تاثیر نتیجه گرایی یا وظیفه گرایی در اقتصاد و تجارت

تأثیر نتیجه گرایی یا وظیفه گرایی در اقتصاد و تجارت چیست؟ فرق این دو در چه چیزهایی است؟

مردم در شغل و کسب و کار دو دسته‌اند: دسته اول که به نتیجه کار خود نگاه کرده و تصمیم می‌گیرند. در شغل و کسب و کار نتیجه یعنی پول. نگاه می‌کنند در آخر روز یا آخر ماه چقدر پول به دست آورده‌اند.

اگر زیاد بود شغل خود را خوب دانسته و اگر زیاد نبود بد. تمرکز در نتیجه پول در موارد بسیار زیادی فکر و ذهنشان را از عمل کردن به کارهایی که باید انجام بدهند باز می دارد.

مثلا اگر خوب پول در بیاورند دیگر به اصلاح سیستم فکر نمی کنند و به تفریح و خوشی زندگی می پردازند. اگر کم در بیاورند حرص می خورند و به دولت فحش می دهند و باز هم به فکر اصلاح سیستم خود نیستند.

این دسته عمدتا در خوشحالی و یا ناراحتی هستند و با توجه به وضع کنونی اقتصاد عموما در ناراحتی اند. دسته دوم کسانی هستند که به جای نتیجه به وظایف خود فکر می کنند.

این دسته روزی را از سمت خدا می دانند و همه سعی و همتشان این است که وظایف خود را درست عمل کنند. چون به این باور رسیده اند که اگر وظایف خود را درست انجام بدهند خدا و تقدیر و کائنات و قانون جذب و یا هر اسمی که بر رویش می گذارند بسیار بخشنده تر از آن است که تلاششان را بی ثمر گذارد مخصوصا اگر تلاششان در مسیر درستش باشد.

پس به جای فکر کردن و غم و غصه خوردن که چرا امروز پول کم آمد یا زیاد آمد به فکر اصلاح کسب و کار خود هستند. البته جالب است که در همین جا هم اشاره شود کسانی که اجیر دیگران شده اند و حقوق بگیر این و آنند حتی اگر به خطای سیستم پی ببرند امکان اصلاح سیستم را ندارند.

چرا که رئیسشان دیگری ست و پول اصلاح سیستم هم در جیب دیگری می رود از این رو سال ها بدون انگیزه رشد، کار می کنند و با حقوق بخور و نمیر می سازند مگر اینکه رشوه بگیرند و یا در کار خود خیانت کنند.

اما موضوع فکر و تلاش برای اصلاح سیستم برای کسانی که آقای خود هستند و کسب و کارشان به دست خودشان است موضوعی کاملا قابل درک است.

اینکه می گوییم به فکر وظیفه باشید نه نتیجه به این معنا نیست که نتیجه مهم نیست برعکس نتیجه خیلی مهم است و همین مهم بودن نتیجه ما را وا می دارد که وظیفه گرا باشیم. ما می گوییم با وظیفه گرایی ست که نتیجه خوبی می گیرید و با نتیجه گرایی نتیجه بدی به دست می آورید.

به طور نمونه درباره انتخاب شغل فکر کنید و ببینید کدام شغل بهتر است. تجارت یا کارگری؟ وقتی درک کردید تجارت بهتر است به سراغ آن بروید و اگر کارگری را بهتر دیدید به سراغ آن.

در مرحله اول فکر نکنید که تجارت تا یک ماه پول نمی دهد و کارگری همان روز ۳۰ هزار تومان می دهد. حال فکرتان اگر تشخیص درستی بدهد نفعش را می برید و اگر اشتباه باشد چوبش را می خورید.

در مرحله دوم فکر کنید کدام محصول در مرحله سوم فکر کنید چگونه برند شوید و مشتریان شما را بشناسند. در مرحله چهارم به روش های جذب تامین کننده فکر کنید. در مرحله پنجم به روش های عقد قرارداد و رشد فن بیان و اعتمادسازی در مرحله ششم به صادرات و توسعه کسب و کارتان.

