بررسی آمارهایی از کامنت ها به همراه ضرب المثلی شنیدنی از شمال کشور

بررسی آمارهایی از کامنت ها به همراه ضرب المثلی شنیدنی از شمال کشور

لوگو آراد برندینگ

پویش تجارت مردمی

کامنت ها را که می خوانیم به این آمار می رسیم که بیش از ۹۵ درصد آرادی ها در هر حالت خوشی و ناخوشی، یار و همراه آرادند.
خداوند خیر کثیرتان دهد.
تجارت را که شغل پیامبرتان است شناختید و به آن وفادار ماندید آن هم در عصر و زمانه ای که اکثر مردم آن را نشناختند و آنهایی هم که شناختند رها کردند.
اما کمتر از ۵ درصدی هم در همین آراد ما هستند که به همین زودی ها یا می روند و غیب می شوند و یا تغییر می کنند و به جمع همدل های آرادی می پیوندند.
رفتارشان آدمی را به یاد ضرب المثلی می اندازد که من اولین بار آن را از آرادی های شمالی در مشهد شنیدم.
ضرب المثل را به فارسی می نویسم تا همگان آن را بفهمند.
می گویند:
" موقع کار است حسن، بِرار است. (برار یعنی برادر)
موقع مُزد است حسن، دُزد است. "
زمانی که آراد خدمات رایگان می دهد می نویسند:
آراد خانواده دوم ماست.
آراد همه زندگی ماست.
آراد مانند پدری مهربان از همه آرادی ها حمایت می کند.
آراد بزرگترین نعمت زندگی هاست.
آراد ما را از راه بدبختی نجات داد و با راه سعادت که همان تجارت است آشنا کرد.
و جملاتی از آنها می شنوی که گمان می کنی در وصف پدرشان، مادرشان و یا خواهر و برادرشان صحبت می کنند.
اما زمانی که بحث پروموشن و پول می شود کامنت های این عزیزان عوض می گردد.
آراد بی انصاف است.
آراد نامرد است.
ای کاش آراد فلان طور بود.
ای کاش آراد بهمان جور بود.
کسی اگر نداند فکر می کند اینها درباره دو چیز در حال صحبتند.
حال آنکه فقط یک آراد است و فقط بحث سر اینست که:
موقع کار است حسن برار است، موقع مزد است حسن دزد است.
 

از بدگوهای آراد بپرسید.

از همه کسانی که درباره آراد بدگویی می کنند بپرسید:
اگر آراد در ازای این خدماتی که ارائه کرده هیچ پولی از هیچ کسی نگیرد شما درباره اش چه نظری دارید؟
اگر منصف باشند و لج نکنند که البته بعد از خواندن این مقاله دیگر نمی گویند خواهند گفت:
بزرگترین شرکت تجاری جهان
بزرگترین خانواده پولساز ایرانی
بزرگترین حامی مردم ایران
تنها شرکتی که می خواهد مردم را رشد دهد.
از شما می پرسیم خودتان بگویید واقعا اگر آراد، همه خدماتش را به صورت رایگان به همه ارائه کند همین ها را درباره اش نمی گویند؟
حال که در ازای این خدمات پول می گیرد آراد چیست؟
آراد دزد است.
آراد کلاهبردار است.
ای جان برادر آراد که همان آراد است.
چطور شد که اگر خدماتش رایگان بود جان جانان بود اما حال که پول می گیرد بزرگترین کلاهبردار جهان است؟
آیا نمی خواهی قبول کنی که تو کسی هستی مصداق این ضرب المثل که:
موقع کار است حسن برار است موقع مزد است حسن دزد است.
 

کدام دزد یا کلاهبرداری ...

