دلال از یکی جنس میگیرد و به دیگری میدهد، تاجر هم از یکی جنس میگیرد و به دیگری میدهد. در تفاوت بین تاجر و دلال، چه عاملی تعیینکننده است؟ آیا حجم معامله تعیینکننده است؟ مهمترین تفاوت تاجر با دلال، تکمحصولی بودن تاجر است. تاجری که برای بیست سال، تاجرِ پارچه بوده، اگر وضعیت بازار پراید یا وضعیت بازار سکه خوب شود، پراید و سکه نمیخرد. میگوید: کار و تخصص من پارچه است و من پارچه را میشناسم. وقتی شما با یک دلال صحبت میکنید، میبینید هیچ اطلاعات فنی از محصول خود ندارد. ولی میبینید یک تاجر حرفهای از خود کارخانهدار هم اطلاعات تخصصی بیشتری دارد.
دلالی در قانون تجارت
جنسی که روی آن دلالی میشود، جنسی است که به نوسان خورده باشد و این نوسانها در جایی افت میکنند و متوقف میشوند، به همین دلیل دلالها پولدار نمیشوند؛ چون ممکن است آخرین باری که کالای زیادی در اختیار دارند، بازار سقوط کند. دلال دو پراید میخرد. قیمت پراید بالا میرود، بنابراین دفعه بعد با سودی که کرده، چهار پراید میخرد، طمع میکند و دفعه بعد ده پراید میخرد اما دفعه بعدی که قیمت پراید افت میکند، پانزده تا بیست پراید روی دست او میماند و این تمام سود قبلی او را از بین میبرد. برای همین من تا به حال دلال پولدار ندیدم، اما تاجر پولدار زیاد دیدم. وضعیت دلالها سینوسی است و مدام بالا میروند و دوباره پایین میافتند. [audio mp3="https://s3.eu-1.jeyserver.com/aradbranding-fa-wp-content/uploads/2019/09/SM980523-03.mp3"][/audio] تجارت و کسب و کار انواع مختلفی دارد که بیشتر مردم از معانی دقیق هر کدام و تفاوتهای آنها با یکدیگر اطلاعی ندارند. بسیاری از افراد تجارت را با دلالی یکی میدانند و به همین دلیل، نگاه مثبتی به تجارت ندارند. در حالی که فرایندهای تجاری و همچنین میزان درآمد در تجارت بسیار با دلالی متفاوت است. در این مقاله قصد داریم علاوه بر ارائه تعریف مفاهیمی همچون تجارت، دلالی و حق العمل کاری بر اساس کتاب قانون تجارت ایران، به ویژگیها و تفاوتهای هر کدام با یکدیگر بپردازیم.
تاثیر فرهنگ در اقتصاد
فرهنگ و نوع رفتار مردم یک کشور در اقتصاد آن بسیار تاثیرگذار است، بهگونهای که میتواند باعث رشد اقتصادی یا افول آن بشود. در کشورهایی که فرهنگ آنها از راهاندازی کسب و کار حمایت میکند، علاقه به تاسیس شرکت و فعالیت در عرصههای مختلف تجاری و اقتصادی بسیار بیشتر است. متاسفانه در کشور ما دیدگاه خوبی نسبت به تجارت و راهاندازی کسب و کارهای شخصی وجود ندارد. شاید یکی از دلایل به وجود آمدن این فرهنگ منفی، برداشتهای اشتباه مردم از کلماتی مثل کارآفرینی، کسب و کار و تجارت باشد. اما بار مثبت یا منفی یک کلمه در نزد مردم، معنای اصلی آن را تغییر نمیدهد، بهخصوص که امروزه بسیاری از کلمات ارزش خود را از دست دادهاند یا بار معنایی آنها تغییر کرده است. در ادامه مفاهیم تجارت و دلالی را بر اساس معنای واقعیشان در اقتصاد تعریف میکنیم که با برداشت عامه مردم از آنها متفاوت است.
