وفادارسازی مشتری برای افزایش سود

وفادارسازی مشتری برای افزایش سود

با جلسه دیگری با عنوان وفادارسازی مشتری با شما همراه هستیم. سعی می‌کنیم تعدادی تکنیک و روش به شما بگوییم که بتوانید از آن‌ها برای افزایش سود و بهره‌وری کارتان استفاده کنید روزانه تعدادی مشتری با ما تماس می‌گیرند و فرصت فروش یا معامله با آن‌ها را داریم و تعدادی از این تماس‌ها منجر به معامله یا فروش در کسب‌وکارمان می‌شود.

خیلی وقت‌ها درگیر این هستیم که چطور یک مشتری را نسبت به خودمان وفادار کنیم تا در مدت کسب‌وکارمان مدام از ما خرید کند. همیشه نگران هستیم که مشتری از دستمان برود خیلی وقت‌ها فکر می‌کنیم که چطور می‌توانیم این مشتری را برای خودمان نگه داریم. بیایید در مورد مفهوم وفادارسازی با هم صحبت کنیم.

هر یک از دوستان بگوید که به نظر او مفهوم وفادارسازی یا لویالتی چه هست؟ هر کس بگوید که از نظر او چجوری می‌شود مشتری‌ها را وفادارسازی کرد یا کاری کرد که با ما بهتر کار کنند و در واقع می‌خواهم ببینم مفهوم وفادارسازی از نظر شما چه هست؟ نمی‌خواهم روش‌های آن را بگویم، می‌خواهم ببینم مفهوم آن از نظر شما چیست.

 

وفادارسازی مشتری

 

نظرات دوستان را مرور می کنیم اینکه دلسوز مشتری باشیم نه. مفهوم وفادارسازی مشتری دلسوز مشتری بودن نیست شاید تکنیک دلسوزی به این معنی باشد که در نتیجه آن مشتری به ما وفادار شود، ولی به این مفهوم نیست که وفادارسازی یعنی که ما دلسوز مشتری باشیم.

پیگیری

پیگیری جزء روش‌های وفادارسازی نیست پیگیری در مدل کار و برای انجام کار جزء تکنیک‌ها است، اما مفهوم آن را ندارد همیشه به یاد ما بیفتند و از ما خرید کنند قسمت از ما خرید کنند خوب است اما آن قسمت که همیشه به یاد ما بیفتند در واقع برندسازی است مفهوم وفادارسازی نیست.

تعهد کاری

تعهد کاری سبب رضایت مشتری و خرید متداوم می‌شود اما وفادارشدن مفهوم دیگری دارد جزء تکنیک‌ها است ارتباط مان با او حفظ شود یک اثر وفادارسازی این است که ارتباط مان با مشتری حفظ می‌شود خرید دوباره مشتری اثر وفادارسازی است، اما مفهوم وفادارسازی نیست.

خرید همیشگی از ما این هم جزء اثر خود وفادارسازی است ما را دور نزنند جمله بسیار خوبی بود در واقع مشتری‌های وفادار، مشتری‌هایی هستند که ما را دور نمی‌زنند یعنی به ما تعهد دارند و در واقع این تعهد در عمل و رفتارشان دیده می‌شود مشتری‌هایی هستند که حتی اگر قیمت شما بالاتر باشد و حتی اگر موانعی در کسب‌وکارشان باشد، در سطح‌های متفاوت نسبت به شما وفادار می‌شوند.

پایداری مشتری و خریدهای همیشگی می‌تواند مفهوم خوبی باشد بله، مشتری که پایدار باشد و همیشه خریدهای خود را از ما انجام دهد وفادار است اگرچه این جزو عکس‌العمل‌های یک مشتری وفادار است اما می توانیم بگوییم مشتری وفادار است که خریدهای بعدی خود را از ما انجام دهد وفاداری یعنی که مشتری بارها از ما خرید کند.

عرضه جنس با کیفیت و قیمت مناسب

جنس با کیفیت و قیمت مناسب در واقع جزء روش‌ها و تکنیک‌هایی است که منجر به وفاداری می‌شود یک نکته در مورد کیفیت جنس بگویم کیفیت جنس از نظر مفهوم کار یعنی مشتری به اندازه آن مقداری که پول می‌دهد، خوشحال باشد مثلا اگر من یک جنس درجه دو می‌خواهم، کیفیت آن به نسبت پولی که می‌دهم معقول باشد یعنی کس دیگری آن را با کیفیت بالاتر و با همین قیمت به من ندهد.

