معروف ترین برند های جهان
اگر قصد دارید برندی جدید برای خود بسازید، شاید بهتر باشد با معروف ترین برند های جهان آشنا شده و رمز موفقیت آن ها را بدانید.
بسیاری از صاحبان کسب و کارهای نوپا، تنها عظمت امروز برندهای بزرگ را مدنظر قرار داده و فراموش می کنند در پس این بزرگی، چه تلاش ها و فداکاری هایی نهفته است.
شاید نگاهی گذرا به زندگی نامه بنیان گذاران این برندها بتواند برای شما مسیر سخت اما لذت بخش موفقیت را آشکار سازد.
اپل، آشناترین نامی است که در میان برندهای مطرح به چشم می خورد، گران قیمت ترین کمپانی جهان که امروزه در پیشرفت تکنولوژی حرف اول را می زند.
شاید باورش برای شما سخت باشد که این کمپانی از پارکینگ خانه پدری استیو جابز، بنیان گذار این برند شروع به فعالیت کرد.
اگر می خواهید تخمینی از ارزش روز اپل داشته باشید، باید بگوییم که ارزش کل بازار سهام ایران در حدود 7 درصد از سهام اپل را پوشش می دهد.
استیو جابز هنگامی که شروع به فعالیت کرد هیچ سرمایه میلیاردی و یا تحصیلات عالیه ای نداشت، او تازه از دانشگاه انصراف داده و از دید بقیه تنها یک جوان بیکار بود.
اما آقای جابز به شخصه اینگونه فکر نمی کرد، او رویایی بزرگ داشت که می دانست باید به آن برسد، پس تا روز آخر عمرش دست از تلاش برای پیشرفت اپل نکشید.
آمازون دیگر برندی است که قصد معرفی آن را داریم، برندی تاسیس شده توسط جف بزوس که پیش از شروع به کار، یک کارمند معمولی بوده است.
جالب است بدانید این برند نیز از یک اتاق کوچک شروع به کار کرده است، در حالی که بنیان گذار آن امروز در میان پنج ثروتمند بزرگ دنیا قرار دارد.
جف بزوس در خاطرات خود می گوید: هنگامی که من ایده این کار را با مدیر خود در میان گذاشتم او گفت اگرچه ایده خوبی است اما نه برای شخصی که همین الان نیز شغل مناسب و امنی دارد.
البته آقای بزوس اهمیت زیادی برای این حرف قائل نبود، او آرزویی داشت که موجب شد از فضای امن خود خارج شده و در مسیر رویایش از شغل کارمندی استعفا دهد.
اپل و آمازون تنها دو برند از صدها برند مطرحی در جهان هستند که بنیان گذاران آن ها با فداکاری و شجاعت توانسته اند از یک ایده، به چنین سرمایه و اعتباری دست یابند.
مطالعه داستان چنین موسسین بزرگی شاید بیش از همه چیز یک درس بزرگ به ما بدهد، و آن شجاعت است.
بسیاری از ما در دام زندگی کارمندی افتاده ایم، زندگی که اگرچه امنیت مالی ما را تامین می کند، اما همواره ما را چون ماهی در تنگی محدود اسیر خواهد کرد.
شاید بهتر باشد باری دیگر در مورد اهداف و رویاهایمان بازنگری کرده و پای خود را از این زندان پوشالی که در ذهن خود ایجاد کرده ایم فراتر بگذاریم.