۱. میتینگ روز گذشته استاد تالیا گنج بزرگ اقتصاد
چه خوب شد که استاد تالیای بزرگوارمان میتینگ دیشب را برای سیستم سازی بنگاه های تجاری برای ما آرادی ها برگزار نمودند.
خودم دو بار به صورت کامل این فیلم را از ابتدای صبح که خبرش بر روی سایت آمد تماشا کردم و خدا می داند که بعضی قسمت هایش را چند بار توقف زدم و دوباره، سه باره گوش کردم تا به صورت کامل مفهوم و منظور استاد تالیا را دریابم.
چند لحظه پیش هم که نگاه کردم این فیلم در منوی سایت صفحه
بنگاه های تجاری قرار گرفته است.
به همه شما عزیزان و بزرگواران توصیه می کنیم این فیلم را حداقل دو یا سه بار نگاه کنید.
با علم حداقل ۳۰ ساله م در بحث مدیریت استراتژیک تجاری می گویم که این فیلم یک گنج و شاهکار در نظام اقتصادی تجاری جهانیست.
غصه می خورم برای کسانی که اگر جایی دو تا ظرف برنج نذری بدهند ساعت ها در صف می ایستند اما درباره این اطلاعات نفیس و گرانبها کوتاهی می کنند.
از این پس می توانم بهتر درباره نحوه تقسیم سودها و چگونگی بنگاه داری برای شما عزیزان بنویسم تا خدای نکرده محل گمراهی شما بزرگواران نشوم.
۲. نه به آن شوری شور نه به این بی نمکی
اکثر آرادی ها فهمی بسیار منطقی و معقول نسبت به این سخنان داشتند که در کامنت ها اشاره کرده بودند که واقعا این سطح از درک و فهم به هیچ وجه در کف جامعه دیده نمی شود و خوشحالیم که رشد عقلی بالایی را در جمع خودمان شاهدیم.
اما اندک مواردی هم در کامنت ها دیده می شد که آدمی را به یاد این ضرب المثل می انداخت:
نه به آن شوری شور نه به این بی نمکی.
برخی چنان خوشحالی پس از گل کرده بودند که انگار گلستان شده است در حالیکه ریاست قوه بعد از بیان موضوعی که درباره حمایت از تاجران باید انجام شود خودشان فرمودند که در حال حاضر ساز و کاری نمی بینم و ضمنا هیچ پیشنهادی هم مطرح نکردند که به عنوان ساز و کار باشد بلکه اشاره داشتند قاضیان بر روی این موضوع فکر کنند تا به ساز و کاری برسند.
پس خوشحالی کردن زیاد به گونه ای که انسان گمان کند کار به پایان رسیده و سرانجام خوشش را شاهدیم بی معناست.
از سوی دیگر عده اندکی بودند که هیچ خوشحالی در درونشان شکل نگرفت و ننوشتند که اینها همه حرف است و هیچ تاثیری بر حال کشور ندارد.
این هم تفسیر درستی از موضوع نیست.
اولا به یک سوال جواب دهیم.
اینهمه سال که گذشت شما تاکنون دیدید یا شنیدید که در حمایت از تاجران سخنی اینگونه در چنین سطحی مطرح شود؟
پس همینکه در امسال که در آراد هم تقارن پیوند مسئولین و مردم و آشتی بین آنها مطرح گردیده است باید شاکر باشیم.
الحق و الانصاف باید زحمات و روشنگری های استاد وحید که در بین مسئولین سطح بالای نظام صورت می گیرد را ارج بنهیم و با دعای خیر برای این بزرگمرد از خداوند بخواهیم که این سطح درک و معرفت را در مسئولین ما افزایش دهد تا شاهد اتفاقات عملیاتی و اجرایی بیشتری در ترویج تجارت بین مردم باشیم.
یقینا فعالیت های رسانه ای تک تک ما آرادی ها در شبکه های اجتماعی مان برای رسیدن ارزش تجارت برای رشد اقتصادی ایران تاثیر بسزایی در این جو فرهنگی کشور دارد و نمی توان از کنار آن به صورت سرسری عبور کرد.
از همین تریبون از همه شما عزیزانی که در انتشار فرهنگ تجارت در شبکه های اجتماعی خود ما را یاری می نمایید سپاسگزاری می نمایم.
