این متن از متن هاییست که باورش برای عموم بسیار دشوار و پذیرشش سنگین است اما به جهت محبتی که به آرادی ها داریم بیان می کنیم امید که مورد پذیرش خدای سبحان واقع شود تا در زندگی انسان های نیک گشایشی حاصل نماید.
علم ریاضی می گوید زمانی که انسان پولی را خرج می کند از پول های داشته اش کم می شود اما خداوند این را نمی گوید.
خداوند می فرماید: سوره بقره آیه ۲۶۱
مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ ۗ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ ۗ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
مثل کسانی که انفاق می کنند اموالشان را در راه خدا مانند مثل دانه ایست که می روید و هفت خوشه می دهد که در هر خوشه ای صد دانه است و خداوند اضافه می کند بر این برای هر کس که بخواهد و خداوند وسعت دهنده داناست./
در واقع خداوند می گوید اگر مالت را در راه خدا ببخشی یک دانه ات را هفتصد دانه می گرداند و این حداقل ماجراست و خدا برای کسانی که بخواهد اضافه بر این هفتصد هم می دهد و در انتها اشاره می کند به اینکه خداوند وسعت دهنده است و دانا.
می داند چه کسی در راه او انفاق کرده و چه کسی در راه غیر او.پس معلوم می گردد هر خرج کردنی بی پول شدن و کم پول شدن نیست.انفاق کردن در نزد لغت شناسان به معنای پر کردن شکاف است.تمام مخلوقات غیر از خدا و کسانی که خدا اراده کرده تا در آنها شکافی نباشد در زندگی های خود دارای شکاف و مشکل هستند.اگر تو شکافی را پر کنی و مشکلی را برطرف سازی یعنی انفاق کردی.خداوند که شکافی ندارد پس اینکه می فرماید انفاق می کنند در راه خدا منظور چیست؟
رسول خدا فرمود: منظور آنست که گره از کار ایمان آورده ای به خدا بگشایی یا با مالت سنتی از سنت های خدا را ترویج دهی.
- بیشتر بخوانید: کسب درآمد دلاری
حال سوال اینست که آیا شیطان هم گره و شکاف دارد؟یقینا دارد چرا که مخلوق است و خداوند او را بی نیاز نساخته پس شکاف و گره دارد.حال اگر تو با مال خود گره و شکافی از شیطان و یاران شیطان بگشایی باز هم انفاق کرده ای اما نه انفاق فی سبیل الله بلکه انفاق فی سبیل الشیطان.
آیا طغیانگران و ظالمان و ستمگران هم شکاف و گره ندارند؟بله آنها هم دارند.
اگر تو با مالت شکاف و گره آنها را بگشایی باز هم انفاق کرده ای اما انفاق فی سبیل الطاغوت نه انفاق فی سبیل الله.
خیلی از مردم می گویند ما بارها پولمان را انفاق کرده ایم و پیش آمده که در برخی واقع چندین برابر شده و در خیلی از مواقع نیز اصلا کمتر شده و بیشتر نگشته است.
از اینرو به این کلام خدا بی اعتماد می شوند و خداوند را از راستگویی خارج می سازند.سبحان الله از آنچه بر او دروغ می بندند.
او پروردگاریست که خالق راستگوییست پس چه کسی از او راستگوتر است؟و خداییست که هیچگاه خلف وعده نمی کند.
او در کتابش وعده فرموده که اگر کسی در راه خدا مالش را انفاق کند هفتصد برابر می کند و برای گروهی بیشتر از اینها هم می کند.
