❇ زمانی که یک تفکر را هزاران بار در مغز ما فرو می کنند و اینقدر زیاد تکرار می شود ناخودآگاه باور می کنیم. و این پرگویی و زیادگویی موجب می شود که دیگر تحقیق و فکر نکرده و بپذیریم. ❇ یکی از آن تفکرات همین بود که معلمی شغل انبیاست. این تفکر موجب شد انرژی زیادی از جوانان ایرانی صرف این شود که در مسیر تدریس گام بردارند و شاید به واقع بتوان گفت کمتر جوانیست که در مسیر تدریس و پول گرفتن از این مسیر قدم برنداشته باشد و یا فکرش هم در آن نباشد. و جالب اینکه این گمان در ما القا شده که این شغل پاک ترین و بهترین و مفیدترین شغل هاست. حال اگر کسی بگوید که سال ها فریب خورده اید و اینگونه نبوده که شما پنداشته اید آیا باور می کنید؟ بعید است مگر تعداد کمی حق پذیر و جویای آن. ❇ ما معلم ها را ابتدا به امر به دو بخش تقسیم می کنیم. اولین گروه از معلمان کسانی هستند که علم را به مردم می دهند بی آنکه اجر و مزد و پولی از آنان بگیرند. و دومین گروه معلمانی هستند که به مردم علم می دهند و در ازای آن پولی می گیرند. ❇ سوال اول: انبیا از کدام دسته بودند؟ اگر کسی بگوید از دسته دوم معلوم می شود که یکبار کتاب خدا را نخوانده که در آن بیش از ۱۰ بار به نقل از پیامبران مختلف آمده است که خداوند فرمود به آنان بگویید که ما برای تعلیم و هدایت شما هیچ مزدی نمی خواهیم و مزد ما از ناحیه خداست. ❇ سوال دوم: معلمی من و شما و مردم جامعه ما از کدام دسته است؟ اگر کسی بگوید از دسته اول ما باورمان نمی شود و نه تنها ما باورمان نمی شود هیچ شخص دیگری هم باور نمی کند که در این عصر کسی یافت شود که رایگان علمی را به دیگران بیاموزد و اگر چنین کسی هم یافت شود بعدها معلوم می شود که نیت پلیدی در پشت آن داشته و ای کاش پول می گرفت و آن کارهای پلید را کنار می گذاشت. هرچند هستند عده بسیار بسیار بسیار اندکی که هنوز بر شیوه پیامبران عمل می کنند. ❇ پس پیامبران معلمان بی مزد بودند و ما کاسبی مان معلمی است. حال اگر پیامبران از راه معلمی مزدی نداشتند پس پول زندگی شان از کجا به دست می آمد؟ معلوم می شود از راهی غیر از معلمی. و آن راه چه بوده است؟ یکی نجار بوده و یکی بنا. یکی آهنگر بوده و یکی چوپان. و هر یک به شغلی غیر از معلمی مشغول بودند. و خداوند اینگونه مقدر کرد که آخرین پیامبرش تاجر باشد شاید برای اهل تفکر و حقیقت جویان نقشه راهی شود. ❇ چه حالی خواهید داشت در آن روز که پرده ها کنار رود و حقایق فاش گردد بفهمید که بسیاری از پولی که از طریق تدریس هایتان بدست آوردید حرام بوده است و خداوند جز معدود استثناهایی بقیه اش را قبول نمی کند؟ ( می توانید به کتاب های مختلفی که در باب معیشت و کسب روزی حلال هست مراجعه نمایید ) ❇ عجیب است از حال مردم که عمری خود را در مسیر خرابی می اندازند و چیزی هم نصیبشان نمی شود. لکن در راه درستی گام بر نمی دارند که پر از سود و پول است. ❇ ای آرادی های دوست داشتنی سنت پیامبر شما درباره شغلی که از آن پول در بیاورد چه بوده است؟ معلمی یا تجارت؟ نشنیده اید که خداوند به پیامبر فرمود من از شما مزدی برای رسالتم نمی خواهم مگر اینکه با اهل بیتم مهربان باشید و این موضوع را در کتابش بیان کرده است. ❇ پس چه شده که از سنت های پیامبرتان دوری کرده و به سنت های یهودیان و کاهنان معابد روی آورده اید که یاد دادن به مردم را مایه ارتزاق خود قرار می دادند؟ ❇ کسی که از سنت های پر از خیر و منفعت پیامبرش دور شود مانند گوسفندیست که از نظر چوپان دور مانده و صدایش به سایر گوسفندان هم نمی رسد. حال ممکن است خداوند به او رحم کند و نزد صاحبش باز گردد و یا طعمه گرگ ها شود. ❇ به تجارت روی بیاورید که خداوند روزی اش را در تجارت قرار داده است. معلمی شغل انبیاست به شرطی که پولی در آن نگیری. آن تدریسی که پول در آن می گیری شغل …………. است. امروز باور نکنید روزی می آید و به شما می باورانند. پر کردن نقطه چین با خودتان.