۳. نکته ای خاص برای آرادی ها
فارغ از اینکه قوه قضاییه برای تاجران طرح حمایتی ویژه ای بگذارد یا نگذارد ما آرادی ها باید از این فرصت هم برای افزایش یقین خودمان و هم برای دعوت بیشتر مردم به تجارت استفاده کنیم.
سوال اینجاست:
چرا رئیس محترم قضا نفرمود باید از بورسی ها حمایت شود تا یک روز در زندان نمانند؟
چرا نفرمود باید از رمز ارزی ها حمایت شود تا زندانی نشوند؟
چرا نفرمود باید بانکی ها مورد حمایت قرار گیرند تا به زندان نیفتند؟
چرا نفرمود شرکت های سرمایه گذاری را ساز و کاری بدهید تا به زندان نیفتند؟
چرا کارگران، چرا کارمندان، چرا فلان صنف صحبتی از آنان به میان نیامد؟
و در بین همه گروه های شغلی از مردم تاجران باید حمایت ویژه شوند تا به زندان نیفتند؟
چون هر انسان عاقل و خیرخواهی می داند که زندانی شدن هر چند برای هر انسان سطح پایینی هم سخت و دشوار است اما زندانی شدن یا نشدن بقیه شغل ها تاثیری بر اقتصاد کشور و مردم ندارد.
فقط تاجران هستند که اگر زندانی شوند اثرش در اقتصاد یک کشور حس خواهد شد.
از اینروست که رئیس محترم قضا می فرماید تاجر اگر چه مستحق زندان رفتن است به جهت بدهی که دارد اما به جهت مصلحت اقتصاد کشور این فرد را زندانی نکنیم تا ضربه اقتصادی بیشتری به ایران وارد نشود.
اگر همین موضوع را یک تاجر آرادی درک کند آن وقت می فهمد کجای تاریخ ایستاده است.
اگر همین فیلم را بتوانیم به طرفداران نظام نشان دهیم شاید درک کنند تجارت در منظر بزرگان انقلاب از چه مقام والایی برخوردار است و لااقل آنها به تجارت بیایند.
ما برای اصلاح اقتصاد ایران تنها به ۱۰ درصد از مردم نیاز داریم نه بیشتر.
و این ۱۰ درصد را می توانیم در عاشقان به دین رسول الله و جمهوری اسلامی ایران پیدا کنیم.
پس فرصت ها را غنیمت بشماریم که مانند ابر می گذرند.
۴. مردم پول به سرمایه گذاری راحت می دهند به تجارت نه.
دقیقا درست فرمودید جناب آقای اسلام کحالی.
شما را از دیرباز در کامنت ها می بینم و خوشحالم که روز به روز پیشرفت تجاری تان را می شنویم.
می دانید چرا این اتفاق که فرمودید می افتد؟
چون سرمایه گذاری و ربا راه شیطان است و تجارت راه خدا.
از اینروست که چون اکثر مردم در راه شیطان پرسرعت و در راه خدا کم سرعتند به سرمایه گذاری ها که می رسند به راحتی پول هایشان را می دهند و جالب است که اینهمه سال که پولشان را بالا کشیده اند نمی بینی گروهی از آنان به صورت مستمر و دائم شروع به بدگویی از آنان نماید.
اما درباره تجارت به سختی پول می دهند و می بینیم گروهی را که سال های سال از تجارت و آراد بدگویی می کنند و دست بردار هم نیستند.
در حالیکه همین ها صد جای دیگر کلاهشان را برداشتند و خیلی آسان از کنارش گذشتند اما درباره تجارت و بدگویی از آن رسالتی عظیم بر دوش خویش حس می کنند که باید مردم را به خیال خامشان آگاه نمایند.
اینست که شیطان یارانش را در تبلیغ سرمایه گذاری و کوبیدن تجارت بسیج کرده است.
ای کاش ما آرادی ها در تبلیغ تجارت و کوبیدن سرمایه گذاری و ربا اینگونه بسیج شویم.
آنگاه خداوند بین ما و آنان حکم خواهد کرد که کدامیک پیروز نهایی باشیم.
ما که طرفدار تجارت سنت پیامبریم یا آنان که طرفدار ربا که جنگ با خدا و رسولش می باشد هستند؟
و یقینا لشکر خدا پیروز است.
۵. حرف حقی که شل زده شود.
دقیقا همین است که فرمودید جناب سخاوتی.
حرف حق را اگر شل بگوییم در مردم تاثیری نمی گذارد.
خداوند هم انسان ها را آفریده به آنها وعده بهشت و جهنم داده است.