این وعده راست خداست و کسانی که این وعده را با انفاقشان ندیدند معلوم می گردد که انفاقشان در راه خدا نبوده است و در راه دیگری بوده و به غلط پنداشته اند که در راه خدا بوده است و یا آنکه در راه خدا انفاق کردند اما بعد از آن با منت گذاشتن و اذیت کردن آن انفاق را باطل نمودند آنجا که خداوند در این باره فرمود: سوره بقره آیه ۲۶۴
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذَىٰ کَالَّذِی یُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ
ای کسانی که ایمان آورده اید باطل نسازید صدقاتتان را با منت گذاشتن و اذیت کردن مانند آن کسی که مالش را انفاق می کرد تا به مردم نشان دهد و به خدا و روز دیگر ایمان نیاورده بود./
پس ما کافیست دو کار انجام دهیم تا با خرج کردن مالمان پولدارتر شویم.اول اینکه بدانیم سبیل الله یعنی چه.یعنی باید راه خدا را درست بشناسیم.
ابوبصیر می گوید از مولایم امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: ای ابابصیر بدان که راه های شیطان گوناگون و پر پیچ و خم و مشقت آور است و راه خدا یکتا و مستقیم و آسان.
خدا شما را رحمت کند که در زمانی که مردم اهل بیت پیامبرشان را رها کردند و در پی دیگران رفتند شما ما را رها نساختید و دست از محبت ما نکشیدید و در راه ما دچار اذیت ها و تنهایی ها گشتید.
خداوند به خاطر سختی و مشقتی که به خاطر دوستی ما متحمل شدید از گناهان جوانانتان گذشته و از پیرانتان حیا می کند از آنکه بخواهد در روز محاسبه بر آنان سخت گیرد./
پس باید دانست که راه های زیادی وجود دارد که خود را به عنوان راه خدا معرفی می کنند و تو گمان می کنی که این پول که خرج کردی در راه خداست اما می بینی که ای دل غافل به دلیل جهل و نشناختن راه خدا، آن انفاق در راه شیطان بوده و نه تنها بر مالت نیفزوده بلکه تقدیر خدا را بر ضد تو به جریان انداخته است.
این شرط اول است بر ثروتمند شدن از طریق خرج کردن.
و شرط دومش آنست که چون راه خدا را شناختی قلبت آن قدر بزرگ باشد تا بتوانی از آن پول بگذری و ایمانت آنقدر محکم باشد که به وعده خدا اعتماد کنی.
عنوان بصری روایتی طولانی دارد از امام صادق علیه السلام که در بخشی از آن روایت آمده که امام صادق علیه السلام فرمودند: بنده اگر خود را مالک اموالش نداند و پروردگارش را مالک بداند انفاق کردن مالش برای او آسان می گردد./
یعنی اگر این اموال که در دست توست خود را مالک آنها ندانی و خداوند را مالک بدانی آسان می توانی مال خدا را به بنده دیگری از خدا بدهی یا در راه خدا خرج کنی اما چون خود را مالک مال بدانی دل کندن از آن برایت سخت می شود و اگر بعد از مشقت زیاد در فهم راه خدا و راه شیطان به تشخیص درستی هم برسی قلبت اجازه خرج کردن به تو نمی دهد.
از شما سوالی می پرسیم که دوست داریم با کمی فکر به آن جواب دهید.
چه رابطه ای بین مال و قلب می بینید؟
یعنی چقدر پولدار شدن با قلب مرتبط است؟
خوش قلبی تا چه میزان می تواند در ثروتمند بودن موثر باشد؟
خداوند در کتابش آیه ای دارد که رابطه مال و فرزندان را با قلب مرتبط می کند آنجا که می فرماید: سوره شعرا آیه ۸۸ و ۸۹
یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ
إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ
روزی که نه نفع می دهد مالی و نه فرزندانی مگر برای کسی که به نزد خدا با قلبی سالم بیاید./
سوال اولی که پیش می آید اینست که منظور از روزی، کدام روز است؟در ترجمه ها می خوانیم که روز قیامت است.فرض کنیم که منظور روز قیامت باشد و روز دیگری منظور خدا نباشد.
از آنها سوال می کنیم که جوابی که انسان در روز قیامت می گیرد از نتیجه کدام روزهاست؟
فرض کنیم معلمی امتحانی گرفته در روز اول ماه و در ساعت ۱۰ صبح و پاسخ سوالات بچه ها را فردای آن روز بعد از امتحان بدهد و ده روز بعد نتیجه امتحانی را به دانش آموزان اعلام کند.
