هر کسی که کار اقتصادی می کند و تجارتی در دست دارد اگر از چهار عامل دور بماند بعید است که دچار شکست یا ورشکستی شود. این چهار دلیل بیش از ۹۰ درصد ورشکست شده ها را ورشکست کرده و بیش از ۹۰ درصد زندان افتاده را به زندان انداخته و بیش از ۹۰ درصد فراری ها را فراری کرده است. شما سعی کنید از این چهار مورد به شدت دوری کنید.
هیچگاه در معاملات شتاب و عجله نکنید.
اولین دلیل شکست تاجران عجله و شتاب است. ممکن است این عجله از سمت خود تاجر و یا از سمت خریدارش و یا از سمت تامین کننده اش باشد. هر زمان که چنین حالتی را دیدید ترمز خود را بکشید. حتی توصیه می کنیم در آن معامله وارد نشوید. به طور مثال مشتری زنگ زد که من تا آخر امروز جنس را می خواهم اگر دارید به من بدهید بگویید نداریم. تامین کننده زنگ زد که اگر تا فردا خریدی به تو می فروشم بگویید نمی خواهم. اگر خودتان هم به شتاب افتادید خود را مهار کنید. هر زمان در خودتان و یا در معامله هایتان شتابزدگی و عجله را حس کردید سریعا خود را از کار و اقتصاد و تجارت دور کنید و به امور دیگری بپردازید. مثلا با خانواده به گردش بروید و یا ورزش کنید و یا در امور دیگری غیر از اقتصاد وارد شوید تا حس عجله ای که در درونتان نشسته و یا نشانده اند از بین برود.
به شدت از طمع کردن دور باشید.
اکثر معاملاتی که مشکوک است و کلاهبرداران آن را طراحی می کنند یک خاصیت مهم دارد و آن اینست که احساس سود زیاد در آن معامله را به شما میدهد. محاسبه عدد بالایی از سود در یک معامله مثل یک خوره تمام وجودتان را می خورد و همین حس طمعی که در جانتان می افتد باعث می شود عقلتان درست کار نکند و ملاحظاتی که همیشه در اقتصاد داشتید فراموش کنید. حتی زیاد پیش می آید که می فهمید فلان بخش این معامله مشکوک و بودار است اما سود بالایش فریبتان داده و موجب می شود آن بخش مشکوک را نادیده بگیرید. و زیاد پیش می آید که حتی با دیگران مشورت هم نمی کنید تا مبادا آن ها رایتان را بزنند و شما را از آن سود زیاد محروم کنند. بدانید طمع که در جانتان شکل گرفت کلاهبردار به نیتی که درباره شما داشته رسیده است. به هیچ وجه در چنین معاملاتی وارد نشوید. سود نکردن برای شما بهتر است از عمری ورشکست بودن و زندانی و فراری شدن. اگر طمع نکنید امروز که سود نکنید فردا سود خواهید کرد. اما یک بار طمع کافیست تا معامله ای کنید مشکوک و در انتهایش جز ضرر هنگفت برایتان نماند. کسی که شما را به هزار تومان به طمع می اندازد نقشه ای ده هزار تومانی برای شما کشیده است.
از اعتماد کردن به غیر از امتحان شده ها بپرهیزید.
بسیاری از شکست خورده ها از اعتماد کردن به کسانی که محلی برای اعتماد نداشتند شکست خوردند. در این دنیا هیچ کسی قابل اعتماد نیست مگر کسی که امتحان اعتمادش را پس داده باشد و این گروه نیستند مگر کسانی که اعتقاداتش درست و امانتداری شان مشهور و مرام و جوانمردیشان ثابت شده باشد و این گروه اندکند. کمترند از آنچه در تصور در بیاید. اگر بنا را بر این بگذارید که اصلا اعتماد نکنید بهتر است از اینکه اعتماد کنید و سپس اعتمادتان غلط از آب در بیاید. زمانی که اعتماد می کنید باری می دهید و پول نمی گیرید و یا پولی می دهید و ضمانتی برای برگشتش ندارید و همه این ها شروع شکست ها را رقم می زند.
ثروتمندی تان در چشم مردم جلوه نکند.
بسیاری از هلاک شده و شکست خورده ها از دیده شدن در جلوی چشم عوام مردم ضرر کردند. از عوامل متافیزیکی نظیر چشم زدن که بیشتر مردم را زمین زده بگذریم وقتی شما ثروتمند شدنتان را دیگران فهمیدند نقشه کشی ها برای شما شروع می شود. یک دزد زمانی به خانه ای می زند که پیش از آن بداند درون خانه اجناس گرانبهاییست. چقدر شنیدید که دزدی به خانه فقیری بیاید؟ کلاهبردارها برای ثروتمندان نقشه می کشند. آدم رباها فرزندان ثروتمندان را می ربایند. بدگویی ها پشت سر ثروتمندان زیاد است. حسادت ها پشت سر ثروتمندان زیاد است. پس تا آنجا که می توانید ثروتتان را از چشم مردم پنهان کنید تا از آفت هایش در امان بمانید.
آنچه گفتیم ثمره سال ها تجربه و دیدن بود و کسانی که در تجارت بودند درستی اش را تایید می کنند. آن ها را بکار بندید تا نفعش را حس کنید.