وفادارسازی مشتریان را بهتر بیاموزیم.

وفادارسازی مشتریان را بهتر بیاموزیم.

قبل از اینکه وارد بحث تکنیک‌های وفادارسازی مشتریان شویم و بخواهیم برنامه‌ای برای آن ارائه دهیم اول از خودمان یک سؤال بپرسیم.

طبیعی آن است که مشتریان به ما وفادار باشند یا طبیعی آن است که وفادار نباشند؟

اگر شناختی از مردم و جامعه و اقتصاد داشته باشید یقیناً خواهید گفت که رفتار عادی وفادار نبودن است.

حالا به یک سؤال دیگر جواب بدهید.

فواید وفادارسازی مشتریان

اصلاً چرا می‌خواهید به شما وفادار بمانند؟

در این وفاداری چه نفعی وجود دارد؟

می‌گوییم اگر وفادار شوند میزان سودی که از فروش دوم و سوم و چهارم تا آخر این وفاداری نصیب ما می‌شود خیلی بیشتر از هزینه‌های تبلیغاتی و انرژی زیادی است که برای مشتری جدید یا همان بار اولی می‌گذاریم و در حقیقت این مشتریان وفادار هستند که تجارت ما را پررونق و امن و پایدار می‌کنند.

بیشتر بخوانید: کشورهای جهان اول چگونه جهان اولی شدند؟

روزهایی است که مشتری جدید به سراغمان نمی‌آید و یا حال درست و حسابی نداریم.

مخصوصاً در چنین مواقعی مشتریان قدیمی و وفادار برایمان سودآور خواهند بود و ما را از شکست و بی‌پولی نجات می‌دهند.

سؤال اساسی درباره وفادارسازی مشتریان

حال که این دو موضوع را درک کردیم به سؤال سوم و همان سؤال اساسی می‌رسیم که بیایید همه به آن جواب دهیم.

اصلاً چرا باید مشتری به من وفادار شود؟

من چی هستم؟

کی هستم؟

چه نکته خاصی در من است؟

چرا باید به من وفادار بماند؟

اکثر تاجران برای اینکه مشتریان خود را وفادار کنند تمرکزشان را بر روی محصولات و خدمات خود می‌گذارند.

مثلاً کیفیت محصولشان را بالا می‌برند.

یا قیمت محصولشان را پایین می‌آورند.

یا تخفیف دوره‌ای برای محصولشان در نظر می‌گیرند.

یا ارتباطشان را با مشتریان به مناسبت‌های مختلف بیشتر می‌کنند.

یا لیست قیمت‌های خود را روزانه یا هفتگی برای مشتریان ارسال می‌کنند.

یا پیگیری منظمی از وضعیت همکاریشان با مشتری دارند.

یا تماس رضایت یا عدم رضایت از مشتری را بعد از ارسال بار برقرار می‌کنند.

و امثال این کارها که همه و همه خوب است و جزء تکنیک‌ها و برنامه‌های وفادارسازی مشتریان است و باید اجرا شود.

بیشتر بخوانید: دوست داشتنی بودن یک انسان

نکته ظریف در وفادارسازی مشتریان

اما نکته ظریفی در وفادارسازی مشتری وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

در جایی شنیدم که عاشقی به معشوق خود می‌گفت:

چه کسی است که طعم شیرین محبت تو را چشیده باشد و بتواند دیگری را به جای تو برگزیند؟

مرا به فکر برد.

با خود گفتم اگر واقعاً یک مشتری طعم شیرین محبت یک تاجر باکلاس و باشخصیت را بچشد آیا می‌تواند جای دیگری برود؟

اصلاً آیا تاجران آرادی طعمی دارند؟

آیا طعمشان به شیرینی است یا تلخی؟

مشتریان آنها چنین طعمی را چشیده‌اند؟

چون بسیارند تاجرانی که اصلاً طعم و مزه‌ای ندارند و بسیار کم هستند در بین آنهایی که طعمی دارند.

گیرم که طعم شیرینی در تاجری باشد آیا توانسته آن طعم شیرین را به مشتری‌اش بچشاند؟

بیشتر بخوانید: بنز و بی ام و هستید یا رنو؟

مثالی خارج از تجارت

برای لحظه‌ای از تجارت و مشتری و پول بیاییم بیرون.

در دنیایی که زندگی می‌کنیم و در دل پدر، مادر، خواهر، برادر، فامیل، دوست و آشنا آیا جایی باز کرده‌ایم و طعم شیرین محبتمان را به دیگران چشانده‌ایم؟

آیا هستند کسانی که عاشق ما باشند و بدون ما نتوانند زندگی کنند؟

تعدادشان چقدر است؟

واقعاً اگر ما بمیریم دنیا برای چند نفر زشت می‌شود؟

یا فقط چند روزی پس از مرگمان آن هم به جهت دلتنگی برایمان اشک می‌ریزند و بعدش هم که خاک سرد است و تمام.

بیشتر بخوانید: تشکر از خرید مشتری

جمع بندی بحث وفادارسازی مشتریان

حال که موضوع را کامل درک کردیم بیایید جمع بندی کنیم.

اول اینکه به جای آنکه تمرکز اصلی‌مان آن باشد که محصول مشتری را به ما وفادار کند شخصیت و هویت خودمان وفادارش نماید.

خودم طوری شوم که نتواند مرا ترک کند حتی اگر نقصی در قیمت محصولم یا کیفیتم بوجود آمد.

دوم اینکه برای آنکه خودم وفادارساز شوم باید طعمی شیرین پیدا کنم.

بیشتر بخوانید: مشتری وفادار

طعمی که چون کسی در همجواری من قرار گرفت بگوید زمانی که پیش فلانی می‌نشینم انگار قند در دلم آب می‌شود.

سوم اینکه بتوانم این طعم شیرین درونم را به مشتریانم بچشانم و آنها را فقط برای خانواده و اقوام و دوستان نگذارم و اگر هم اعتقادم بر این است که انسان باید این طعم شیرین را برای نزدیکانش خرج کند مشتریانم را نیز که اسباب روزی رسانی خداوند بر من هستند از نزدیکان و دوستان و خواص خود بشمارم.

شیرین شدن سخت است اما آثار و برکاتی دارد که می‌ارزد به سختی‌اش.

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۴.۷۶ / ۵ تعداد رأی: ۲۵

روزی ۱ ساعت کار با ماهی ۱۶ میلیون درآمد