خود بهشت و جهنم را که نداده است.
ابتدا وعده اش را داده تا آنکس که بشنود و بفهمد و باور کند و به کار بندد به بهشت رود و با سایرین آن کند که خودش می داند.
ما و شما اگر بر تجارت وعده های محکم ندهیم مردم وارد تجارت نمی شوند.
و چه وعده ای از وعده رسول خدا راست تر که فرمود: روزی بر ده قسم است که نه قسم آن در تجارت است.
پس وعده ما در تجارت همان وعده پیامبر خداست.
حال اگر این فرد این وعده را شنید و سپس فهمید و آنگاه باور کرد و صدش را گذاشت و عمل کرد ثروتمند هم می شود اگر هر جا کوتاهی کرد به نتیجه نمی رسد و هیچ ایرادی هم بر شما که به او وعده داده اید نیست.
وعده شما راست و صادق بوده است اما این فرد کوتاهی کرده و خود را از نتیجه شیرین وعده محروم نموده است.
فقط دقت نمایید که بنگاه ها به مردم نگویند شما را پولدار می کنیم.
پولدار می کنیم را که می شنوند دست به سیاه و سفید نمی زنند و بعد از چند ما می گویند چرا پولدارمان نکردی؟
به مردم بگویید شما را تاجر می کنیم.
اینگونه می فهمد که باید هر روز با شما به عنوان بنگاه دار درگیر باشد و کار کند تا تاجرش کنید.
۶. کمیسیون برندسازی را جدی بگیرید.
کمیسیون برندسازی شورا را که جدی بگیرید همه مشکلات لید و سیگنال و مشتری تان حل می شود.
جناب آقای فرشید یوسف پور دبیر کل کمیسیون برندسازی طرحی را در هفته های پیشین به شورا برد و تصویب هم شد.
این طرح بسیار جالب و شنیدنیست.
طرح می گوید هر تاجری ابتدا متناسب با پروموشنی که دارد خدمات برندسازی اش را ارائه می کنیم.
اگر مشکل لید و سینگالش حل شد که خدا را شکر.
اگر حل نشد به ما اطلاع بدهد.
مدیران بنگاه ها هم تمام اعضایشان را بررسی کنند که اگر حل نشده اطلاع بدهند.
بعد از این اطلاع رسانی بررسی می کنیم که شاید در ارائه خدمات مشکلی از سوی کارمندان آراد باشد.
اگر مشکل از کارمندان بوده باشد مشکل را برطرف می کنیم.
اگر مشکل از سمت تاجر باشد راهنمایی اش می کنیم که این مشکلاتت را برطرف کن مثلا عکس پروفایل برای تجارتخانه ندادی یا در میتینگ پرزنتت این مشکلات را داری که برند نمی شوی و ...
اگر با حل مشکلات از دو طرف حل شد که باز خدا را شکر.
اگر حل نشد یعنی پروموشن کنونی آن سطح از برندسازی که این شخص می خواهد را به او نرسانده است.
از شخص می پرسیم که بین این دو راه کدام را انتخاب می کنی؟
یا پروموشنت را افزایش بده یا آموزش رایگان برندسازی می گذاریم و خودت به آموزش های برندسازی عمل کن تا برندتر شوی.
اگر گفت پروموشن به کمیسیون پروموشن ارجاع داده می شود.
اگر گفت رایگان می خواهم برندسازی کنم تمام آموزش های برندسازی را می بیند.
سئو هم جز یکی از همین آموزش هاست که باید ببیند و رشد پیدا کند.
در صورتی که آموزش دیده ها به آموزش ها عمل نکردند به کمیسیون اطلاعات ارجاع داده می شود تا این افراد را پیگیری کنند تا آموزش ها را جدی بگیرند.
رونوشتی از گزارش این افراد به کمیته بحران کمیسیون مدیریت هم داده می شود چون این افراد که نه پولی برای پروموشن می دهند و نه خودشان برای برندسازی شان زحمت می کشند بحران سازهای آینده برای زندگی های خودشان هستند.
توصیه می کنیم تمام بنگاه ها با کمیسیون برندسازی ارتباط عمیقی برقرار نمایند.
راه ارتباطی عزیزان در منوی سایت گزینه تماس با ما آمده است.
