در نظرسنجی که چند روز پیش صورت گرفت آخرین سوال این بود که:
هر حرف یا سخنی که می خواهید بشنویم برایمان بنویسید.
جدای از تشکرهای فراوانی که به ما رسید و خوشحالمان کرد حرف هایی نیز زده شد که بسیار برایمان محل تفکر و تعمق را به وجود آورد و موجب شد تغییراتی در ساختار اجرایی آراد انجام دهیم.
اصلی ترین موضوعات نظرات را می توان در این موارد خلاصه کرد.
- بالا رفتن درآمدها و حقوق ها
- افزایش مرخصی ها و کمتر کار کردن نیرو
- بالا بردن سطح کرامت انسانی و پرهیز از توهین و تحقیر
- شایسته سالاری و بها دادن به توان انسان ها
برای اینکه آرادی بهتر داشته باشیم لازم است تا کاری کنیم و تغییراتی داشته باشیم از اینجهت در این متن ابتدا به موضوعی که در نظرات اهمیت کمتری داشته می پردازیم و سپس به موضوعات پراهمیت تر مشغول می شویم تا قسمت جذاب سخن در انتها قرار گیرد و تا آخر همراه این متن باشید.
شایسته سالاری و بها دادن به توان انسان ها
مطرح شده که جایگاه بالا را در سیستم کسانی دارند که فامیل و آشنا هستند و این محل دلخوری برخی از کارکنان است.
این توضیحات را بشنوید و بر روی آنها فکر کنید.
یکی از ملاک های آراد در چینش مدیران سطوح بالا وفاداری به سیستم است.
وفاداری از آنجهت بسیار مهم است که اگر شخصی وفادار نباشد و در سطح بالایی قرار گیرد می تواند ضربه های بسیار سنگینی را به مجموعه بزند و در مقاطع حساس چنان بلایی را بر سر ساختار بیاورد که نگو و نپرس.
فامیل ها به جهت رگ و ریشه خونی که دارند در وفاداری قویترند.
اما این سخن بدین معنا نیست که همه فامیل ها وفادارند بلکه هستند اقوامی که در وفاداری از غریبه ها نیز بی وفاترند و هستند غریبه هایی که در وفاداری از فامیل ها باوفاترند.
پس آنچه ملاک است وفاداری و تعهد و دلسوزی به آراد است نه فامیل بودن کما اینکه اکثر شما می دانید مهندس شعبانی که ریاست هیات مدیره آراد را بر عهده دارد و مهندس قربانی که مدیرعامل آراد است هیچ نسبت فامیلی با ریاست آراد ندارند.
آنچه نیروها از شایسته سالاری می بینند عموما تخصصی فنی خودشان در یک کار است.
به طور مثال اگر بگوییم شایسته سالاری در بخش رسانه چیست می گویند اینست که شخصی صرفا رسانه ای قوی ای باشد اما ما می گوییم شایسته سالاری آنست که شخص وفادار و متعهد و دلسوز به آراد باشد و در سختی ها آراد را تنها نگذارد و سپس رسانه ای قوی ای باشد.
پس در معنای شایسته سالاری اختلاف داریم.
ما وفاداری، تعهد، دلسوزی، احترام، پایبندی به مبانی، ایدئولوژی فکری، اطاعت پذیری و خیلی از موضوعات دیگر را هم جز شایسته سالاری می دانیم و شایستگی را فقط منحصر به دانش تخصصی فرد در زمینه کاری اش نمی بینیم.
از سوی دیگر نظر به اینکه کارکنان آراد بتوانند روز به روز مراحل پیشرفت و ترقی را طی کنند کمیته ای را تحت عنوان کمیته انتصابات تشکیل دادیم و به تمام کسانی که احساس می کنند جایگاه شایسته تری باید برایشان باشد این اجازه را دادیم تا به کمیته مراجعه نموده و صحبت ها و تخصص هایشان شنیده شود.
پس جمع بندی سخن آنکه فامیل بودن ملاک شایسته سالاری نیست اما وفاداری ملاک است و چون غالب اینست که فامیل ها وفادارترند اینگونه دیده می شود که فامیل بازیست در حالیکه بسیاری از فامیل ها و اقوام مدیران آراد هیچ جایگاهی در آراد ندارند و نیز هستند تعداد زیادی که در آراد مشغول به کارند اما سمت های حساسی به آنها داده نشده است.
پس شایسته سالاری مجموعه ای از صفات و روحیات و برخوردهاست که تخصص شغلی یکی از آنهاست.
نمی گوییم در شایسته سالاری نمره ۱۰ داریم و به کمال مطلق رسیدیم اما آنگونه هم که عده ای از کارکنان می پندارند نیست.
اگر آراد شایسته سالاری را رعایت نمی کرد نباید انتظار رشدی از او می داشت و همینکه روز به روز در حال رشد است نشان از ایجاد شایسته سالاری در مجموعه می دهد.
