یک سؤال را بسیاری از دوستان از ما میپرسند و آن درباره ایده های کسب و کار است. موضوعی که امروز میخواهیم درباره آن صحبت کنیم، همین بحث است. بسیاری از افراد ایدههای مختلفی دارند و میخواهند از این ایدهها برای کسب و کار خود استفاده کنند. در واقع قصد دارند کسب و کار موفقی را راهاندازی کنند.
اما سؤال اینجاست که آیا قبل از شما، این ایده به ذهن کسی نرسیده است؟ آیا کسی اجرا نکرده و اگر اجرا کرده، به کدام مرحله اقتصادی رسیده؟ آیا توانسته موفق بشود یا نه؟ موضوعی که امروز میخواهیم درباره آن صحبت کنیم، اجرای ایدههای اقتصادی و کسب و کار است. باید درباره ایدهای که دارم بررسی و تحقیق کنم که آیا کسی قبلتر از من آن ایده را اجرا کرده است؟ اگر اجرا کرده، چه شده؟ آیا من هم شانس موفقیت دارم؟ چه ساختارهایی را باید اجرا کنم تا بتوانم در این مسیر اقتصادی موفق باشم؟
امروز میخواهیم در رابطه با همه این مسائل صحبت کنیم. ایدههای تجاری خود را کمی بالاتر بیاوریم، در مراتب بالا قرار بگیریم. با استراتژیهای درست، میتوانیم بهراحتی کسب و کار خود را راهاندازی کنیم.
از پیدا کردن ایده تا اجرای آن
چند روز پیش، خانم و آقایی که زن و شوهر بودند و میخواستند ایدههای خود را اجرا کنند، از من این سؤال را پرسیدند که اگر ما خرما بگیریم، هستههای آن را بیرون بیاوریم، گردو داخل آن بگذاریم و بعد بستهبندی شیک و متفاوتی که تا دیروز نبوده، انجام بدهیم، تا بتوانیم موفق بشویم، آیا این کار جواب میدهد یا خیر؟
از او پرسیدم که این فکر را چه کسی به شما رسانده؟ این ایده را چه کسی به شما داده؟ آیا خود شما به چنین ایدهای رسیدید یا از کسی مشاوره گرفتید؟ گفت: بله، با یک شرکتی صحبت کردم و به من گفتند: باید پنج یا ده میلیون تومان به ما بدهید تا ایده های کسب و کا به شما معرفی کنیم.
بسیار جالب بود که از این آقا و خانم ده میلیون تومان دریافت شده بود تا به چنین ایدهای برسند! تا بفهمند که موفقیت در بستهبندی خرما به صورت متفاوت است، در اینکه هسته خرما را بیرون بیاورند و به جای آن گردو بگذارند. آیا چنین کاری جواب میدهد یا نه؟ بابت این موضوع ده میلیون تومان هم پرداخت کرده بودند.
از آنها یک سؤال پرسیدم و این سؤال را از شما هم میپرسم: آیا قبل از شما، چنین ایدهای به ذهن کسی نرسیده است؟ آیا آن مشاوری که این حرف را به شما زد، به افراد دیگری هم زده یا نه، فقط اختصاصی به شما گفته است؟ شما از کجا این موضوع را فهمیدید؟ در دنیایی زندگی میکنیم که اطلاعات در کمتر از ثانیه منتقل میشود. یعنی همین حرف من را که شما امروز گوش میدهید، افراد بسیاری همزمان با شما میشنوند. پس در قرن حاضر، با استفاده از شبکههای اجتماعی اطلاعات بسیار سریع منتقل میشود. اگر ایدهای که به ذهن شما رسیده، پولساز باشد، یعنی ضرر ندهد و فایده داشته باشد، بهیقین این ایده در کمتر از ثانیهای به ذهن افراد دیگری هم میرسد و آنها هم دوست دارند که چنین ایدهای را اجرا کنند.
آیا داشتن یک ایده جدید برای موفقیت کافی است؟
ایده اسنپ، اینکه بخواهیم تاکسی تلفنیهای اینترنتی راهاندازی کنیم، اجرا شد و بعد در کمتر از ثانیهای شرکتهای دیگر هم گفتند: ما هم تاکسی تلفنی مجازی میخواهیم. چرا ما نتوانیم اجرا کنیم؟ مگر کار سختی است؟ برای همین، رقیبها بسیار زیاد شدند.