پس ما سه زمان داشتیم.
یک زمان امتحان.
دوم زمان فهمیدن جواب های درست و غلط.
سوم زمان اعلام نتیجه.
و خیلی وقت ها پیش می آید که دانش آموزان بعد از زمان دوم یعنی زمان فهمیدن جواب ها می فهمند که نمره شان چند شده اما باز هم منتظر اعلام نتیجه می مانند چرا که با خود می گویند ممکن است معلم به خاطر مودب بودنم در کلاس به من ارفاق کند و غلط هایم را ندیده بگیرد و نمره بهتری به من بدهد.
و در زمان سوم که اعلام نتیجه است اگر نمره بهتری گرفت از آنچه گمان می کرده نمره اوست، سکوت می کند و از معلم تشکر می نماید و اما اگر از آنچه گمان می کرد بشود کمتر شود زبان به اعتراض می گشاید.
در حقیقت داستان معلم و دانش آموز برگرفته از داستان خداوند و مخلوقات است.
ما زمانی در دنیا زندگی می کنیم و این همان زمان اول است که زمان امتحان است.و سپس می میریم.زمانی که می میریم می فهمیم کجاها را درست عمل کردیم و کجاها را غلط.
این زمان را برزخ می گویند و مدتش برای همه یکسان نیست و کسی زودتر می فهمد درست و غلطش را و کسی دیرتر می فهمد.
و چون برزخ تمام شد و همه فهمیدند که کدام کارهایشان درست است و کدام غلط و حال منتظر اعلام نتیجه می شوند که همان روز قیامت است.
- بیشتر بخوانید: تجارتخانه
روز قیامت روز اعلام نتیجه و بررسی اعتراض شاکیان و محاسبه دقیق نمره مخلوقات است.
اگر نتیجه ای که گرفتند بهتر باشد از آنچه پیشتر خودشان حساب کرده باشند خوشحال می شوند و خدا را شکر می کنند و ادامه می دهند.
اگر نتیجه ای که گرفتند بدتر باشد از آنچه خودشان حساب کرده باشند معترض می شوند.
اما خداوند می فرماید روز قیامت کسی را نمی بینی که اعتراضی داشته باشد و هر کسی خودش برای محاسبه اعمال خودش کافیست: سوره اسرا آیه ۱۴
اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَىٰ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا
کتاب اعمالت را بخوان.
خودت امروز برای حساب اعمالی که علیه خودت انجام دادی کافی هستی./
پس قیامت تنها انسان نتیجه اعمالی که در دنیا انجام داده می بیند.
حال اگر منظور از روزی که مال و فرزند نفعی ندارد مگر کسی که با قلب سالمی خدا را ملاقات کرده فقط قیامت باشد و روز دیگری منظور نباشد همین روز قیامت وابسته به همه ی روزهاییست که ما در دنیا زندگی کردیم و نتیجه ی قیامت ثمره ی اعمال ما در دنیاست.
یعنی اگر در قیامت مال و فرزند نفعی ندارد مگر برای کسی که قلب سالمی آورده پس معلوم می شود که در دنیا هم نفع ندارد مال و فرزند مگر برای کسی که قلب سالمی داشته باشد چرا که دنیا مزرعه آخرت است و آخرت چیزی جدای از نتیجه اعمال دنیایی ما نیست.
وقتی خداوند می فرماید مگر برای کسی که قلب سالمی داشته باشد یعنی اگر قلب سالم نداری مال و فرزندت به کار نمی آید و سودمند نیست.
پس رابطه مال با قلب یک رابطه به هم پیوسته و تنگاتنگ است.
یک رابطه صد در صدیست نه یک رابطه ده یا بیست یا حتی نود درصدی.
