امروز میخواهیم درباره دو مدل کسب و کار یا شغل صحبت کنیم. افراد بسیاری به دنبال شغلی میگردند که برای گروه دیگری کار کنند. بهعنوان مثال، بسیاری از ما انتظار داریم در جایی استخدام بشویم که به ما یک میلیون، دو میلیون و در نهایت سه میلیون تومان حقوق بدهند. آیا این سؤال تا به حال برای شما پیش آمده که وقتی شما برای یک نفر به اندازه سه میلیون تومان کار میکنید، چقدر برای آن شرکت درآمدزایی دارید؟ یعنی شما برای این شرکت سه میلیون تومان کار میکنید و هیچ سرمایهای برای آن به ارمغان نمیآورید؟ کمی به این موضوع فکر کنید. شما هم میتوانید برای خودتان کار کنید، نه برای دیگران. بعضی از شما مسیر را بلد نیستید، راه و روش تجارت را نمیدانید و مجبور میشوید برای گروه دیگری کار کنید و درخواست کنید که دستمزد و حقوقی را دریافت کنید.
کدام مدل کسب و کار درآمد بهتری دارد؟
در دنیای کسب و کار دو مدل شغل وجود دارد. یک مدل به این شکل است که برای دیگران کار کنید. یک مدل این است که برای خودتان کار کنید. گاهی اوقات میگویید: اگر من بخواهم برای خودم کار کنم، ریسک دارد. و شما حاضر نیستید این ریسکها را بپذیرید و ترجیح میدهید از همان ابتدای کار، با رقم یک میلیون تومان در ماه شروع به کار کنید. هر ماه یک میلیون تومان دریافت کنید تا بعد از یک سال به یک میلیون و دویست برسد، بعد به یک و نیم میلیون تومان، بعد از آن هم به دو میلیون تومان. شما چندین سال را از دست میدهید و با چنین اعدادی زندگی میکنید.
در حالی که مدل دوم یا تفکر دوم اینطور است که میگوید: من ماه اول را کار میکنم، شاید هیچ درآمدی نداشته باشم، شاید پانصدهزار تومان درآمد داشته باشم. بعد از دو ماه تکنیکها را یاد میگیرید و یک میلیون تومان درآمد خواهید داشت. و بعد یاد میگیرید که چگونه درآمدها را بیشتر کنید. از دو میلیون، سه میلیون، سه چهار میلیون، پنج میلیون درآمد و تا ده میلیون، بیست میلیون و حتی سی میلیون جلو خواهید رفت. اینجاست که میبینید آنچه در گذشته کاشتید، امروز میوه میدهد. امروز به شما نتیجه میدهد. اما در مدل اول نتیجهای حاصل نمیشود. همیشه برای گروهی کار میکنید که آن گروه از نتیجهها بهره میبرند، از کاری که برای آنها میکنید، لذت میبرند و درآمدهای بالاتری خواهند داشت. کمی به این موضوع فکر کنید.
مدیریت کسب و کار و بهرهروی بیشتر
بسیاری از ما همیشه تا نوک بینی خود را میبینیم و نمیتوانیم بیشتر از آن را ببینیم، آینده را نمیبینیم. این اشتباه است. یک کشاورز را در نظر بگیرید. دانهها را میپاشد و در شش ماه آماده است تا برداشت کند. در شش ماه از سال نتیجه برداشت میکند و شش ماه کار میکند. درآمد خود را ماهانه محاسبه نمیکند، بلکه میگوید: من در سال اینقدر درآمد دارم. اما این فرد حد مشخصی دارد، زمینی دارد که فقط در این ابعاد میتواند کشت و برداشت کند. اما کسی که حرفهای است، تخصص پیدا کرده و در واقع تجارت را یاد گرفته، میتواند از زمینهای دیگران هم بهره بگیرد و خودش هیچ کاری نکند، تنها مدیریت کند. یعنی نیروهایی که تفکر کارگری دارند، نیروهایی که به دنبال حقوقهای روزمزد و ماهانه هستند، جذب کند، استخدام کند و بگوید: بیایید روی زمینهای من کار کنید.
دنیای تجارت هم به همین شکل است؛ دنیای مدیریت و استراتژی است، دنیای آنالیز و برنامهریزی در بحثهای اقتصادی است. یاد بگیرید افرادی را جذب کنید که توقع دارند ماهانه حقوق دریافت کنند و این افراد برای شما کار کنند. شما هم ماهیانه یک میلیون تومان به این افراد حقوق پرداخت کنید و بعد میبینید که هر کدام از این یک میلیونیها برای شما به اندازه ده میلیون تومان جنس میفروشند و سودهای شما بیشتر خواهد بود.
پیشرفت و رشد اقتصادی، بدون داشتن تفکر روزمزدی
پس ما دو مدل طرز فکر داریم. یک مدل طرز فکر روزمزدی و حقوق ماهانه است که هر ماه حقوق را دریافت کنند. اما گاهی تفکر شما این است که امروز بکارید، با درآمد پانصد هزار تومان، یک میلیون تومان و در نهایت دو میلیون تومان و آیندهای را ببینید که بعد از یک سال درآمد شما به بالاتر از بیست میلیون تومان میرسد. در چنین حالتی، وقتی شما هر ماه بیست میلیون تومان کسب میکنید، میبینید که چه آینده درخشانی خواهید داشت. آیندهای که در یک ماه به اندازه یک سال یک کارمند کار میکنید و درآمد به دست میآورید.
اگر خواهان پیشرفت و رشد اقتصادی هستید، مدل فکری خود را عوض کنید. ما منتظر شما هستیم. با شماره تماسی که در پایین صفحه درج شده، ارتباط برقرار کنید و شروع به کار کنید.
[audio mp3="https://s3.eu-1.jeyserver.com/aradbranding-fa-wp-content/uploads/2019/08/TALIA-ANVAE-SHOGHL-Trimmed.mp3"][/audio]
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟میانگین امتیاز
۱
/
۵ تعداد رأی:
۱