حال بیایید و طبق وظیفه به همین ها که فکر کردید عمل کنید. وقتی درست عمل کنید بهترین نتیجه ها را هم می گیرید اما وقتی هر روز به این فکر می کنید که امروز پول آمد یا نیامد. کم آمد یا زیاد آمد استرس و وسواس و دلشوره رهایتان نمی کند.

اما همین که باور کردید روزی دست خداست و هیچ بنده ای بی رزق و روزی نمی ماند با خیال راحت ساختارتان را درست می کنید و نتایج پربار مالی اش را هم می بینید.

هر جای تجارت هم که مشکل داشتید اعم از انتخاب محصول، نحوه برندسازی، تامین کننده و مشتری، صادرات و توسعه کسب و کار، می توانید بر روی مشاوره های کارشناسان ما هم حساب کنید.

اگر هم خودتان وارد بودید که چه بهتر. وارد هم نباشید رفته رفته با صبوری همه را یاد خواهید گرفت.

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱
آراد برندینگ

ارسال نظرات (۳۰ نظر)

محمدقربانی

نتیجه‌گرایی عمدتا یک حالت ذهنی بوده و مبتنی بر تجربه ست

محمدعلی مفیدی

از طریق امتحان کردن ایده‌های جدیده که راه‌حل‌های صحیح کشف می‌شن

فرهاد گلی

نتیجه گرایی اخلاقی نظریه ایه که میگه اعمال رو تنها باید با توجه به نتیجش مورد داوری قرار داده

سپهرمحمدی

تنها چیزهای مطلقاً و ذاتا ارزشمند در جهان از خوشبختی و لذت و همه چیزهای ارزشمند دیگه فقط تا بدان حد ارزشمندن که موجب خوشبختی شن

امیرشیرکوند

آنهایی که اراده نیک دارن از اصول رفتار خاصی پیروی میکنن

جوادحمیدی

نظريات وظيفه گرايانه در تقابل با نظريات نتيجه گرايانه بهتر فهميده مي شن و در فلسفه اخلاق عموما در اشاره به انگاره هاي اخلاقي غير نتيجه گرايانه به کار مي رن

حسین نادری

يکي از مهمترين دلالت هاي وظيفه گرايي اينه که رفتار شخص مي تونه نادرست باشه حتي اگه نتايج اون بهترين نتايج ممکن باشه

امیرکوروش اعرابی

نتيجه گرايي به اون دسته از نظريات اخلاقي اطلاق مي شه که بنابر اونها نتايج اعمال مبناي هر حکم اخلاقي معتبر درباره اونهاست

طاهررجبی

بر اساس نتيجه گرايي عملِ اخلاقا درست عمليه که به بهترين نتايج منتهي مي شه

مرتضی شفیع

در تقابل با نتيجه گرايي وظيفه گرايي بر اينکه مردم چگونه مقاصد خودشونو عملي کنن تاکيد داره و اونو از چرايي انجام عمل مهمتر مي دونه

مجیدآقاخانی

بر اساس نظريات وظيفه گرايانه وظيفه اینه که بعضي از اعمال انجام بشه و از انجام دادن بعضي از اعمال خودداري شه
اين وظيفه از ماهيت خود عمل ناشي مي شه و نه از نتايجي که با انجام گرفتن عمل حاصل مي شه

حسام آذر

افراد نتیجه گرا فقط نهایت کار رو می نگرن و فقط در این اندیشه ان که عاقبت چی میشه و چون زمان بین آغاز و انجام کار طولانیه برای زمان حال برنامه ریزی خاصی صورت نمی ده

شاهرخ کمالی

اگه کسی در این جهان فضیلتی کسب کرد که مطلوب دیگری باشه او نیز می تونه همان فضیلت رو به دست بیاره
در صورتی که بکوشه و هزینه زمان اونو بپردازه