ما در متون پیشتر درباره قلب سلیم سخن گفتیم و استدلال های آن را از قرآن و سنت پیامبر و عقل بیان کردیم و انتهای کلام آن شد که قلب سلیم یعنی قلبی که هر آنچه خداوند دوست دارد را دوست داشته باشد و از هر چه خداوند بیزار است بیزار باشد.
از این قسمت متن را لطفا دقیقتر بخوانید چرا که شما خودآگاه و ناخودآگاه در طول شبانه روز در حال انفاق کردنید بدون آنکه خیلی از آنها را بدانید.
مال برای چیست؟
بخشی از مال برای خرج کردن است و بخشی برای ذخیره کردن و همه مخلوقات نسبت به دارایی خود همینگونه اند و اختلافی در آن نیست حال ممکن است درصد خرج کردن و نگه داشتن در انسان ها با یکدیگر متفاوت باشد که این هم طبیعیست.
باید در هر دو حالت دارای قلب سلیم باشید تا این مالتان برایتان نفع داشته باشد در غیر اینصورت برایتان نفع ندارد.شما در طولروز و ماه خرج هایی انجام می دهید.پول برای خرید لوازم خانه می دهید.اگر مستاجر باشید پول اجاره خانه می دهید.پول برق و گاز و آب و تلفن و اینترنت می دهید.پول غذا می دهید.پول لباس می دهید.پول مالیات و بیمه و امثال اینها را می دهید.
ممکن است در رانندگی یا ساختمان سازی یا موارد دیگری که خلاف قانون عمل کردید جریمه شوید و پول جریمه بدهید.
و خیلی خرج های دیگری که می شناسید.
حالت قلبی تان در زمانی که این خرج ها را می کنید چگونه است؟
عده ای هستند که چون پول از جیبشان خارج شود ناراحت می شوند و برایشان فرقی نمی کند که برای چه موضوعی خارج شده است اما همگان اینطور نیستند.
می بینید که در برخی از خرج ها که می کنید خوشحالید و در بعضی از خرج ها که می کنید ناراحتید.
در بعضی از آنها قلبتان شاد می شود و در بعضی از آنها قلبتان به درد می آید.
اگر شادی و غم قلبتان در این خرج کردن ها با حق و باطلی که خدا مشخص نموده یکسان باشد یعنی قلبتان سالم است و همان خرج کردن هم برایتان نفع دارد.
امام باقر علیه السلام فرمود: اگر کسی مالی را که خداوند از خرج شدن آن مال در آن راه خشنود می شود خرج نماید آن مال از دستش خارج نشده و مجدد به همان اندازه یا بیشتر به او باز می گردد پس نباید احساس ناراحتی کند.
چگونه بنده احساس ناراحتی می کند در حالیکه با آن مالی که خالقش به او به امانت سپرده پروردگارش را خشنود نموده است؟
و اگر بنده مالی را در راهی خرج کند که خداوند از خرج شدن در آن راه ناخشنود شود لکن بنده مجبور باشد و گریزی از آن خرج کردن نباشد کافیست تا قلبش از این خرج کردن به درد آید و اندوهگین شود تا خداوند گناهی برایش ننویسد و اگر از آن خرج کردن ناراحت نباشد برایش گناه نوشته می شود و این است معنای کلام خدا که فرمود: سوره مائده آیه ۳
فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَهٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
پس هر کس به اضطرار در مخمصه ای گرفتار شود و مایل به گناه نباشد پس یقینا خداوند درگذرنده ی مهربان است./
حال کمی در مثال ها وارد می شویم.
در هر کشوری قوانینی هست و کارگزارانی که آن قوانین را اجرا می کنند.
اگر کسی هست که پایبند به حاکمان آن کشور است و آنها را دوست دارد هر چند از اینکه خلاف قانون کرده ناراحت است اما باید از پولی که بابت جریمه می پردازد خوشحال باشد.