کرامت انسانی و پرهیز از تحقیر و توهین
توهین و تحقیر به هیچ عنوانی مورد پذیرش تفکر آراد نیست و هر کس در هر مقامی که باشد و از آن استفاده کند مرتکب خلاف شده است.
غالب اینست که می گویند مدیران توهین می کنند.
مدیر می تواند با سیستمی که در اختیار دارد یک نیروی ضعیف را تا مرز اخراج هم ببرد اما اجازه ندارد به او توهین کند.
شما می توانید نیرو را جریمه کنید می توانید تعلیق کنید حتی می توانید بیکار کنید اما نمی توانید کرامت انسانی اش را خدشه دار نمایید.
در این راستا مهندس قربانی مدیرعامل آراد متنی را منتشر نموده اند و با درخواست از نیروها برای معرفی توهین کنندگان خواستند به این موضوع پایان دهند.
مسلما بعد از این ابلاغیه دیگر فضایی برای توهین کنندگان در آراد نخواهد بود.
متن پیام به این شرح است.
ابلاغیه کرامت انسانی
به بنده اطلاع داده شده که برخی از معاونت ها، سرپرست ها و مدیران داخلی با کلماتی توهین آمیز و بعضا رکیک و خلاف عفت عمومی با زیردستانشان صحبت می کنند.
این عمل از نظر ما کاملا مردود است و شخصی که مرتکب چنین اعمالی شود شایستگی مدیریتی در هیچ سطحی از آراد را ندارد.
با اطلاع دادن این موارد و دریافت چند گزارش برخورد قاطع درباره کم کردن جایگاه آن شخص خواهم داشت.
آنچه پیش از این ابلاغ صورت گرفته را با دیده اغماض می نگرم اما از این پس گذشتی در این امور نخواهم داشت.
از تمام آرادی ها می خواهم اینچنین مواردی و نیز هرآنچه خلاف کرامت انسانیست را به اطلاع من برسانند تا آرادی پاکتر داشته باشیم.
لطفا به جزییات اشاره نمایید تا بفهمیم کدام شخص یا اشخاص خاطی هستند و از کلی گویی پرهیز نمایید.
https://survey.porsline.ir/s/SMsGbIPB/#/?ns=1
امیرعلی قربانی
مدیرعامل آراد
افزایش حقوق و کم کردن کار
این دو دغدغه را با هم می آوریم چرا که ارتباط مستقیمی به هم دارد.
بسیاری از آرادی ها گفتند با توجه به افزایش مخارج در کشور می خواهیم که حقوقمان افزایش یابد یا کارمان کمتر شود.
اجازه دهید ابتدا به چند سوال پاسخ دهیم.
اول اینکه گمان می کنید آراد به چاه نفتی وصل است یا ساختار چاپ پول دارد و یا دستی در بیت المال مسلمین دارد؟
اگر چنین فکری می کنید باید بگوییم اشتباه فکر می کنید.
دوم اینکه فکر می کنید مدیران آراد مانند مدیران بسیاری از بخش های خصوصی بخش زیادی از درآمد خود را برای خود بر می دارند و بخش کمی از پول را به پرسنل و نیروهایشان می دهند؟
اگر اینگونه هم فکر می کنید باز هم اشتباه فکر می کنید.
تنها یک راه برای افزایش درآمد در آراد وجود دارد و آنهم اینکه درآمد افزایش پیدا کند تا آراد بتواند بخشی از آن را به شما بدهد.
یا عده ای گفتند باید فلان قدر به ما بیشتر داده شود.
باید فلان قدر بیشتر باشد تا داده شود یا اینکه می خواهید از دستی که مو ندارد مویی خارج کنید.
در حال حاضر تمام سودآوری آراد به افزایش دفاتر در شهرهای مختلف و خرید لوازم و وسایل برای استخدام نیروهای بیشتر منعطف گشته است.
ما سیاست ذهنی مان اینست که اگر بتوانیم برای ۱۰۰۰ نفر شرایط مالی ۸۰ درصدی را ایجاد کنیم بهتر از آنست که برای ۸۰۰ نفر شرایط مالی صد درصدی را.
چون اولا صد درصد در بهشت است و اینجا دنیاست و مشکلاتش.
دوما وقتی می بینیم عده ای زیادی از مردم کشورمان در فقر و بیکاری رنج می برند دلمان رضا نمی دهد به اینکه برای اقلیتی یک شرایط رویایی ایجاد کنیم.
سوما اگر آراد چنین تفکری می داشت که برای قدیمی هایش رویایی کند و سپس نیروی جدید استخدام کند بسیاری از منتقدین آراد که نیروهای جدید هستند استخدام نمی شدند که بخواهند انتقاد کنند.
در چنین فضایی که اقتصاد به آن دچار شده باید به این آیه عمل کرد که خداوند فرمود:
ای کسانی که ایمان آورده اید زمانی که به شما گفته می شود جا باز کنید تا دیگری کنارتان بنشیند جا باز کنید تا خداوند برای شما جایی باز کند./ سوره مجادله آیه ۱۱
طبیعست وقتی انسان در مجلسی برای دیگری جا باز کند جای خودش کم می شود و به سختی می افتد اما خداوند وعده داده که جبران خواهد کرد.