پس شرط موفقیت داشتن ایده نداشت، چراکه ایدهها در کمتر از ثانیهای کپیبرداری میشوند و شما نمیتوانید هیچ کاری بکنید. متفاوت بودن در ایده نیست، متفاوت بودن در اجرا و شیوه تبلیغات است، در این است که بتوانید چه مقدار از سهم بازار را از آن خود کنید. نیازی نیست شما بخواهید چندین میلیون تومان سرمایه فراهم کنید و بعد امتحان کنید که آیا ایده شما جواب میدهد. فرض کنید جواب هم بدهد، در کمتر از ثانیهای فرد دیگری هم پیدا میشود و با سرمایه بیشتر ایده شما را کپیبرداری میکند و اوست که موفق میشود. شاید شما اولین نفر باشید، اما بهترین نخواهید بود. چرا؟ چون یک نفر دیگر با سرمایه بیشتر میخواهد در این حوزه فعالیت کند و آن فرد با تبلیغاتی که انجام میدهد، حتی خودش را بهعنوان اولین نفر معرفی میکند. صدای این فرد بیشتر شنیده میشود یا شما که هزینههای تبلیغاتی ندادهاید؟ صدای شما شنیده نمیشود.
این قضیه بسیار مهم است، باید کمی به آن توجه کنید. قبل از اینکه بخواهید هر ایدهای را اجرا کنید، یک بار از خودتان بپرسید، اگر به جواب نرسیدید و این را ندانستید که آیا پیش از شما کسی این ایده را اجرا کرده یا نه، از ما بپرسید. ما در طول شبانهروز با افراد بسیاری ارتباط برقرار میکنیم. آنها نزد ما میآیند و با ما صحبت میکنند و میگویند: ما میخواهیم این کار را انجام بدهیم. ما میدانیم قبل از شما چه کسانی این کار را انجام دادند و چه کسانی انجام ندادند و بازار آن بکر است. پیشنهاد من به شما چیست؟
تبدیل ایده به درآمد
هر ایدهای که به ذهن شما میرسد، قبل از اینکه بخواهید آن را به مرحله تولید برسانید، ابتدا از افرادی که به مرحله تولید رساندهاند، استفاده کنید. یعنی چه؟ همین ایده خرما را در نظر بگیرید که بخواهیم هستهها را بیرون بیاوریم، به جای آن گردو بگذاریم و با یک بستهبندی شیک عرضه کنیم. این ایده را افراد بسیاری اجرا کردهاند. فرض کنیم شما هم اجرا کردید. یعنی یک نفر قبل از شما به این مرحله رسیده و شما در حال حاضر در اینجا قرار دارید و تازه میخواهید به مرحله تولید برسید.
قبل از اینکه این حرکت را انجام بدهید، همین جایی که هستید بمانید و از این مرحله به بعد را انجام بدهید. یعنی یک مرحله که اتفاق میافتد تولید است، مرحله بعد فروش است. شما مرحله فروش را انجام بدهید. ببینید آیا کسی آن محصول را از شما میخرد؟ به چه حجمی میخرند؟ من که امروز بهعنوان یک مشتری جنس را از شما دریافت کردم، دفعه بعد قرار است در چه تاریخی دریافت کنم؟ آیا باز هم میخرم؟ و حجم مشتریهای شما چگونه افزایش پیدا میکند؟ اگر شما در تهران یا شهرستانها فعالیت خود را آغاز کرده باشید، چه زمانی میتوانید در شهر دیگری هم فعالیت کنید؟ آیا مشتریهای صادراتی هم خواهید داشت؟ به چه درآمدی میتوانید برسید؟ اگر در تهران کار کنید و به درآمد ده میلیونی برسید، آیا با فعالیت در اصفهان، شیراز و مشهد، به درآمد بالاتری نخواهید رسید؟ آیا برای اینکه به درآمد بالاتر برسید و از سراسر ایران مشتری داشته باشید، راهکاری دارید؟ یا حتی کشورهای دیگر را مدنظر داشته باشید، افرادی پیدا بشوند و بگویند: ما خواهان این محصول هستیم و میخواهیم با تُناژ بالا با شما همکاری کنیم و شما بتوانید به کشورهای دیگر هم صادر کنید.
