مدیریت در بحران مالی

مدیریت در بحران مالی

زمانی که بحران مالی به سراغ مجموعه یا زندگی شما می آید مدیریت مهمترین نقش را بازی می کند. ابتدا یک کاغذ و قلم بردارید. تمام مسیرهایی که پول هایتان را از دستتان خارج می کند مکتوب کنید. حقوق پرسنل، اجاره ها، هزینه های تبلیغات، هزینه های پیش تولید، وام و قرض هایی که دارید، استهلاک لوازم دفتر کارتان، نیاز برای ارتقای سیستم ها، هزینه آب و برق و گاز و تلفن، هزینه دارایی و مالیات، عوارض شهرداری، بیمه پرسنل، هزینه سفرهای ضروری خارجی و داخلی، هزینه های مربوط به مدیریت مشتریانتان همه و همه را یادداشت کنید. تمام کارهایی که برای سودآوری انجام می دهید را هم بنویسید. اگر سودی از فروش محصولتان دارید یا حقوقی از جایی دریافت می کنید یا سرمایه ای را در جایی گذاشته اید و بهره کارتان را دریافت می کنید. خرید و فروشی صورت می دهید و به سودی می رسید همه و همه را یادداشت نمایید. ممکن است در همین ابتدای امر ناامید شوید از اینکه واقعا چگونه ممکن است خواندن یک متن این بحران را برایم به اتمام رساند. توصیه می کنیم به جای ناامید شدن به توصیه هایی که می گوییم عمل کنید. شما کارهایی را انجام می دهید که به سودی می رسید. در بین این کارها بعضی پر سودتر و برخی کم سودتر هستند. حالا بیایید فرض کنید که کار کم سودتر را حذف کردید. آیا حذف این کار از هزینه هایتان کم نمی کند؟ بررسی کنید که اگر به صرفه نیست آن را حذف کنید. حال آیا با حذف این کار فرصت برای انجام کار دیگری که سود بیشتری به شما برساند به وجود نمی آید؟ پس باید در قدم اول کاری کنید تا منابع تامین مالی تان رشد کند. متاسفانه عموم مردم همیشه به فکر کم کردن خرج ها هستند در حالیکه واقعا در بسیاری از مواقع نمی شود بسیاری از خرج ها را کم کرد در حالیکه اگر انسان به بیشتر کردن درآمدها فکر کند توفیق بیشتری خواهد داشت. حال سراغ مرحله دوم می رویم یعنی کم کردن خرج ها آن ها را کم کنید. شاید با خود بگویید که نویسنده این متن چه دل خوشی دارد. چگونه کم کنیم؟ نمی شود. بله حق با شماست. اما وجود دارند خرج هایی که به خاطر رو در بایستی و یا چشم تو هم چشمی به وجود می آید. یک نمونه آن این است. شما یک نیرو در اختیار دارید که واقعا برای شما مفید و سودآور نیست و خرج حقوقش را هم به شما نمی رساند. عذرش را بخواهید و اخراجش کنید. احتمالا در دلتان این فکر می افتد که بنده خدا گناه دارد و اگر اخراجش کنم زندگی اش نابود می شود. لازم است این آیه قرآن را بخوانید. سوره هود آیه ۶ و ما هیچ جنبنده ای را بر روی زمین خلق نکرده ایم مگر اینکه روزی اش را خودمان عهده دار شدیم. مدیر عزیز، او خدایی دارد و شما خدایش نیستید. مطمئن باشید خدای او بیشتر از شما به فکر روزی اوست. شما در حال حاضر که خودتان در حال نابودی هستید او را اخراج کنید تا به اوضاع کاری خود سر و سامان دهید. مطمئن باشید خدای او رهایش نخواهد کرد. اگر اهل ایمان باشد خداوند اهل ایمان را به حال خود واگذار نمی کند و اگر کسی باشد که خدا او را به حال خودش واگذار کرده آیا شما می خواهید نجاتش دهید؟ بعد از اینکه به اوضاع کاری خود سامان دادید اگر دوست داشتید دوباره سراغ آن نیرو بروید. اگر شرایط کاریش بهتر از چیزی شده بود که شما برایش مهیا می کردید که خدا را شکر. اگر هم بدتر بود به او پیشنهاد می دهید که پیشتان بیاید. حال یا قبول می کند یا نمیکند که در هر دو حالت شما به وظیفه تان عمل کردید. در واقع اعتقاد داریم اگر بتوان در خرج ها تجملات و بسیاری از همین هایی که به دلیل عدم داشتن قدرت نه گفتن هاست از خود دور کنیم میتوانیم بخشی از خرج ها را کاهش دهیم و چه بسا همین میزان کم همان مقداری باشد که ما را از ورشکستگی نجات دهد.
این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۴ / ۵ تعداد رأی: ۲

ارسال نظرات (۲ نظر)

مرتضی زرگران

بنام خدا
نکات ارزنده ای عنوان شده که جای تامل دارد.

نگین محمدنژاد مامالو

هنگام مواجه شدن با بحران های مالی احساس خطر نکنید، شما با مدیریت می توانید از این وضعیت خود را خلاص کنید.

روزی ۱ ساعت کار با ماهی ۱۶ میلیون درآمد