پس همیشه اینکه بخواهم یک جنس با کیفیت درجه یک بدهم، مفهومی ندارد مثلا اگر کسی می‌خواهد در رنج کفش ۵۰ هزار تومانی خرید کند، بالاترین کیفیت ممکن را از شما خرید کند به نسبت پولی که می‌دهد این در واقع بالاترین کیفیت و قیمت مناسب است که می‌تواند منجر به وفادارسازی شود.

با مشتری صادق باشیم

امروز می‌خواهم چند تکنیک جالب درباره وفادارسازی بگویم که به شما کمک می‌کند تا مشتری‌هایتان خیلی بیشتر برای شما تلاش و کار کنند و نتیجه‌های مثبت‌تری بگیرید.

دوستان اینکه وقتی مشتری نیاز به خرید داشته باشد نام شما را به خاطر آورد، نتیجه برندسازی است عمل به گفته‌ها و صادق‌بودن با مشتری، منجر به وفادارسازی مشتری می‌شود اما این‌ها تکنیک‌های معمول هستند نمی‌خواهم درباره تکنیک‌های معمول صحبت کنم.

یکی از دوستان می‌گویند مشتری عاشق ما باشد به نحوی که دوست داشته باشد فقط از ما خرید کند تعبیر بسیار قشنگی بود.

دوستی می گوید مشتری‌مداری و حفظ صداقت در کار با مشتری این هم تعبیر خوبی است، اما عملکرد شما است که منجر به وفادارسازی می‌شود نظر یکی از دوستان این است که خرید از ما را به هر کس دیگری ترجیح دهد این یعنی وفادارسازی این یک مفهوم بسیار خوب و یک تعریف قشنگ از وفادارسازی است.

یکی از دوستان گفته‌اند مشاوره خوب به مشتری منجر به وفادارسازی می‌شود بله این جزء روش‌ها و عملکردهایی است که منجر به وفادارسازی می‌شود الحمدالله همه پیشنهادهای خوبی دادند بیایید درباره خود مفهوم وفادارسازی صحبت کنیم.

مفهوم یک مدل در حوزه وفادارسازی به این معنا است که شما باید مشتریانی به دست آورید که تعهد داشته باشند مثل کسی که مقید است که مثلا باید فقط پپسی‌کولا بخورد مثلا حتما باید لباسش را از هاکوپیان بخرد یا باید کفشش را از چرم‌ ایران بخرد تعهد خاصی دارند.

تعهد و وفاداری مشتریان به آن کالا، برند یا فروشنده، به خاطر عملکردهای متفاوت و چیزهایی است که در او دیده‌اند یعنی دیگر آن فرد را یک فرد معمولی نمی‌بینند که بخواهند از او جدا شوند چند تا از دوستان تعبیرهای بسیار خوبی آوردند مشتری‌هایی وفادار هستند که اگر ضرر هم بکنند با شما شریک می‌شوند مشتری‌هایی هستند که در مشکلات هم کنار شما می‌ایستند. نگاه نمی‌کنند که دیگران چه می‌گویند.

مشتری وفادار است که از شما پیش دیگران تعریف می‌کند یعنی آنقدر شما برای او مهم هستید که می‌گوید می‌خواهی بخری فقط از فلانی بخر حالا چطور می‌شود این حالت را ایجاد کرد درباره آن صحبت می‌کنیم نمی‌خواهم امروز همه مباحث وفادارسازی را بگویم شاید بشود به اندازه یک کتاب درباره آن صحبت کرد یا یک سر فصل بسیار طولانی درباره آن توضیح داد.

امروز می‌خواهم درباره چند تیتر آن صحبت کنم. چند تکنیک عملیاتی به شما بگویم. نمی‌خواهم خیلی وارد بحث‌های تئوری و بدون سود شوم. ما دنبال کارهایی هستیم که بتوان از آن پول درآورد و به صورت عملیاتی خروجی گرفت.

