ویژگی فروشندگان حرفه ای

ویژگی و خصلت فروشندگان حرفه ای زیاد است . آنها در کارشان صبر و تحمل بالایی دارند . خوب همانطور که گفته بودم بحث فروشندگان حرفه ای را با هم با بازگو کردن چند اتفاق واقعی ادامه می دهیم تا بدانیم چه چیزهای دیگری می تواند ما را به یک فروشنده حرفه ای تبدیل کند. روزی از طرف کارفرمای خود برای مذاکره برای خرید یک محصول ساختمانی با یک شرکت وارد مذاکره شده بودم. طرف مذاکره کننده من شخصی بسیار چاق بود و صدای بسیار کلفتی داشت. توجه من بطور ناخودآگاه به ظاهر و نحوه صحبت کردن او جلب شده بود و چندان به توضیح ایشان در مورد خصوصیات محصول توجهی نداشتم. بنظر من فروشندگان می بایست به ظاهر خود بسیار اهمیت بدهند. یک فروشنده با اندامی متناسب و لباسی شیک و صدایی شیوا را در ذهن تصور کنید!! بنظر من وی قبل از مذاکره نیمی از راه را پیموده و توجه مشتری را به خود جلب کرده است. سعی کنید اندامی متناسب داشته باشید و به کلاسهای فن بیان بروید تا صدایی گیرا و رسا داشته باشید و با علم زبان بدن آشنا شوید و حتما سعی کنید برای همیشه سه ماده سمی خطرناک یعنی نمک، شکر و قند را از زندگی خود حذف نمایید و نتیجه اعجاب انگیز آن را ببینید. روزی فروشنده ای که قصد فروش چیلر به شرکت ما را داشت وارد دفتر ما شد. او با مجموعه کاملی از کاتالوگهای مربوط به محصول آمده بود. شرکتی که من در آن مشغول بکار بودم کار فروش انحصاری ملک انجام می داد و آن فروشنده تصور می کرد که ما خود سازنده در حوزه صنعت ساختمان هستیم. به عبارت بهتر می توان گفت که راه را کاملا اشتباه آمده بود. فروشندگان باید قبل از ملاقات با مشتری اطلاعات کاملی از وی بدست بیاورند. اینترنت، روزنامه ها و حتی کارمندان شرکت مشتری همه و همه می توانند به شما اطلاعات کاملی در مورد مدیرشان بدهند. مشتری بسیار خوشحال می شود که شما اطلاعات زیادی در مورد او داشته باشید و حتی درباره وی تعاریفی نیز در میان صحبتتان بکنید. هیچ انسانی از تعریف راجع به خود نیست که خشنود نشود. بنظر من مدیران فروش نیز می توانند با تیز هوشی این ابزار را در اختیار فروشندگان خود قرار دهند. در طول مدت زیادی که کار مشاوره انجام می دهم بارها و بارها در دام جلسات بی خاصیت گرفتار شدم. مثلا از فلان شرکت تماس می گیرند و مدیر فروش شرکت که از روی سایت شماره مرا برداشته است و در بسیار از اوقات در کار خود دچار مشکل شده است با من تماس می گیرد و یک قرار جلسه می گذارد. وقتی به دفتر آن شرکت مراجعه می کنم می بینم همان مدیر فروش و شاید یکی دیگر از کارمندان فروش در جلسه نشسته اند و از من بعنوان مثال تقاضای کمپین بازاریابی می کنند. وقتی از آنها سئوال می کنم که مدیرتان در جریان است؟ و یا بودجه مورد نظر برای تبلیغات چقدر است؟ پاسخ می دهند که در واقع ما هنوز با مدیرمان در این مورد صحبت نکردیم و اصلا نمی دانیم عکس العمل وی چه خواهد بود و من تازه انجا می فهمم که اصلا با فرد تصمیم گیر اصلی جلسه ندارم و در واقع وقت خود را تلف کرده ام. لطفا سعی کنید حتما با کسانی که در شرکت مشتری تصمیم گیرنده هستند و آنها فقط می توانند تصمیم به خرید بگیرند ملاقات کنید در غیر اینصورت وقت خود را تلف کرده اید.
این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱
آراد برندینگ

ارسال نظرات (۰ نظر)

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