یعنی اگر آمریکا زندگی می کنید و عاشق ترامپ هستید و روزی پلیس راهنمایی رانندگی آمریکا شما را جریمه کرد باید از اینکه خلاف قانونی که ترامپ آن را تایید کرده عمل کردید ناراحت شوید اما با تمام وجودتان خوشحال شوید از پولی که می پردازید چرا که پولی که شما بابت جریمه می پردازید باعث استحکام دولت ترامپ می شود و اگر در محبت ترامپ راستگویید نباید ناراحت شوید و اگر ناراحت می شوید پس معلوم می شود محبت تان به ترامپ قلبی نیست و چون با حکومت او خود را در سود می بینید از او طرفداری می کنید و زمانی که کارگزارنش شما را جریمه کنند خشمگین می گردید.
مثال دیگری را بررسی می کنیم.
شما زمانی که برای منزلتان خرید می کنید خوشحال می شوید یا ناراحت؟
اگر خوشحال می شوید دلیل خوشحالی تان چیست و اگر ناراحت می شوید دلیلش چیست؟
به طور مثال کسی هست که با خوشحالی اقدام به خریدن لوازمی برای منزل می کند که خدا راضی نیست آن لوازم در منزل باشد و آنها آلات شیطانند.
پس او قلب سالمی ندارد و این مالی که داشته و با آن برای خانه اش چنین لوازمی خریده برایش سودمند نبوده است.
و یا اگر مردی برای همسرش وسیله ای بخرد تا از رنج و زحمتش در خانه بکاهد و با این عمل خدا را خشنود سازد اما بعد از خریدن آن وسیله به جهت پولی که از جیبش خارج شده ناراحت گردد باز هم قلبی ناسالم دارد و باز هم این مالش برایش سودمند نبوده است.
شما زمانی که پول آب و برق و گاز و تلفن و اینترنت را می پردازید ناراحتید یا خوشحالید؟
اگر ناراحتید دلیل ناراحتی تان چیست و اگر خوشحالید چرا خوشحالید؟
اگر خداوند با پرداخت این پول ها ناراحت باشد باید دید دلیل خدا از این ناراحتی چیست و اگر دلیل تو با خدا همسو باشد پس قلبی صاف داری.
و اگر خداوند با پرداخت این پول ها خوشحال می شود باید دید دلیل خدا بر این خوشحالی چیست و اگر دلیل تو با خدا همسو باشد مالی که بابت پول آب و برق و گاز و تلفن و اینترنت می پردازی به همان میزان یا بیشتر به تو باز خواهد گشت.
و بخش دیگری از پول هست که آن را اندوخته می کنی و نگه می داری.
برای چه آنها را نگه داشتی و ذخیره کردی؟
اگر نیتت در این ذخیره کردن خدا را خشنود سازد پس آن مال که برای خودت اندوختی برای تو نفع خواهد داشت و اگر آن نیتت با خدا همسو نباشد پس مالی که برای خودت اندوختی برایت مفید نخواهد بود.
پروردگارا تو را شاکریم به جهت آنکه اموالمان را به قلبمان مربوط کردی و با این تقدیرت جبر دیگران را از ما برداشتی چرا که هر عضوی از اعضای بدن انسان به اجبار دیگران دچار تغییر می شود جز قلب که اراده آن به دست خود انسان است و در بدترین اجبارها که بر سایر اعضا و شرایط انسان پیش می آید مجبور نمی گردد.
به طور مثال ممکن است دختری را به اجبار به عقد پسری در آورند اما نمی توانند او را مجبور کنند که عاشق آن پسر باشد چرا که عاشق شدن کار قلب است و قلب هیچگاه مجبور نمی شود.
پروردگارا تو را به جهت زیبایی تقدیراتت می ستاییم و این ستایش را حق تو می دانیم و تو برتری از هر ستایشی که در حقت شده پس بر محمد و اهل بیتش درود بفرست و راه خودت را به ما بشناسان و توفیقمان ده که در راه تو وارد شویم و از هر راهی غیر راه تو دور گردیم.