 

وفادارسازی مشتری

 

بررسی انواع مشتری وفادار

مشتری‌های وفادار متفاوتی داریم که شاید بتوانیم آن‌ها را بسته به میزان وفاداری دسته‌بندی کنیم باید بدانید که تأمین و ایجاد رضایت در مشتری‌های وفادار و اینکه به شما وفادار شوند، بسیار سخت است مدل‌های مختلفی دارند.

یک مدل از مشتری است که به برند شما وفادار است بعضی از مشتری‌ها به خرید از خود شما وفادار هستند یعنی برند شما را مطرح نمی‌دانند و خود شما را مطرح می‌دانند مثلا کسی پلاستیک نانو می‌فروشد به خاطر مزیت‌های کیفی و کمی که خود کالا دارد، مشتری به آن متعهد می‌شود و به خود کالای شما وفادار می‌شود این مدل اول است.

اما شما فروشنده نوعی میوه یا صیفی‌جات هستید مشتری بعد از چند بار خرید به نظر کارشناسی خود شما متعهد و وفادار است این مدل دوم است یعنی زنگ می‌زند که آقای فلانی امروز چه مدل باری را برای من پیشنهاد می‌کنید و می‌فرستید یا چه مدل کالایی را می‌توانم از شما بخرم امروز جنسم را از کجا بخرم بهتر است. از کدام شهر برای من بار بزنی بهتر است.

شما دو سه شهر را معرفی می‌کنید می‌گوید نظر خود شما چیست یعنی آنقدر به شما متعهد شده است که نمی‌تواند غیر از برنامه‌های شما با کس دیگری مشورت کند و از کس دیگری خرید کند.

به نظر شما چند مدل دیگر مشتری وفادار داریم که بخواهیم آن‌ها را دسته‌بندی کنیم؟ چیز دیگری به ذهنتان می‌رسد. کسی می‌تواند بگوید چند مدل دیگر مشتری وفادار داریم؟ می‌خواهم نوع مشتری‌های وفادار را بدانم.

وقتی می‌گویم تعهد به کالا یا تعهد به خود شما، می‌خواهم متوجه شوید که رفتار شما باعث می‌شود تا مشتری نسبت به رفتار، عملکرد یا کالای شما متعهد شود. یعنی اگر شما این کالا را از دست دهید، مشتری وفادارتان را هم از دست داده‌اید. یا اگر جواب تلفن ندهید، این مشتری دیگر با مجموعه شما کار نمی‌کند.

وفاداری به همین راحتی اتفاق نمی‌افتد خیلی زمان می‌برد تا یک مشتری وفادار شود قیمت عامل وفاداری نمی‌شود پارامترهای دیگری وجود دارد امروز دو راهکار عملکردی را به شما می‌گویم که به وسیله آن مشتری‌ها متعهد شوند تا دوباره از شما خرید کنند و در واقع به طور مداوم این کار را انجام دهند.

یکی از دلایل دیگر وفاداری مشتری نسبت به شما این است که مشتری بر اساس سرویس‌های شما به شما وفادار می‌شود دوستانی که در حوزه صادراتی کار می‌کنند، مشتری‌های زیادی از جاهای مختلف دنیا به شما زنگ می‌زنند از شما قیمت می‌خواهند.

نوع قیمت دادن شما به این صورت است که قیمت CIF یا CFR به او می‌دهید قیمت تمام شده در مقصدی که می‌خواهد را به طور کامل به او می‌دهید شرکت‌های دیگه نمی‌دهند مجموعه‌های دیگر نمی‌توانند حساب کنند این باعث می‌شود که مشتری متعهد باشد تا همیشه از شما قیمت بگیرد.

چون این خدمات شما باعث شده است که او بگوید این یک شرکت حرفه ای است و من فقط از آن قیمت می‌گیرم چون درست و اصولی قیمت می‌دهد یا چون خدمات و سرویس ممتازی دارد. پس یکی از انواع مشتری‌های وفادار، مشتری‌هایی هستند که به خدمات و سرویس شما متعهد می‌شوند خدمات شما هم می‌تواند منجر به وفادارسازی شود پس به طور خلاصه انواع مشتری وفادار را مطرح کردیم:

  1.  نوع کالایتان منحصر به‌ فرد از نظر کمیت و کیفیت باشد.
  2.  از نظر رفتاری و اخلاقی در سطحی باشید که برای مشتری بسیار ستودنی باشد. یعنی مشتری بگوید این فرد کاملا ستودنی است و من نباید او را از دست بدهم. باید هر چه او می‌گوید بخرم و همیشه از او خرید کنم. چون خود فرد ستودنی است.
  3.  بعضی‌ها هم به خاطر خدمات و سرویس‌ها به شما وفادار می‌شوند. شما سرویسی گذاشته‌اید که هر وقت درخواست قیمت می‌کنند، در کمترین زمان جوابگوی او هستید.