۷. اگر اینگونه است پس چرا؟
اگر اینگونه است که نوشتید پس ما چرا سال های سال در اینستاگرام می گردیم و نتیجه ای نمی بینیم دلسرد نمی شویم؟
چرا سال ها مدرسه و دانشگاه رفتیم و نسل به نسل سوختیم دلسرد نشدیم؟
چرا اینهمه سال پای فیلم و سریال عمر دادیم و چیزی گیرمان نیامد دلسرد نشدیم؟
چرا سی سال کارمندی کردیم و به جایی نرسیدیم دلسرد نشدیم؟
نه عزیزم اینگونه نیست که نوشتید.
ما در راه خدا و راه درست که قرار می گیریم شیطان زود دلسردمان می کند.
در راه های غلط سال های سال می تازیم و دلسرد هم نمی شویم.
خسته هم نمی شویم.
ناامید هم نمی شویم.
اگر مردم ایران از کارگری و کارمندی دلسرد و خسته و ناامید شده اند پس چرا وقتی بنگاه های تجاری درباره تجارت با آنها صحبت می کنند اندکی از آنها را می بینیم که میل نشان می دهند و اکثرشان به شغل های پیشین خود می چسبند آنگونه که نوزاد به سینه مادرش می چسبد.
۸. حرف حق و کوتاه
دقیقا همینطور است که نوشتید خانم ساقی.
به فرموده امام علی علیه السلام کسی که بخواهد کاری کند راهش را پیدا می کند و کسی که نخواهد بهانه اش را.
من در ناموفق ها دیدم برای پیدا کردن یک فیلترشکن خوب برای یافتن راهی که به اینستاگرامشان وصل شوند چه تلاشی می کنند.
اما برای یافتن راهی برای فروش در تجارت حتی یک پادکست گوش نمی دهند.
آنها که راه خوبی را انتخاب نکردند.
کاش تازه وارد ما به حرف امثال اینها سرد نشود و به راه تاریک آنها نرود.
۹. این دردها خردمندان را آب می کند.
کریم جوانبخت برای من نمونه ای از یک تاجر بامرام و جوانمرد است.
انصافا که فامیلی ات را برازنده شخصیتت دیدم.
دقیقا همانگونه است که وصف کردی.
اما نباید با این فکت ها ناامید شویم.
چون ما به همه مردم ایران برای نجات کشور نیاز نداریم.
تنها ده درصد یاری مان کنند کفایت می کند.
و این ده درصد را در ایران داریم و بیشترش را هم داریم.
پس با تلاش و مجاهدت خود را به مردم ایران عرضه می داریم و یقین داریم که خردمندان و بااراده هایشان به ما می پیوندند همانگونه که شما پیوستی.
اگر کسی چشمی بینا داشته باشد تصدیق می کند جمع شدن اینهمه انسان دوست داشتنی که هر یک از نقطه ای از ایران مان به یکدیگر گره خورده اند چیزی شبیه به معجزه است.
۱۰. مقاله ای قبل از میتینگ استاد !!!
رضا سالاری تاجریست که چند سالی می شود که کارخانه دار هم شده است و اکنون نزدیک به ۲۰ نفر در کارخانه اش مشغول به فعالیتند.
از تاجران نیک آراد است که از نقطه صفر شروع کرده و امروز به اینجا رسیده است.
از هم استانی های عزیزم و اهل کاشمر.
ادعا می کند پیش از ما در آراد بوده است و انصافا راست هم می گوید و با همین ادعایش ما را بیچاره کرده است. 😂
داش رضا من این مطلب محاسبات ریاضی بنگاه ها را قبل از میتینگ استاد تالیا نوشتم و ان شاءالله از این پس آسانتر و روانتر توضیح می دهم که شبیه محاسبات فیثاغورس به نظر نیاید.
۱۱. ناموفق ها و منطق های شبیه به هم
این کامنت از انتهای مطلبی بود که در آن چندین فیلم قرار داشت که فقط یکی از این فیلم ها انگلیسی بود و زیرنویس فارسی داشت.
داریوش زراعتی از ناموفق های آراد است.
اولین نقطه اشتراک ناموفق ها اینست که اگر هزار کلمه و حرف به آنان عرضه شود ۹۹۹ تای آن که درست است و نمی توانند بر آن ایرادی بگیرند را نمی بینند و بر روی همان یک کلمه که می توانند نظر منفی بدهند زوم می کنند.
مانند داریوش عزیزمان که زیر بغل مار را چسبیده و از اصل خارج شده است.
ما تعداد زیادی نماینده خارجی داریم که باید به آنها نیز آموزش دهیم.