کدام دزد یا کلاهبرداری می آید و شماره قربانیان و مالباختگان خود را در اختیار همگان می گذارد و می گوید ای کسانی که من کلاهتان را برداشته ام و از شما دزدی کرده ام بیایید و این هم شماره هایتان و با هم ارتباط بگیرید و تازه رفیق هم بشوید؟
بعد در شهرهای مختلف دورهمی بگذارد و همگان را به صورتی کاملا نزدیک و رو در رو آشنا کند.
کسانی که آراد را دزد و کلاهبردار می خوانند یا بدون شناخت درباره آراد حرفی از روی حرف دیگران می گویند و یا ذره ای عقل در سرشان نیست.
گویا جمجمه هایشان را با پِهِن الاغی پر کرده اند مصداق همین کلام که مانند چهارپایانند بلکه گمراهترند.
بعد می گویند ما جمع شدیم و با هم متحد گشتیم تا ظلم آراد را به جهانیان نشان دهیم.
اینهمه فساد و تباهی کشور را گرفته و هیچ واکنشی نسبت به آن نشان نمی دهند و تمام دغدغه شان شده جمع کردن فساد آراد از جهان 😁
حال آنکه هیچ یک از اینها نیست بلکه اینها کسانی بودند که پیش از آراد کسی بز دست آنها نمی داد و امروز با مخالفت با آراد چند نفری را با خود همراه کرده و در حقیقت فرمانده جاهلان شده اند.
اولا اینکه شماره های همدیگر را چه کسی به آنها داد تا توانستند با هم متحد شوند؟
شماره ها را هم که از سایت گرفتند.
ثانیا خبردار شدیم که به هر تازه واردی که بر روی سایت، شماره اش را می گذاریم زنگ می زنند و پیام می دهند و دعوت می کنند تا در میتینگی شرکت نمایند تا علیه آراد بدگویی کنند.
میتینگ را هم که از آراد یاد گرفتند.
آنها قبل از آراد چه می دانستند گوگل میت چیست؟
فرق ..... را از ..... نمی توانستند تشخیص دهند حالا گوگل میت می آیند و میتینگ می گذارند.
اما جالب اینجاست که در میتینگ اخیرشان بعد از ارسال پیامک به بیش از هزار نفر تنها دوازده نفر شرکت کردند که ۶ تا از آنها بچه های خودمان بودند.
۶ تای دیگر که ۴ تا عکس پروفایل نداشتند.
۲ تای دیگرشان هم که عکس پروفایل داشتند و علیه آراد بدگویی می کردند هر دو عکسی بود که در دفاتر آراد و پشت میزهای آراد گرفته بودند.
لااقل عکس های آراد را از پروفایل هایشان پاک کنند و بدگویی کنند.
می دانند که همان ها را هم پاک کنند دیگر چیزی برایشان نمی ماند.
۱۸ سال است که شبیه اینها بوده اند اما هیچ کاری از پیش نبردند و آراد روز به روز با عزت تر شد.
دلمان می سوزد برای همان یک نفری که در میتینگ شان به حرف های آنها فریب خورد و همراهشان شد چون ۵ نفر دیگر گمراه شده های قدیمی بودند و اسمشان برایمان آشنا بود.
یک نفر یعنی یک زندگی.
یعنی یک نسل.
این یک نفر می توانست بماند و صبوری کند و تاجر شود و همه فرزندان و نواده هایش و هفت نسل بعد از او در رفاه باشند و دعاگویش شوند.
اما از تجارت خارج شد و در همان فقر و فلاکت ماند تا فرزندانش هیچ سهمی از او نبرند و نسلی فقیر بعد از خود به جای می گذارد.
 

تکرار ضرب المثل

چند بار این ضرب المثل را در متن تکرار کردیم تا این گونه رفتارها را از خود دور کنید.
خوب است که انسان ثبات شخصیت داشته باشد و در همه حال چه خوشی و چه ناخوشی با کسی که عهد و پیمان بسته به یک گونه رفتار کند.
کاش کمی از بزرگان آراد یاد می گرفتیم.
چند روز پیش که چند اتفاق ناخوشایند فوت برای آرادی ها رخ داد از مهندس قربانی پرسیدم مهندس جان چرا در مجالس غم و اندوه آرادی ها می روید اما در مجالس شادی شان مثل عروسی و تولد و اینها نمی روید؟
ایشان گفتند: در ایام شادی، آرادی ها شادند و ما همین که از دور آنها را می بینیم با شادی شان شادیم و خودشان بلدند شادی هایشان را چگونه جلو ببرند.
اما در ایام غم و اندوه است که می شکنند و ممکن است نتوانند خود را نگه دارند پس می رویم تا نگذاریم اندوه و غم از مسیر درست دورشان کند.
و البته دلیل دیگری هم آوردند که بامزه و خنده دار بود و خودشان هم با خنده گفتند به این مضمون که:
مجلس غم و اندوه در تمام نقاط ایران و برای تمام گروه ها اعم از مذهبی و غیرمذهبی یکسان است و هم ما و هم صاحب مجلس در آن معذب نیستیم اما در مجالس شادی، مردم به گونه های مختلفند و ممکن است گونه ای از مجالس به سلیقه و اعتقاد ما نباشد و هم ما معذب شویم و هم صاحب مجلس.
از اینرو مجالس غم و اندوه را می رویم و مجالس شادی را نمی رویم.
چون اگر بعضی از شادی ها که مطابق عقاید ماست برویم و بعضی که مطابق عقاید ما نیست نرویم دلخوری و ناراحتی بوجود می آید که آراد فلانی را دوست داشت و ما را دوست نداشت.
از اینرو همه شادی ها را نمی رویم تا برای کسی شبهه ای پیش نیاید.
من اینها را دیدم و شنیدم که عاشق آراد شدم وگرنه انسان ساده لوح و سطح پایینی نبودم که دلباخته هر کس و ناکسی شوم.
در بزرگترین شرکت های تجاری مرا روی دست می بردند اما آراد را که شناختم، ماندم و خاک پای همه شما آرادی ها شدم.
این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