مثلا شما از چند شرکت‌ هواپیمایی خرید می‌کنید می‌دانید که فلان شرکت سریع‌ترین زمان برگشت را دارد متعهد می‌شوید و رضایت دارید که مدام بلیت خود را از این شرکت بگیرید خدمات شما باعث می‌شود تا مشتری به شما وفادار شود فعلا صحبت درباره مشتری‌های وفادار تا همین جا کافی است سراغ سرفصل بعدی برویم.

 

وفادارسازی مشتری

 

بررسی استراتژی‌ های وفادارسازی مشتری

چطور می‌توانیم کاری کنیم که یک مشتری به ما وفادار شود؟ می‌خواهم ببینم خلاقیت شما در چه حدی است پیشنهادهایی بدهید که براساس آن‌ استراتژی‌ها بتوانیم مشتری‌ها را وفادار کنیم پیشنهادهای دوستان: ارائه مشاوره تخصصی. خیلی خوب است.

البته باید به زبان خود مشتری با او صحبت کنیم. اگر زبان شما و مشتری از هم دور باشد، مشتری از مشاوره تخصصی شما خوشش نمی‌آید. در واقع ارائه مشاوره تخصصی و دوستانه جزء استراتژی‌هایی است که می‌تواند نظر مشتری را جلب کند تا به شما وفادار شود. بحث روابط عمومی و در واقع ارتباطات است.

همانطور که یکی از دوستان مثال زدند بعد از اینکه پول ریختند زنگ می‌زنم و از خریدشان تشکر می‌کنم این باعث می‌شود تا مشتری احساس مطلوبی نسبت به کار شما داشته باشد تخفیف گذاشتن یا آفرها استراتژی بسیار قوی در حوزه وفادارسازی نیست و بیشتر تکنیک‌های چریکی برای فروش هستند.

باشگاه مشتریان یکی از تکنیک‌ها و البته بسیار قدیمی است مشتری‌های ویژه بهتر است و خدماتی ممتازی که به مشتری‌های ویژه‌تان می‌دهید این کار می‌تواند مشتری‌های شما را وفادار کند خوش‌برخوردی که در واقع بحث روابط عمومی است. قیمت پایین وفادار نمی‌کند. جزء ویژگی شما می‌شود، اما یک سرویس ممتاز نیست چون همیشه دیگران هم می‌توانند قیمت پایین را ایجاد کنند.

احساس مسئولیت و انرژی‌گذاشتن استراتژی خوبی است صادق‌بودن و کیفیت جنس از نظر پایین و بالا بودن استراتژی خوبی است می‌خواهم چند استراتژی خاص را بگویم.

 

وفادارسازی مشتری

 

مشتری‌های قبلی‌تان را بشناسید و به آن‌ها نمایندگی بدهید یکی از استراتژی‌های بسیار خوب در حوزه وفادارسازی اعطای نمایندگی است کسی که نمایندگی شما را می‌گیرد -در صورتی که سرویس‌های شما هم خوب باشد- همیشه و همه‌وقت و حتی اگر بازار کم و زیاد و بالا پایین باشد، سریع نمایندگی را رها نمی‌کند. به شرطی که در زمینه اعطای نمایندگی، خوب کار و رشد کنید.

اگر نتوانید به درستی نمایندگی بدهید و این نمایندگی نتواند -نسبت به دیگران- مزیت‌های کافی برای کسی که از شما خرید می‌کند فراهم آورد، بی‌فایده است.

مثلا در بازار داخلی تعدادی نمایندگی در شهرهای مختلف مستعد می‌دهید این افراد نماینده شما در آن شهرها می‌شوند کالا و خدمات خود را به آن‌ها می‌دهید مشتری‌های آن منطقه را هم برای او می‌فرستید تا سطح معاملاتش افزایش پیدا کند. خدماتی هم به او ارائه می‌کنید.

