|
راه نوین کسب و کار پولساز |
خودساختگی
اما اکثر مردم را می بینید که نه پند دهنده ای از بیرون دارند، یعنی اگر کسی باشد و جایی بخواهد موعظه کند و پند بدهد، خیلی این شخص شنیده نمی شود. کسی حرف او را گوش نمی دهد، حتی در خانه خودش هم اگر مادرش به خواهد موعظش کند، خیلی دوست ندارد و دلش نمیخواهد نصیحتش کنند، می گوید: مادر بنظرت هوا امروز خیلی گرم نشده؟ یعنی می خواهد حرف را عوض کند، چرا؟ چون پند شنیدن بر نفس خیلی سنگین است. موعظه شدن خیلی سنگین می آید، این است که نه پند دهنده ای را در بیرون برای خودش باقی میگذارد و خودش هم که از درون خودش را موعظه نمی کند، و اینکه در طول روز اعمال خودش را سبک و سنگین کند و بداند که در طول روز چه کارهایی را درست و چه اعمالی را اشتباه انجام داده تا آنها را اصلاح کند، آن هم که متاسفانه وجود ندارد و همچین کاری نمی کند.تمرکز بر روی زندگی خود
این ها مانند چهار پایان هستند، مانند گاو، چرا؟ چون شما تا حالا دیده اید که کسی یک گاو را موعظه کند؟ آیا کسی الاغی را مورد پند قرار میدهد؟ یا دیده اید که مثلا یک خری یک گوشه بایستد و متفکر شود و مثلا در اعماق رفتار خودش، مثلا فردا بخواهد لگد بزند و دیگر نزند؟ اینها در چهارپایان دیده نمی شود، اما انسان قرار بود به این نقطه ها برسد این است ک توصیه مهم من در این جلسه این است که عزیزان خیلی درگیر این و آن نشوید، حالا دختر خاله چیکار کرد و فلان پسر خاله چیکار کرد اصلا مهم نیست . امام صادق فرمودند: اکثر مردم را که نظر کنی و در کارهای آنان دقیق شوی هیچ خیر و سودی برای تو ندارند. زندگیشان را اگر از اول تا به آخر بنشینی و مورد مطالعه قرار بدهی خیلی چیزی گیرت نمی آید .چرا؟ چون این شخص تماما درگیر کار های بیهوده و بی فایده است.عبرت گرفتن از گمراهی دیگران
اکثریت مردم به این شکل زندگی می کنند که اگر زندگی چنین افرادی را به یک فیلم تبدیل کرد شاید بشود از آن پندی گرفت. امام فرمود مگر آن که گمراهی شان را ببینید و ثمره گمراهی شان را که چگونه هلاک شدند. یعنی تنها نکته ای که در مطالعه زندگی اینجور افراد وجود دارد، این است که ببینید گمراه شدند و ثمره این گمراهی این است که آنها را به هلاکت می رساند. تنها نکته ای که دارد همین است. هیچ نکته و پند و موعظه دیگهری ندارد. شما با خیلی از اقوام و دوستان ساعت ها و سال ها بنشینید و هم کلام بشوید و از اثر هم کلامی با این ها خیلی رشدی برای شما حاصل نمیشود، جز اینکه بدتر هم می شوید و عقبگرد میکنید.کمی به خودمان بیندیشیم
پس بیاییم یک ذره از این خصلت دست برداریم، که بخواهیم دیگران را تغییر دهیم، یا اینکه از خودمان غافل شویم. خداوند می فرماید: ای پیغمبر خیلی از این ها میخواهند هدایت کنند، کسانی را که خدا آن ها را گمراه کرده، آیا کسی که خدا گمراهش کرده است تو می خواهی او را هدایت کنی؟ برای خیلی از این ها چراغی برای هدایت و هیچ انگیزه ای برای بزرگ شدن وجود ندارد، در نتیجه پرداختن به این ها فقط بطالت ایام است. یک ذره در گذشته خودتان دقیق بشوید که چه بسیار پندها که به خیلی ها داده اید آیا اثری کرد؟ چه بسیار وقت ها که برای موعظه ها گذاشتید آیا تغییری در مردم دیدید؟ حالا اگر بخش زیادی از این را برای خودتان صرف می کردید و کمترش را برای دیگران می گذاشتید، آن موقع چه می شد؟ خودتان رشد می کردید، خودتان جلو می رفتید، اگر ما خیلی تغییراتمان در سال های مختلف مشهود بود آنهایی که کنار ما هستند مشاهده کرده اند، عمده دلیلش این است که شبانه روزمان را از پرداختن به دیگران کم شده، نمی گویم صفر شده، بعضی وقت ها لازمه چیزهایی را از حق و باطل بدانیم. اما بیشتر یقه خودمان را گرفتیم، به کار های خودمان دقیق شدیم، هر وقت به این نتیجه رسیدید که دلیل این کوتاهی، مثلا خیانت فلان شخص است خندیدید، طبیعی است ، دیدن خیانت و دروغ و حقه بازی و دغل از سمت مردم، یک امر طبیعی شده و ما زیاد دیدیم و هرکسی که با عمده ای از مردم در ارتباط باشد، این دروغگویی را از مردم می بیند.ناسپاس نباشیم