راههای رونق تولید
مشکل اقتصاد ما تولید نیست. هر کسی میتواند تولید را انجام بدهد. مشکل ما ایده نیست. بسیاری ایده دارند، اما توان اجرای آن را ندارند. یعنی حتی آن را به مرحله تولید میرسانند، کسی نیست که این محصول را از آنها بخرد. نیازی نیست شما در مرحله تولید سرمایهگذاری کنید. بیایید و در مرحله بعد از تولید؛ یعنی فروش سرمایهگذاری کنید. هرگاه در فروش موفق شدید، آن زمان است که باید تولید کنید.
پس خوب است که امروز از افرادی که تولید میکنند، استفاده کنیم. رونق تولید یعنی همین، یعنی کاری کنید که سطح تولید کارخانههای قدیمی بیشتر بشود. اگر شما هم تولیدکنندهای هم تراز قبلیها بشوید، آیا مشتری تولیدکنندههای قبلی بیشتر میشود؟ آیا فروش آنها بیشتر میشود؟ کارخانههای آنها بزرگتر میشود؟ یا آن را ثابت نگه داشتید و حتی در بعضی موارد آن را به زمین میزنید؟ اگر شما هم تولید کنید، نفر دیگری هم تولید کند، آیا حجم فروشهای هر کدام زیاد میشود یا نه، ما باز هم به مشکل برخواهیم خورد؟
مشکل اقتصاد ما تولید نیست. اگر میخواهیم رونق تولید اتفاق بیفتد و کارخانههای بیشتری بتوانند تولید را افزایش بدهند، باید فروش بیشتر شود. باید جامعه هدف بیشتر شود.
جالب است بدانید که میزان صادرات کشورهایی مانند سنگاپور و اندونزی و کشورهای ضعیفتر از ایران که جمعیت آنها به اندازه یک استان ایران است و حتی از تهران هم جمعیت کمتری دارند، نسبت به ایران دو برابر و در بعضی موارد بیشتر است. یعنی تفکر اینها فقط فروش است و نه تفکر تولید.
دلایل شکست تولید در ایران
متأسفانه در ایران تفکر تمام جوانها این است که سرمایهای فراهم کنند و تولید کنند. تولید میکنند و شکست میخورند. اکثر تازهواردها، آنهایی که میخواهند یک استارتاپ داشته باشند، همین مشکل را دارند. همه پولی فراهم میکنند تا تولید کنند، تولید اتفاق میافتد. بعد به بازار میروند و میگویند: بیایید از ما بخرید. کسی از آنها نمیخرد یا اگر هم بخواهد بخرد، با چک میخرد. میخواهد امانی بخرد، فاکتور به فاکتور بخرد. این مشکلات را داریم. افراد نخبه ما شکست میخورند و ناامید میشوند. میگویند: در ایران جواب نمیدهد، باید به خارج از ایران برویم. آنجا شرایط بهتر است. در چنین حالتی است که فرار مغزها اتفاق میافتد. چه خوب است که بفهمید مشکل ما، مشکل ایران، تنها فروش است.
به فکر تولید نباشید. افرادی پیش از شما به فکر تولید افتادند و تولید میکنند. آن افراد تجهیزات و امکانات دارند، شرایط تولید بهتر را دارند، بهتر و کاملتر از شما که میخواهید تازه شروع به کار کنید، کار را میشناسند. اگر میخواهید درصد تولید کشور خود را زیاد کنید، باید فروش آن را بالا ببرید. و سود هم در فروش است، پول در فروش است. تجارت کردن تنها شغلی است که بیشترین درآمد را برای شما به ارمغان میآورد.
به حرفهای من با دقت توجه کنید. فکر کنید و بعد تصمیم بگیرید. اگر نیاز به مشاوره داشتید، با همکاران من ارتباط برقرار کنید. حتی میتوانید برای یک جلسه خصوصی و حضوری هماهنگ کنید تا بیشتر درباره کسب و کار شما صحبت کنیم.
[audio mp3="https://s3.eu-1.blufs.ir/aradbranding-fa-wp-content/uploads/2019/08/Talia-Idehaye-kasb-o-kar-Trimmed.mp3"][/audio]
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟میانگین امتیاز
۵
/
۵ تعداد رأی:
۲