این فرد بعد از مدتی می‌بیند که اگر نخواهد با شما کار کند مشتری‌های مداوم خود را از دست‌ می‌دهد. از طرف دیگر وقتی نماینده شما می‌شود خدمات ممتاز و ویژه‌ای می‌گیرد و این باعث می‌شود که نخواهد با کس دیگری کار کند و شرایط کارکردن برای دیگران را هم فراهم نکند.

پس یکی از روش‌ها اعطای نمایندگی است. حالا این اعطای نمایندگی را در ساختارهای خارجی هم اعمال می‌کنیم وقتی صادرات می‌کنید بعد از مدتی تعدادی نماینده در کشورهای مختلف می‌گیرید و بعد یک طرح تبلیغاتی در همان کشور و به زبان محلی همانجا می‌گذارید تا بتوانید در این زمینه مشتری‌هایی برای او پیدا کنید و آن شخص بتواند با شرایط بهتری در آن منطقه کار کند و مشتری‌ شما شود.

چون این فرد در منطقه حضور دارد و وفادار به شما هم هست، می‌تواند عامل سودآوری بیشتر شما شود و در واقع راندمان کسب‌وکار شما را بالا ببرد.

[av_notification title='' color='custom' border='' custom_bg='#4c97e8' custom_font='#ffffff' size='large' icon_select='yes' icon='ue866' font='entypo-fontello' admin_preview_bg='' av_uid='av-1ax3drc']

نکته‌ای بسیار مهم در وفادارسازی چه در ساختار نمایندگی و چه در ساختارهای کاری این است که فروش هاتان برنده باشد. یعنی همیشه دنبال فروش یک طرفه نباشید. [/av_notification]

 

وفادارسازی مشتری

 

یکی از استراتژی‌های بسیار مهم این است که وقتی یک کالا را می‌فروشید فقط دنبال این نباشید که نهایت سود را از مشتری بگیرید ببینید که اگر این مشتری این کالا را با این شرایط بخرد، سود منطقی می‌برد یا نه اگرچه این استراتژی در بین استراتژی‌هایی که قبلا به شما گفته‌ام خیلی قوی نیست، ولی با پیش بینی قراردادهای برنده-برنده می تواند منجر به این شود که مشتری‌ها را به شما وفادار کند البته ریسک‌هایی هم وجود دارد که درباره آن‌ها صحبت می‌کنیم تعهد و کسب رضایت مشتری جزء استراتژی‌ها است.

 

وفادارسازی مشتری

 

یک استراتژی دیگر هم می‌خواهم به شما بگویم که البته به بحث فروش‌های برنده مربوط است.

مثلا مشتری با شما ارتباط می‌گیرد و از شما کالایی می‌خواهد و دنبال تخفیف خیلی پایینی است شما می‌گویید اگر این کالا را از من بخری، دفعه اول مثلا پنج درصد، دفعه دوم هفت درصد و دفعه سوم ۱۰ درصد به تو تخفیف می‌دهم مشتری می‌داند که اگر دوباره بخواهد از شما خرید کند می‌تواند این امتیازها و سرویس‌ها را بگیرد. یا سطح فروش مثلا به او بگویید اگر از ۱۰۰ میلیون به بالا از من خرید کنی، فلان درصد تخفیف به تو تعلق می‌گیرد از بارهای قبلی که خرید کرده ای اینقدر درصد به حسابت برمی‌گردد و فرصت بیشتری داری برای اینکه بتوانی با ما کار کنی و سود بیشتری کسب کنی.

قرار شد دو استراتژی را به شما بگویم و باقی استراتژی‌ها برای جلسات یا موقعیت‌های دیگر باشد. استراتژی اولی که وجود دارد بحث نمایندگی است به نظرتان اعطای نمایندگی برای کدامیک از شما امکان پذیر است می‌خواهم برایتان مثال بزنم که ببینید آیا توان اعطای نمایندگی را دارید یا نه و بتوانید مشتری‌هایتان را از این مسیر به سمت خود آورید.