از اینرو به جهت آنکه آنها حس بدی نگیرند که همیشه باید زیرنویس انگلیسی را ببینند همکاران ما در رسانه زحمت می کشند و فیلم هایی را به زبان های انگلیسی، عربی، ترکی و ... می گیرند و زیرنویس فارسی شان را به ما نشان می دهند.
به جای اینکه حامی فرهنگ و ادب فارسی باشی تجارتت را محکم بگیر تا با پول در آوردنت به عزت ایران و ایرانی کمک کرده باشی.
ما هر چه ژست فارسی دوستی دیدیم همه تاجر ناموفق در آمدند.
عزت ایران را رها کرده اند و به غلط های املایی و نگارشی زبان فارسی عشق می ورزند.
اگر واقعا عاشق ایران و زبان فارسی هستی تجارتت را محکم کن که فارسی زبان ها کمتر از این کشور کوچ کنند و برای انگلیس زبان ها به نوکری و پاک کردن دستشویی هایشان مشغول نشوند.
۱۲. با سنت های خدا شوخی نکنید.
عزیزان دل همینجوری تجارت در انزوا هست.
از هر صد نفر کمتر از سه نفر به تجارت لبیک می گویند.
حالا یک بزرگواری پیدا شده و فیلم می سازد تا مردم را به تجارت بیاورد به شوخی تضعیفش می کنید؟
بماند که اکثر این شوخی هایتان جدیست و از زیاد شدن تاجران در ایران نگرانید.
چرا با بورسی ها که مردم را بیچاره کردند شوخی نمی کنید؟
با بازیگران و اهالی رسانه شوخی کنید و آنان را به شوخی تضعیف کنید.
باید دعوت به تجارت را به شوخی تضعیف کنید؟
با سنت های خدا شوخی نکنید که در نظر شما سبک و در نظر خدا عظیم است.
منم به شوخی می گویم بگذار جناب تحویلدار همه را تاجر کند و تو برو به شغل لنت ترمزی مشغول شو تا لنت ترمز ماشین های تاجران را تعویض کنی. 🤣
۱۳. شاهد از غیب رسید.
باید بر این مصیبت عظما خون گریست.
آیا امام علی علیه السلام در وصیت نامه اش نفرمود ای مسلمانان مبادا دیگران بر شما در سنت پیامبرتان سبقت بگیرند؟
مگر تجارت سنت پیامبر ما نیست؟
مگر خدیجه همسر رسول خدا بزرگ تاجر زمان خویش نبود؟
حال ما را چه شده که حتی تجارت را به عنوان ۵۰ شغل اولی که به ذهنمان می آید نمی آوریم.
خدایا تو را شکر می گوییم که در عصر و زمانه ای که اکثر مردم از سنت پیامبرت رویگردان شده اند ما به آن سفت و محکم چسبیده ایم.
پس بر ما منت گذار و توفیقمان ده تا دیگران را هم به خودمان ملحق کنیم تا سختی های این جهاد بر ما آسانتر شود.
۱۴. بزرگترین مشکل امروز دوستداران امام زمان چیست؟
چه روایت ارزشمندی را یادآور شدید خانم یوسفی گرانقدر.
که امام عسکری علیه السلام می فرمایند:
" عالمان از شیعیان ما که در هدایت و رفع مشکلات دوستان ما می کوشند فردای قیامت در حالی وارد محشر می شوند که تاج کرامت بر سر نهاده و نورش همه جا را روشنایی می بخشد به طوریکه تمام اهل محشر از آن نور بهره مند می شوند. "
واقعا بزرگترین مشکل امروز دوستان و علاقه مندان امامان چیست؟
آیا غیر از اینست که فقر بزرگترین مشکل مردم ماست؟
بزرگترین عاملی که مردم ما را از هدایت به سمت گمراهی برده و گناهان زیادی را در کشور به وجود آورده چیست؟
آیا غیر از فقر است؟
پس عالمانی از شیعیان که مردم را از فقر دور کنند مصداقی هستند بر آنچه امام معصوم بر آن وعده داده است.
خوشا بحال مدیران ارشد ما و همه ما آرادی ها مخصوصا بنگاه های تجاری که در نقش عالمانی هستند تا مردم را از گمراهی فقر به هدایت ثروت راهنمایی می کنند.
ان شاءالله فردای قیامت تحقق همه این وعده ها را خواهیم دید.