مدیریت یک حرفه است

مدیریت یک حرفه است

آیا واقعا مدیریت یک حرفه است ؟ مدیر بودن مسئولیت های سنگینی خواهد داشت که هر کسی از پس آن بر نخواهد آمد .اغلب مدیرانی موفقند که سرسخت تر و محکمتر باشند . چند سال پیش کمیته جبران خدمات یکی از شرکت‌هایی که با آن‌ها ارتباط داشتم قصد داشت در مورد استفاده از گزینه‌های سهام در جبران خدمات تیم مدیریت اجرایی عالی تصمیم‌گیری کند. تقریباً همزمان با این قضیه یک مقاله علمی جالب در مورد تأثیر گذاری گزینه‌های سهام بر رفتار مخاطره‌آمیز کارکنان شرکت‌ها منتشر شد که حاوی مطالبی آگاهی‌بخش در این زمینه بود. وقتی از مشاور کمیته جبران خدمات در مورد این مقاله پرسیدم گفت در مورد آن چیزی نمی‌داند و هنگامی که به او پیشنهاد دادم این مقاله را همراه با مقالاتی دیگر در رابطه با موضوع مورد نظر برای او بفرستم هیچ علاقه‌ای از خود نشان نداد. چرا شخص که به مشاوره حرفه‌ای او دل خوش کرده‌ایم تا این حد نسبت به یافته‌های علمی که می‌توان با استفاده از آن‌ها تصمیمات آگاهانه‌تری گرفت بی‌تفاوت است؟ و چرا اعضای کمیته جبران خدمات این امر را دال بر عدم انتخاب مشاور مناسب در نظر نگرفت؟ این واقعاً برای من مأیوس‌کننده بود ولی تعجب‌آور نبود. مسئله این است که مدیریت به عنوان یک شغل حرفه‌ای شناخته نمی‌شود. برخی صاحب‌نظران تعهد به اهداف عالی- مانند دستیابی به اهداف اقتصادی و کسب سود- را مهم‌ترین جنبه هر حرفه می‌دانند. ولی به نظر من حرفه‌ها یک ویژگی مهم دیگر نیز دارند و آن عبارت است از وجود یک حوزه علمی تخصصی که دست اندر کاران آن حرفه خود را متعهد به استفاده از آن در کارهای روزانه خود می‌دانند. در حقوق، افراد باید برای کسب مجوز امتحانات خاصی را بگذرانند. در پزشکی پزشکان ملزم به مشغولیت دائم تحصیلات حرفه‌ای هستند. البته چیزی که در اینجا مهم است خود امتحان دادن و کسب مدرک و گواهی‌نامه نیست بلکه این ذهنیت و عقیده کلی که عمل اثربخش مستلزم آگاهی از پیشرفت‌های علمی مرتبط با کار است مطرح است. بنابراین تبدیل شدن مدیریت به حرفه مستلزم برآورده شدن دو شرط است. یکی پایبندی به اهداف عالی و دیگری به‌کارگیری دانش به‌روز حوزه کاری. در سال‌های اخیر تلاش‌هایی در این زمینه صورت گرفته است. مدیریت بر مبنای شواهد یکی از حرکت‌هایی است که سرعت رشد آن بالاست و حامیان زیادی نیز دارد. برای تحقق مدیریت به عنوان یک حرفه علمی حمایت‌هایی از سوی نهادهای مختلف لازم است. نخست مدرسه‌های بازرگانی باید به قدرت خود ایمان داشته باشند و نگاه علمی و عمل مبتنی بر علم را در دانشجویان خود پرورش دهند. نهاد دوم ناشران کتاب‌ها و مقالات و ژورنال‌های مدیریتی هستند. آن‌ها باید با اهمیت دادن به پیشینه تحقیقات، از ایده تجمعی بودن دانش حمایت کنند و بر اصول روش‌شناسی علمی تاکید بیشتری داشته باشند.
این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱

ارسال نظرات (۰ نظر)

روزی ۱ ساعت کار با ماهی ۱۶ میلیون درآمد