یکی از دوستان می گوید که در زمینه پخش دانه‌های روغنی کار می‌کنم و در شهرستان‌ها کسانی هستند که می‌خواهند به آن‌ها نمایندگی بدهم مطمئن نیستم که می‌شود این کار را کرد یا نه، چون ساختار نمایندگی را زیاد نمی‌شناسم.

ممنون می‌شوم اگر روی این موضوع مثال بزنید. البته مهندس شعبانی در حوزه ساختار نمایندگی استاد ما و در واقع پیش کسوت هستند. من چند نکته ساده آن را به شما می‌گویم که بتوانید از آن‌ها استفاده کنید و نظر مشتری‌ها را برای کسب‌وکارتان جلب کنید.

شما باید بدانید که محل تأمین کالایتان کجا است. آیا روند تدریجی و دائمی تأمین کالا را دارید یا ندارید. همچنین باید بدانید که چه خدماتی را می‌توانند به شما بدهند و شما چه خدماتی می‌توانید به آن‌ها بدهید. یعنی چه توقعی از آن‌ها دارید و آن‌ها چه توقعی از شما دارند.

مثلا در حوزه همین کنجد و دانه‌های روغنی. مشتری از شما تأمین کالا را می‌خواهد و شما از او بازاریابی و فروش محلی را می‌خواهید باید تشویق‌های پلکانی، حمایت‌های مالی، بحث‌های تخفیفی یا مشوق های ارتباطی داشته باشید البته بحث فروش پیش‌پرداخت و اینجور مسائل نباید باشد خیلی از افرادی که می‌خواهند با شما کار کنند به هویت نیاز دارند.

قبل از اینکه بخواهید این کار را شروع کنید باید هویتی برای خودتان ایجاد کرده باشید. یعنی حداقل شرکتی داشته باشید و نمایندگی آن را به کسی اعطا کنید و بابت این نمایندگی روش کار را به او آموزش دهید و حتی تعدادی مشتری در آن منطقه برایش فراهم کنید تا بتواند با شما بهتر کنار کند و اعتمادش جلب شود و بیشتر برای شما بفروشد. البته به هر کسی واگذار نکنید. به کسی واگذار کنید که بتواند بهتر برای شما کار کند.

یکی از عیب‌های نمایندگی‌ها این است که بعضی‌هایشان شما را دور می‌زنند و بعد از مدتی ای به خاطر چند درصد سود بیشتر یا کمتر با فرد دیگری کار می‌کنند. این هم ضعف عملکرد شما است. شما در جایی نتوانسته‌اید این افراد را به خوبی حمایت کنید و باعث شده‌‌اید که بخواهند با کس دیگری کار کنند.

امیدوارم که این جواب برایتان کافی باشد دوست دیگری می گوید: جناب مهندس حوزه کاری من در زمینه صیفی جات است و شاید کمی با حوزه دوستان دیگر متفاوت باشد من و دو سه تا از همکاران آرادی با هم کار می‌کنیم و همدیگر را نماینده خود در شهرهای دیگر اعلام کرده‌ایم یعنی من نماینده دوست دیگرم در شهر دیگری هستم یا دوستانم به همین شکل و با هم کار می‌کنیم.

خوشبختانه این داستان بسیار مثبت است و مشتری‌ها هم می‌دانند که به این سبک کار می‌کنیم و ما را از خودشان می‌دانند وهیچ‌کس هم دیگری را دور نمی‌زند می‌خواهم بدانم چگونه می‌توانیم کیفیت کارمان را در حوزه وفادارسازی مشتری‌ها بالاتر ببریم چون خطراتی که شما برای از دست دادن مشتری می‌فرمایید برای همه ما اتفاق می‌افتد چه کارهای دیگری باید انجام دهیم یا توصیه می‌کنید تا بتوانیم مشتری‌هایمان را بیش از این وفادار کنیم؟

من دو استراتژی عمومی به شما گفتم شما مشتری‌هایی دارید که در بازار خارجی فعالیت می‌کنند به این‌ها نمایندگی اعطا کنید و به آن‌ها فرصت دهید تا برای شما کار کنند.

مثلا من اگر نمایندگی بدهم به آن نماینده هم سایت می‌دهم و می‌گم با پیشنهادهای مرتبط با همان شهر یا کشور برای سایت مطلب بنویسد. حتما لزومی ندارد که نماینده شما خیلی قوی باشد، ولی شما شرایط و ابزار رشد او را فراهم کنید تا بتواند از این طریق مشتری‌هایی برای خود پیدا کند و با شما کار کند و از شما بیشتر خرید کند. البته باید او را رصد هم بکنید.

