گاهی با اسکناس خرید و فروش میکنید. پول را روی میز صراف میگذارید و میگویید: این صد هزارتا را بگیر. روی تابلوی بالای سر او هم نوشته: خرید - فروش. مثلا دلار را ۱۲٫۵۰۰ میخرند، ۱۲٫۷۰۰ میفروشند.
در یک حالت هم خرید و فروش با حواله است. معمولا حواله باید از نقد ارزانتر باشد، ولی این قیمت در بازههایی جابهجا میشود. مثلا واردکنندهها یکمرتبه هجوم میآورند، قیمت حواله بالا میرود یا صادرکنندهها هجوم میآورند و قیمت حواله پایین میرود.
ولی بهطور معمول اینگونه است که قیمت خرید و فروش نقدی باید بالاتر از حواله باشد. من نزد شما میآیم و اسکناسم را روی میز میگذارم. به این میگویند خرید و فروش نقدی. اما ممکن است نزد شما بیایم و بگویم: یک حواله دارم، قرار است بیست هزارتا به حساب من واریز شود.
این بیست هزارتا را به چه قیمتی از من میخری؟ اینجا مانند آن قضیه اسکناس روی میز نیست. اگر مثلا خرید دلار ۱۲٫۵۰۰ تومانی، ۱۲٫۷۰۰ تومان باشد، او میگوید: حوالهات را ۱۲٫۳۰۰ تومان از تو میخرم.
کارمزد صرافیها چقدر است؟
در مورد حواله این قانون وجود دارد که باید بین شصت تا صد دلار کارمزد بگیرند. حالت معقول این است که زیر صد دلار کارمزد بگیرند. ولی از آنجایی که صرافها چندان هم قانونمند نیستند، گاهی کامزد درصدی میگیرند.
کمی جلوتر میبینید که من درصد میگیرم، بهراحتی هم درصد میگیرم. اما قانون این است که باید زیر صد دلار کارمزد بگیرند. مبلغ هرچه باشد، از هر کجای جهان که باشد. ولی صرافها کامزد درصدی هم میگیرند.
سؤال: بالا و پایین شدن درصدی که صرافها که میگیرند، تابع چه عواملی است؟ - تابع هیچ چیز نیست؛ چون قانون میگوید باید زیر صد دلار باشد. هیچ قانونی ندارد. اگر کسی فرمولی دارد، من هم یاد میگیرم. امروز این آقا ۱۲۰ دلار میگیرد، ممکن است همکار دیگر او صد دلار بگیرد،
ممکن است شخص دیگری یک درصد بگیرد. به شرایط روز و شرایط خودشان نگاه میکنند و اصلا قانونی ندارند. چون کاری که میکنند، چارچوبی ندارد، قانونی هم ندارند. همانطور که دیدید، وقتی دولت با صرافها به مشکل برخورد، آنها را تعطیل کرد. گفت: من نمیدانم شما چه کار میکنید. فعلا تعطیل باشید تا من بررسی کنم.
روش ما این است، چون زورش را داریم، تعطیل میکنیم. صرافها هیچ فرمولی ندارند. شما نمیتوانید بگویید چرا الان بیست دلار میگیرند، اما شش ماه پیش هفتاد دلار میگرفتند و سال گذشته هجده دلار میگرفتند. هیچ فرمول اقتصادی یا قانونی وجود ندارد.
الان هر کسی میتواند در هر بانکی حساب ارزی باز کند، مثلا در بانک سامان. البته حساب ارزی باز میکنند، اما این حساب ارزی هیچ کاربردی ندارد.
افتتاح حساب ارزی در ایران
سؤال: اگر حساب ارزی باز کنید و برای شما پول واریز شود، پولشویی است؟ اصلا پولی واریز نمیشود که پولشویی باشد.
سؤال: پس چرا حساب ارزی باز میکنند؟ باز میکنند که بگویند ما حساب ارزی داریم.
سؤال: پس غیرواقعی است؟ بله، غیرواقعی است. خوب شد که ارز نیمایی با قیمت ۹۸۰۰ تومان آمد. دولت یک زمانی حساب ارزی باز میکرد، بعد میخواستند با قیمت ۴۲۰۰ تومان به شما پول بدهند.
خود ما با بانک سامان به همین مشکل برخوردیم. از هندیها پول گرفتیم. قیمت دلار در آن زمان ۸٫۵۰۰ تومان بود، ولی با ما به قیمت ۴۲۰۰ تومان حساب کردند.
ما با قیمت ۸٫۵۰۰ تومان به هندیها فروختیم، باید به ما دلار بدهید، چرا ریال میدهید؟ حساب ارزی باید به ما دلار بدهد، اما ریال میدهد، آن هم با قیمت ۴۲۰۰٫ بیشترین پولی که ممکن است اکنون با حساب ارزی به شما بدهند، ۹٫۸۰۰ تومان است.
شما نمیتوانید با این عدد کار کنید. واقعا نمیدانم هدف از افتتاح حساب ارزی چیست؟ من بسیاری اوقات در مورد اقتصاد ایران چنین نظری دارم؛ واقعا نمیدانم. حال به سراغ کارمزد صرافیها برویم که پیشتر در مورد آن بحث کردیم.
کارمزد صرافیها عدد مشخصی نیست. با اینکه قاعده میگوید باید زیر صد دلار باشد. ولی حتی کارمزد درصدی هم میگیرند. ممکن است ۴۰ دلار، ۱۰۰ دلار یا حتی ۱۵۰ دلار بگیرند. هر عددی را ممکن است بگیرند.
واقعا قانونی ندارد، یعنی در آن لحظه، به تعامل شما با صراف برمیگردد که این کار را انجام بدهید یا انجام ندهید. اصلا به این فکر نکنید که بررسی کنم و ببینم طبق قانون باید چند درصد باشد یا چه مبلغی است.
البته بحثهای دیگری داریم، مثل اینکه اگر از حساب اشخاص یا صرافهایی استفاده کنید که حساب بانکی آنها در عمان، چین یا دبی باشد، بهطور معمول نسبت به کسانی که حسابهایی در ترکیه دارند، کارمزد کمتری میگیرند.
چنین تعاریفی داریم، اما اینها هم ملاک نیستند. کارمزدهای آنها هیچ درصد مشخصی ندارد. پس به قیمت روز نگاه کنید و نظر بدهید.