چه کسانی تاجر محسوب می شوند؟
بر اساس ماده یک کتاب قانون تجارت ایران، تاجر کسی است که اقدام به انجام مبادلات تجاری میکند. اما کسی که تجارت کار معمولش نیست و فقط هر از گاهی معاملهای انجام میدهد، از نظر قانون تاجر شناخته نمیشود. هر نوع معامله تجاری فرایند خاصی دارد و تولیدکنندگان باید شرایط تجاری بهخصوصی را فراهم کنند تا مبادله و فروش کالاهای آنها انجام شود. به عبارت دیگر، برای به سرانجام رسیدن مبادلات تجاری لازم است امور مربوط به حمل و نقل، پرداخت، صدور پیشفاکتور و قرارداد و موارد دیگر انجام شود. بنابراین تاجر باید توان و اطلاعات لازم برای انجام مبادلات تجاری را داشته باشد و از طرف دیگر، انجام مبادلات تجاری هم کار معمول او باشد. کسی که هر از گاهی معاملهای میکند، نمیتواند خودش را تاجر بنامد؛ چون نه از نظر قانون و نه از نظر عرف بازار، تاجر شناخته نمیشود.
تعریف دلالی در قانون تجارت
در ماده ۳۳۵ قانون تجارت ایران دلال به این صورت تعریف شده: «دلال کسی است که در مقابل اجرت، واسطه انجام معاملاتی میشود و یا برای دیگران طرف معامله پیدا میکند». اگرچه دلالی هم قسمی از تجارت است، اما با تجارت به معنای شناختهشده آن متفاوت است. در واقع دلال برای خانه یا ماشینی مشتری پیدا میکند که مالک آنها نیست. اگر در فرایند معامله مشکلی پیش بیاید، مثلا خانه یا سند آن ایرادی داشته باشد، برای دلال مشکلی ایجاد نمیشود، او در این قضیه مسئولیتی ندارد و فقط کمیسیون یا درصد خود را میگیرد. اگر خریدار بعد از پایان معامله متوجه شود خانه یا ماشینی که معامله کرده، بر خلاف ادعای فروشنده ایرادی دارد، میتواند علیه فروشنده شکایت کند، اما این مسئله در اعتبار دلال تغییری ایجاد نمیکند. بهطور کلی دلالها اعتباری در بازار به دست نمیآورند که بخواهند آن را از دست بدهند.
تفاوت های دلالی با تجارت
در تجارت امکان کسب هویت و برند شدن وجود دارد و حتی فروشندگان دورهگرد هم میتوانند به خاطر کیفیت محصول یا مناسب بودن قیمتشان شهرت و اعتبار کسب کنند. اما دلالها هیچ هویتی ندارند و حتی اگر دلالی بتواند صد خانه را بفروشد، کسی نمیگوید این شخص توانایی خوبی در پیدا کردن خانه دارد. مشاوران املاکی که سالها سابقه فعالیت دارند، نتوانستهاند در میان همصنفان خود برند شوند، اما حتی تاجرانی که با محصول سادهای مثل گچ کار میکنند، این فرصت را دارند که بهعنوان تاجر آن محصول شناخته و معروف شوند. بر خلاف تاجران، دلال در معامله و خرید و فروش، صاحب کالا نیست و فرایندهای تجاری را هم مدیریت نمیکند. فرایندهای تجاری بسیار پیچیدهتر از دلالی است و با شناخت انواع مدلهای تجاری خواهید فهمید که هر کدام از فرایندهای تجاری چقدر میتواند به یک تاجر ارزش بدهد.
حق العمل کاری یا دریافت کمیسیون
بر اساس ماده ۳۵۷ قانون تجارت که به موضوع حق العمل کاری میپردازد، حق العمل کار کسی است که در ازای کاری که انجام میدهد، کمیسیون یا حق العملی دریافت میکند. حق العمل کاری مدلی از تجارت است، اما حق العمل کار هم تاجر نیست. حق العمل کار مسئولیت حمل و نقل کالا در مسیر معینی را به عهده میگیرد و در ازای آن کمیسیونی دریافت میکند یا ممکن است از حق العمل کار خواسته شود کالایی را تامین کند و به شخصی تحویل دهد. بنابراین حق العمل کار در فرایندهای تجاری و معاملات ذینفع نیست و سود و زیان کار به او برنمیگردد. اگرچه ممکن است در مفاد قرارداد حق العمل کاری، شرایط خاصی بیان شود، اما به هر حال حق العمل کار کمیسیون معینی را دریافت میکند. حق العمل کاری و دلالی به هم نزدیکاند، اما هر دو آنها با تجارت تفاوتهای بسیار زیادی دارند.