ما نیز انقلاب و سپس ۸ سال جنگ داشته ایم اما در حال حاضر ما کجا قرار داریم و آن ها کجا هستند.
تجارت در بازار داخلی و خارجی
با مقایسه بین تاجری که در بازار داخل کار می کند و تاجری که صادرات انجام می دهد، متوجه می شویم؛ از لحاظ درآمد قابل مقایسه نیستند. در یک جامعه هدف ۸ میلیاردی، هر چقدر هم که قوی کار کنید و در تجارتتان بزرگ باشید، چند درصد از نیاز دنیا را می توانید تأمین کنید.
وقتی در حوزه های مختلف بررسی شود؛ مثلا در محصولی مثل روغن موتور، تراکنش دنیا هزار میلیارد دلار است. چند هزارم این عدد برای دنیا کفایت می کند. یعنی شما در سال اگر ۱ میلیون دلار، سود خالص داشته باشید، قابل مقایسه با تجارت در بازار داخل نیست، پس صادرات انجام دهید.