در مواردی پیش می‌آید که نماینده‌ها شما را دور می‌زنند. البته همیشه برای این کارشان عذاب وجدان دارند و خیلی هم جای نگرانی ندارد، ولی خب اعطای نمایندگی عوارضی هم دارد.

روش دوم را هم که گفتم فروش‌های پلکانی می‌تواند باعث شود که مشتری‌ها به شما وفادار شوند اما همیشه بهترین خروجی‌ها در وفادارسازی مشتری‌ها را در سیستم نمایندگی داشته‌ایم.

ببینید اکثر‌ تأمین‌کننده‌ها برای دادن نمایندگی به مشتری سخت می‌گیرد شما نمی‌توانید از آن‌ها نمایندگی بگیرید شما باید برای خودتان هویت مستقلی ایجاد کنید تا بتوانید از آن هویت مستقل اعطای نمایندگی کنید نه از کسی که با شما کار می‌کند.

اگر بخواهید نمایندگی آن تولیدکننده یا کسی که با او کار می‌کنید را اعطا کنید کارتان خیلی سخت می‌شود اگر قرار باشد نمایندگی شرکتی که مال شما نیست را بدهید با مشکل مواجه می‌شوید حتما باید شرکت و برند خودتان باشد. سوالاتتان را که نگاه می‌کنم همه به این مسئله اشاره می‌کنید که کارخانه نمی‌دهد و غیره. بله. کارخانه نمی‌دهد.

شما باید از هویت خودتان نمایندگی بدهید نه از هویت دیگران تا بتوانید مشتری‌ها را وفادار به مجموعه خودتان بکنید نه مجموعه‌های دیگران.

عوارضی داشت که چند مورد را گفتم شما را دور بزنند از منافع شما استفاده کنند تکنیک‌های شما را یاد بگیرند یا اینکه کالایی را به اسم شما و با کیفیت دیگری بفروشند و از اعتبار و برند شما سوءاستفاده کنند پیش می‌آید که مشتری‌ها چنین سوءاستفاده‌هایی بکنند و ممکن است به شما آسیب بزنند پس باید با احتیاط کار کنید تا این برای شما کمتر شود.

دوستی می پرسند چه زمانی می‌توانیم برای خودمان برند بزنیم و به جاهای دیگر هم نمایندگی بدهیم؟ معمولا از ابتدای کار می‌توانید اما زمانی که به خود کار و کیفیت محصولتان مسلط شدید بهترین زمان است یعنی بازارتان را شناختید، مشتری‌هایتان را شناختید، معاملاتتان را یاد گرفتید و تسلط کافی پیدا کردید.

اگر این تسلط کافی را از ابتدا دارید که داشتن یک شرکت در ابتدا مشکلی ندارد اما اگر این تسلط و تجربه کافی را ندارید بهتر است صبر کنید تا تسلط و تجربه کافی را به دست آورید و بعد اقدام به اعطای نمایندگی و ثبت شرکت کنید امیدوارم که جلسه امروز برای شما مفید و مؤثر واقع شده باشد و بتوانید از آن برای کسب‌وکارتان استفاده کنید.

[av_notification title='' color='blue' border='' custom_bg='#444444' custom_font='#ffffff' size='large' icon_select='yes' icon='ue800' font='entypo-fontello' admin_preview_bg='' av_uid='av-o4b76w'] فایل صوتی توضیحات استاد نظام‌پرور، مدیر توسعه کسب‌و‌کار و مشاور امور صادراتی گروه شرکت‌های آراد را می توانید در همین قسمت بشنوید. [/av_notification] [audio mp3="https://s3.eu-1.blufs.ir/aradbranding-fa-wp-content/uploads/2018/10/وفادارسازیمشتریان.mp3" autoplay="true"][/audio]

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱

ارسال نظرات (۱ نظر)

نگین محمدنژاد مامالو ‌

این سخن دقیقا یک اصل بسیار مهم در حوضه فروش و هم چنین تجارت در دنیا می باشد.

روزی ۱ ساعت کار با ماهی ۱۶ میلیون درآمد