اما از سوی دیگر شما نیز حق دارید.
مشکلات اقتصادی رمق از بسیاری از مردم گرفته است اما سوال اینجاست که آیا انسان عاقل در چنین شرایطی خواهان کار کردن کمتر می شود؟
عجیب است که از یک طرف می گویید می خواهیم پولمان رشد کند و از سوی دیگری می گویید می خواهیم کمتر کار کنیم.
این تناقض را چگونه پاسخ می دهید؟
جز آنکه با خودتان فکر می کنید ما چاه نفت داریم و می توانیم کمی سر چاه را باز کنیم و زندگی شما مرفه تر شود.
تنها یک راه داریم برای فرار از مشکلات مالی و آن هم کار کردن بیشتر است.
زمانی که یک نیرو در آراد فلان مبلغ حقوق می گیرد باید اثر کار کردنش و نفعش برای سیستم حداقل کمی از میزان حقوقش بیشتر باشد تا بتوان حقوقش را پرداخت نمود.
در حال حاضر شاید بیشتر از پنجاه درصد سیستم به اندازه حقوق خودشان کار نمی کنند و فشار این حجم زیاد بر دوش دیگران افتاده است.
همین افراد هم هستند که حجم زیاد منتقدین را تشکیل می دهند و خواهان حقوق بیشتر هستند.
حقوق کف پایه ای که می گیرد را حلال نکرده و سودآور نبوده اما انتظار حقوق بیشتر دارد.
در اکثر بخش های سیستم می بینیم که تنها ۲۰ درصد از مصوبات ابلاغی با کیفیت بالا اجرا می شود و خروجی عملی بسیاری از بخش ها به شدت پایین است.
طبیعیست با چنین نوع کار کردنی خروجی مطلوب و رویایی به دست نمی آید.
شخصی نوشته بود:
من از کسی شنیدم که اینجا فقط کسی که چشم بگوید بالا می رود نه کسی که کاربلد است. لطفا به من خبر دهید که آیا درست است که من دارم دلسرد می شوم.
در جواب باید گفت اولا چقدر حرامخوری برایتان دلچسب است؟
خجالت نمی کشید از اینکه در ملک آراد نفس می کشید و با حقوقش غذا می خورید و پشت سرش بد می گویید؟
این کجای انسانیت است شمایی که مرتب دم از انسانیت می زنید؟
کاش از آراد بیرون بروید و بدگویی اش را بکنید که انسان دلش نگیرد.
در ثانی اگر کاربلد باشی و چشم نگویی و بخواهی با سیاست خودت جلو بروی به چه دردی می خوری؟
مثل بازیکن فوتبالی که حرف مربی اش را جدی نمی گیرد و به او چشم نمی گوید.
به چه کاری می آید چنین بازیکنی؟
اگر واقعا می خواهی رشد کنی باید چشم بگویی و مطیع دستورات مافوق باشی.
اگر قرار باشد نیروها مطیع دستورات نباشند پس مدیریت به چه کاری می آید؟
در آراد نیروی متخصصی ارزش دارد که خوب چشم بگوید.
چون اینجا یک کار تیمیست و در کار تیمی فرمانده می خواهد و اگر آنچه فرماندهان می گویند اطاعت نشود سیستم دچار هرج و مرج شده و اگر همه هم متخصص باشند جنگلی خواهیم داشت و سنگ روی سنگ بند نمی شود.
چشم گفتن بدون تخصص هم هیچ ارزشی ندارد چرا که کاری را جلو نمی برد اما بین چشم گوی بی تخصص و تخصص دار بی چشم گفتن ما سمت چشم گوی بی تخصصیم چرا که او با چشم بی تخصصش موجب می شود که سیستم جلو نرود اما کسانی که سرخود کار می کنند ولو متخصص باشند به سیستم ضربه می زنند و صفر بودن بهتر از منفی بودن است.
سخن آخر اینکه راه کسب درآمد بیشتر اطاعت از دستورات مدیران و دلسوزی و انرژی گذاشتن بیشتر در ساعات کاری، بالا بردن سطح تخصص در ساعت های غیرکاری و زیاد کار کردن است.
اگر اینگونه باشیم آراد روز به روز بزرگتر می شود اما با کمتر کار کردن و بیشتر لذت بردن باید سال دیگر همینی که هستیم را هم تعدیل کنیم که انشاالله چنین نخواهد شد.
طرحی نو با عنوان شبکه های اجتماعی
ما برای پیشرفت مالی بیشتر پرسنل طرحی را برای ساعت های غیر کاری شان طراحی کردیم به نام شبکه های اجتماعی.
به زودی طرح شبکه های اجتماعی رونمایی خواهد شد و ان شاالله با مشارکت آرادی ها در این طرح درآمدها به طرز عجیبی بالا خواهد رفت و همین طرح نیز مستلزم کار کردن در ساعت های غیرکاریست.
برای ما از خداوند توفیق روز افزون را دعا کنید.