|
تجارت ثروت آفرین با یادگیری هدفمند |
تعیین شاخص قیمت مصرف کننده
بعد از اینکه فهمیدیم قیمت این محصول هزار تومان است، باید چه قیمتی به مشتری اعلام کنیم؟ برای قیمت مناسب چه کار میکردیم؟ وقتی واقعا نمیدانستیم کف قیمت چقدر است، با تأمینکنندهای که با او ارتباط برقرار کرده بودیم، یک تماس غیرواقعی میگرفتیم، چانه میزدیم و میپرسیدیم: نهایت قیمت تو چقدر است؟ او هم به ما میگفت: هزار تومان. ما به مشتری اعلام میکردیم: ۶۵۰، ۷۰۰ تومان. بعد از مشتری پول میگرفتیم. چون قیمت را بسیار پایین آوردهایم، احتمالا در اینجا مشتری باید راحت پول بدهد. بعد با قیمت ۶۵۰ و ۷۰۰ به سراغ تأمینکننده میرفتیم و میگفتیم: ما هفتصد پول گرفتیم. او هم به احتمال ۹۹ درصد میگفت: «این چه قیمتی است؟! هر چقدر هم کم بکنم، از ۷۲۰ یا ۷۳۰ پایینتر نمیآیم». عددی پیشنهاد میداد و ما در نهایت میفهمیدیم قیمت او چقدر است. حتی ممکن بود همان هزار تومان را بگوید، اما حداقل میفهمیدیم که او نمیخواهد قیمت را تا زیر هزار تومان بیاورد. [remusics src="https://aradbranding-fa-wp-content.fsn1.your-objectstorage.com/uploads/2019/09/SM980518-01-07.mp3" pic="https://aradbranding-fa-wp-content.fsn1.your-objectstorage.com/uploads/2021/07/Shabani-1.jpg" desc="نحوه محاسبه قیمت کالا" title="استاد شعبانی"] بنابراین مجبور میشدیم پول را به مشتری پس بدهیم. ولی از فردا با خیال راحت و مطمئن قیمت را به مشتری اعلام میکنیم. وقتی اوایل کار مشتری به شما زنگ میزند، اما نمیخرد، بسیاری از شما فکر میکنید چون قیمت گرانی دادید، نمیخرد. صرفا فکر میکنید و ممکن است این فکر، درست یا غلط باشد. ولی در این حالت، دیگر فکر نمیکنید چون قیمت گرانی دادید، مشتری نخریده، به این نتیجه میرسید که در جای دیگری ضعیف دارید.
محاسبه سود تجارت
ما از سه تا پانزده درصد روی قیمت میکشیم و بعد قیمت را به مشتری اعلام میکنیم. اوایل کار که ضعیفتر هستیم و نمیتوانیم –البته بعد از ده معامله اول که کاملا بدون سود است- دو تا سه درصد روی قیمت میکشیدیم. پس اعلام قیمت ما به این صورت است. اوایل کار، پنج تا ده معامله را بدون سود انجام میدهیم، هیچ کاری را برای پول انجام نمیدهیم، فقط میخواهیم تجربه کسب کنیم. بعد از اینکه جا افتادیم، بعد از اینکه پنج معامله کردیم و اعتماد به نفس لازم را بهدست آوردیم، کمکم شروع میکنیم به سود گرفتن و یکمرتبه به سراغ سود گرفتن نمیرویم.
موفقیت در فروش اینترنتی
اگر در دسترسپذیری خوب باشیم، اعتمادسازی خوبی داشته باشیم و قیمت را درست اعلام کنیم، توقع داریم که بتوانیم به حدود سی درصد مشتریها بفروشیم، به هفتاد درصد آنها هم توقع چندانی برای فروش نداریم. چرا نداریم؟ چون واقعی نیستند، قیمت همکار میخواهند، با چک کار میکنند، میخواهند بعد از تحویل بار پول بدهند، میخواهند نصف پول را دو ماه بعد بدهند و ما هیچکدام از این معاملات را انجام نمیدهیم. وقتی میتوانید از سه درصد مشتریهای خود پول بگیرید، اگر به جای شما یک کلم هم بگذارند، از آن سه درصد مشتری پول میگیرد. هر کس که جواب تلفن را بدهد، سه درصد مشتریها به او پول میدهند. این را براساس تجربه میگویم. اگر از پنج تا پانزده درصد مشتریها پول میگیرید، چندان هم بد نیست. اگر از پانزده درصد به بالا پول میگیرید، خوب است. و اگر سی درصد مشتریهای خود را به پول تبدیل میکنید، یعنی کار شما درست است و میتوانید مدعی باشید که به این کار مسلط هستید.