ناسپاسی که خداوند می گوید که اکثر مردم ناسپاس اند، این ناسپاسی را کسی که با مردم دمخور باشد می بیند، می بیند که خیلی برایش قدم برمیداری اما شکری ازش بیرون نمی آید. نه قلبی نه زبانی نه عملی، هیچ شکری از این شخص بیرون نمی آید، پس عجالتا یقه خودمان را بچسبیم. دنیایی وجود دارد برای این که خودمان رشد کنیم، وقت نیست برای دیگران، وقت نیست که اگر وقت بود بله. این است که من شخصا خودم و همچنین خیلی از دوستان خودم، از اخباری که بعضا پیش می آید بی اطلاع هستیم، فلان شخص چیکار کرد فلان چی چیکار کرد، چون انقدر خبر در این نظام هستی وجود دارد که اگر بنای خودت را بر دیگران بگذاری، روز و شبت می شود، و تو هنوز به کار های خودت هم نرسیده ای.اتلاف وقت
اینهایی که خیلی در اینستاگرام مشغول اند می توانند شهادت بدهند که ۶یا7ساعت می توانی در طول شبانه روز در این شبکه باشی و همینجوری خبر جدید منتشر می شود
.حالا جهان دارد ثانیه به ثانیه اطلاعات جذاب و جدید تولید میکند و تو می توانی ساعت ها دمخور این اطلاعات جدید و جذاب باشی و حتی لذت ببری و خسته هم نشوی .اما نفعش برای تو چیست؟
برای تو می خواهد چه حادثه ای را رقم بزند.برید به کسانی که سالها عمرشان را در این راه هدر دادند نگاه کنید به کجا رسیدند؟ کسانی که سالها پای خبرها نشستند، پای این که این چکار کرد آن چکار کرد، آن کجا رفت این کجا رفت مشغول شدند. ببین اینان به کجا رسیدن اما آنهایی که به خودشان پرداختند و یقه خودشان را چسبیدند و خرابی های خودشان را اصلاح کردن دآنها را نگاه کنید.
بیشتر مردم را نگاه می کنید دایره المعارف هایی هستند که درباره همه چیز اطلاع دارند، خودم را نگاه می کنم می بینم هیچ چیزی نمیدانم ولی بقیه همه آن چیز ها را میدانند. خیلی از خبرها که به ما می رسد از این قشر افراد به ما می رسد.
مثلا یه جایی به گوش ما می خورد. خب اینها را نگاه کنید، نکته اول و درس اول این جلسه ما همین باشد، تا اینجای صحبت فکر کنم ثمره ی خوبی گرفتهاید که یه خورده از دیگران خارج بشویم و به خودمان مشغول بشویم.
این خودسازی و کارکردن بر روی خود باعث رشد دادن می شود.
از موسی بن جعفر (ع) سوال شد ک برای مومنی که قصد دارد خودش را به خدا نزدیک کند اوقات شبانه روزش را به چه حالتی مشغول باشد؟ چرا این مسئله را مطرح کردند؟ چون وقتی انسان می خواهد به خودش بپردازد اینجا با یک آفت مواجه می شود، یعنی در حقیقت این مسئله آفت است. این را از حاضرین میخواهم سوال کنم، کسی هست که میخواهد به خودش مشغول شود و در امور خودش دقیق شود؟ این دقیق شدن در امور خود ، انسان را درگیر آفتی میکند این آفت چیست؟ انسان اگر به خودش دقیق بشود نه تنها خود پسند نمی شود بلکه دنیایی از ایرادها را پیدا میکند و تکبرش پایین می آید.
سردرگمی
اکثر کسانی ک هبه خودشان مغرور هستند، به خاطر این است که خودشان را فراموش کردند .یه خورده در اعمال خودشان دقیق شود، می فهمند هیچی نیست.اصلاح کردن خود باعث در خود فرو رفتن و نشستن و فکر کردن به خودش این را دچار آفتی میکند .
نه جوابش سردرگمی نیست .چون انسان اگر در جاده غلطی باشد خودش همینجوری میرود .ولی اگر در این جاده سردرگم بشود باز بهتر است چون توقف میکند .توقف در راه باطل بهتر از آن هست که در آن راه حرکت کنی.پس این سردرگمی هم خوب است، قومی بودند در زمان موسی (ع) که خدا این ها را سرگردان کرد، آنهایی بودند ک هخدا این ها را در زمین سرگردان کرد.سردرگمی هم خوب است، وقتی انسان می خواهد در راه غلط باشد.