میلادمحمدی

.نتیجه‌گرایی به معنای یادگیری از اشتباهات خود و باقی‌موندن در روند مستمر بهبوده

داریوش باباییان

برای رسیدن به نتایج بزرگ باید دونست چطور اهدافی دقیق تعیین کرد

علی عبادی

ضروریه اهدافی که قراره به دست بیان به وضوح مشخص شن

میلاد جرموز

ارائه بهتر خدمات به مشتری بهبود کیفیت محصول یا خدمات … برای نتیجه‌گرا بودن باید از تعریف دقیق نتیجه مورد انتظار شروع کرد

مسعودجزایری

اهداف به وضوح مشخص نیستن
بنابراین برای انگیزش خودمون با تعیین اهداف دقیق باید شروع کنیم ولی در رویکرد خود انعطاف پذیر باشیم یعنی به طور منظم بر اساس اونچه که در طول پروژه یاد می‌گیریم اهداف میانی خودمونو بررسی کنیم

آیدین هدی

اغلب در ابتدای کار به دست آوردن اهداف بلندپروازانه پیچیده به نظر می‌رسه اما اگه اونو به مجموعه‌ای از اهداف میانی تقسیم کنیم خیلی سریع بسیار ساده‌تر می‌شه

پویاابراهیمی

راه‌های زیادی برای تعیین و دنبال کردن اهداف میانی وجود داره اما همه اونها تا حد زیادی مبانی یکسانی دارن

مرتضی غفوری

وظيفه گرايي يکي از نظريات عمده در اخلاق هنجاريه که به دليل تکثر نظرات وظيفه گرا تعريف واحدي از اون وجود نداره

رضاکارگاه

بر خلاف تصور مشهور هدف قرار ندادن ايجاد بيشترين خوبي ملاک وظيفه گرايي نيست

سیروس کفاش

وظيفه گرايي متعهد به اصل عدالت نظريه اي غيربهينه ساز، قاعده محور، مطلق گرا و امر محوره و واکنشي احترام آميز به ارزشها و اشخاص داره

اکبرگودرزی

نتیجه‌گرایی یک نظریست که مطرح میکنه که اعمال فقط با توجه به نتیجه شون مورد بررسی و داوری قرار می گیرن

سامان بغالیان

نظریات وظیفه گرایانه در تقابل با نظریات نتیجه گرایانه بهتر فهمیده میشن و در فلسفۀ اخلاق عموماً در اشاره به انگارهاي اخلاقی غیر نتیجه گرایانه به کار میرن

شهروزصادقی

یکی از مهمترین دلالت هاي وظیفه گرایی اینه که رفتـار شـخص میتونه نادرسـت باشـه حتـی اگـه نتـایجش بهتـرین نتـایج ممکـن باشـه

حامدرضی

نتیجه گرایی به اون دسته از نظریات اخلاقی اطلاق می شن که بنابر اونها نتایج اعمال مبنـاي هـر حکـم اخلاقـی معتبـر دربـارة اونهاسـت پـس بـر اسـاس نتیجه گرایی، عملِ اخلاقاً درست عملیه کـه بـه بهتـرین نتـایج منتهـی
میشه

مصطفی حسن پور

در تقابل با نتیجه گرایی، وظیفه گرایی بر اینکه مـردم چگونـه مقاصـد رو عملی کنن تأکیـد داره و اونو از چرایـی انجـام عمـل مهمتـر میدونه

میثم حسینی

نتیجـه گرایـی و وظیفـه گرایـی دو نظریـۀ حـائز اهمیـت در اخـلاق هنجـاري هـستن

حمیداسلامی

نتیجه گرایی به اون دسته از نظریاتی اطلاق مـیشه کـه مطـابق اونهـا اعمـال درسـت اعمالی هستن که منجر به افزایش نتـایج خـوب مـیشـن

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